Film and Art (May 1973)

۳ عاستيم * پیر ذلاخیلی بی‌تفاوت طفت: سب هن شیم تو قعي از تو نداد م. قر دا «عدادظهر هیبرهت پیش ده دی اسم «عزت4 ۰۰+ اون‌خوب دنه جیبت؟] 81 بف کت ۳ سر آدم غر از ی رو هد واأسه بول ا یدام تو رو . مس اداینکنشگی. مین از بیر زلن جدا شدم و دداخل حانه خودهان رفقم * :1 ظهر‌ساعت با که هاددم و مهددس‌امیر ادشی کت خن بعظا فت‌خا نه پر داختم + نیام شبد ام در ان فک دو دم ٩5‏ #ر دا دعد از وی سجه | رش ۷ خو ان افعاد + دول‌وهر اس عجیبی داشتم* 5 تال سقط‌جشین سک ده دو دم و ۰ اما دد باده کسانی که سقط جنیین عیگرد ند حر‌فهایز ماذی شنیده بودم* میگفععد کاخی‌اوقات آدم عشگام کور تاژ کردن میمیره* ۰۰ هن گاه فک هدن فمدز مخطور 99 د حالت تهوع همدست‌میداد آن‌روز وشبز | نفوهیدع که چگو ة پر هن گذشت * دوحم و جسمم تار اعت بود» نا صیم‌خواب‌های و حشت آ ود هید یدم » ی ود هقر زر فر ادسید ومن‌میخو استم نزد کلشوم دروم مادم فخری ومهندس امین درخا نه بو دند و مین ره داعت لو ور وعاد و عهی‌شد که هن تقو انم‌ارعتزل‌ رون بروع* اما از آنحا که تمام کازها باید درست‌شود و من اذ بدیختی نحات پیدا کنم مهندس امیر و منزل یکی اذ کادمندات ۱ مادم , ات ات را سین نت که د عوات د شنت رفن و هن‌ظم بلاق صاهجادر «سر م | ند أحتم دفتم پیش کانوم‌خا نم. کشوم خا یم آ ها ده دواد ۰ کین هی | دود کفت؛ سل دیم ی ۱ دسی و جتوب‌شوی 45 دعفاً رل اسهتن از ید رات خیا بان‌قزو ین‌بود برد. | نجا محله شلوغی بود. کلخوم خاأنم‌سر اذنبال خود اشاند و بد‌اخل نید وود تشلت و باد یات دفتيم. کاعو مخانم عقا بل یلته دد جو نی زضو از دررفعه اسان ۳ کفت ؟ ۹ شمیدحا ست ۴ مین اد ترشد نگم‌ین یده‌بود ۰ کلعومخا دم جشدصضی به دگ‌زر رد و جدد آمدیله دعد یلتدت جهل‌با له درحا لیکه در نك‌زد دوصودت. یش کرده‌ای داشت در دا بروی‌عان کاخوم بلافاصله تا زن را دید کفت : مبسللاع عوت‌خا تم هم مس اي عهجو ‏ آوردم 9 رت شکاهی دمن رد ِ ۳ احن ی تددو بادی گفت؛ سخو اوعد من . نفر ها دی نو . کلش‌وم دسقشد ]| پشت.. هن کات و کشت : سرفرلو و دهن ه انم ۰ هن دافدههای لر در ان دم به داخل‌خانه گذاشعم * لیم عشدت هی نیید ۶ ز انوضانم سست‌شفه بود. اتطرف‌دمگن حالت تهوم اما ۳ میداد * وی لت حون اب بات | دیگر نتوانستم طاقت بیاودم و استفر‌اغ کرد عزت‌خا نم ممحضی رش ۵ نعف‌از مم لد در ؛ ز ند گیش دستخوش بجر اهای علخ کشا ما ذرش سامر دک نام شاشم | قا که را ننده کاسون بود ازدواحج کرد و عد‌ازدوسال از اوطلاي بر فت. زهر ه‌عنگا مي که در کالاس‌جهار م۵ ببر ستان درس‌ویخواند با در ادر ف, ر له بناع ای ج‌آشنا تیال وعا قست‌در سفر گ 4.۲ لو امسر گر ذه بو ق یل ابرج وذهره‌با یکد یر جمب‌تر شد‌ند. و ندر مس رس تا زاس بر ابتان در فصل‌اول توشتیم که: اه خر | درجنین حالتی رسد کفت : سب طقلسکی با لخن ی | ی خر ده فلا تتوم شا پر 1 نید 5 یی _ ۳ [هبدن ۲ ی .یه ار خت | ی جر ثی تسهعسی کر ده ۳ امه نو 9 تسام دب جطو ز او تعوقم کهعشفشو فهگر دفغر حالاش تجو ۵ .. کلخوم جو اب عزّتر اند‌اد . دستش دا انداخت دی بغل من و ی ۱ 0 1 هن داد سدع و هم أه ان داخل دك اطاق ذیههز وشن 45 دید بت‌دی‌دمون وشاید يك‌دخمه بود شد عم .. غزت‌حا ثم کفت : برو او بعل دوی تشك بو آب دب دوع سا اج کر دعو کلدو خا فيم کفت ؛ هرن از ترس نگاهی نعن سا دلو جر ات واشده 2 باوحشت دفدم و دروی تخت و ایدم ای نا ۳۹ دیم ار ۵ د٩ه‏ هد ی 3 و کف لا س و دار یار 1 یل ای انکه ین تسج :| جر ای در آوددن آپاسها بسن کت در آوزم , کلبومخا ۳ قرش وجا دلت کهتگم کرد و اجاسها دم را دد آورد و وت : اشااله متیر غیبگد ه ۱ هن ددتمام این احظات سا دا ی خو د * اپرج نیز به ژهره تجاوز کرد پس از ادن‌ما جر ا: شخصی بنام‌بهندس امیر و[ مادر زهره درشر کت او کار میگر د ب4] نها پیشنهاد»بخند لد به آیر ان دیا نندو عا قت‌ذشر ه و معا در ش ار ک: هر ادعهندس امبر عاز هم تهر ان ستیگ لاله » ایناك ذ سا له ازن‌ماجر ای جنجا را از ربا زضره جوا نید: از از نیا زد و و ار دون شرع کردم هه کر به کردن.. عرزت‌حا نم وارد اطاف ند و نشست عفقا بل من سس به عوا تسا هک دم ایدم هیخو اهد 4 یی سم دیا ورد اها. او کفیت: فك ندن نسگاء نکن ۰ با ش ۱ دعث و مشغول لگ سوم :| مان اخییاش در دم تاو داد ند تمام ر ود و زمشه داي ر| هی کشت ات مدش نت ژر هی در ین اد مسب ی اس ۳ ام‌دست و دأهوز دم. نا کهان داد دءعیقی سن اس وجودمد | فراترفت و تاخود | اه وس باد کشیدم سیون هگنت ده دید کاخوم چا نم ده و لت ددي,_ ده ده اشت» بهعزت خا نم گفت ؛ ك‌ اختیاط تن ی خدامی گر ده غالا دی‌سرش فاد 1 ای لس ها دج ور ما له عر ق از صو زر آش‌عی کیش ۳ نت و ال دز ابا. .دی حدم دعف رت حجت) ام غر ی گر د 0 و ۱۳۳ دوز هی و زر و: :9 یاه بای ار ذش‌هم بشیده . هی فد استم ۱ زر دار د ددو دهی ددم ا فکاتهی اقنافی هنت‌گد کف آشعه نو دنت خشما یی داشنت سا هی‌هیر #ت . تق اقا موی هی کرو سوج بل آ دم دل دی او ۴۳۵ عون ... 34 ید هد سرب 7و ۱۳ دادم ۱ ای ۳2 ی » نما ل4‌دآرد