Film and Art (Nov 1973)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

بقیه فر ب‌خوزده دوروز بعد پددم به‌من گفت: فریده: امروذ ظهر یکی آزدوستانم دعوت کرده تانهاد دا هیهدان افاباشيم. بهددم گفتم* اشکالی‌نداده, مکه‌مامان نمیاد؟ نه‌اونسرش درد میکنه. باشه من باهات‌میام. وفتی‌ظهرشد» همراه پسددم بخا نه دوستش دفتیم. هنگامیکه وارد خانه شدیم ناگهان چشمم بهمان جوانکی افتاد که دورود پیش تودد یامن احم من‌شده بود. اد هم از دیدن من جا خورد» امابروی خودش نیاودد وم خآ باطاق پذیسرائی راهنمایی کرد . تاغروب ددمنزل آن‌جوان که امین «نادد)» بوده مانديم. و بعد که خواستیم [ نجاد ات رگ کنیم, نادد آهسته بکنادم آمد و گفت : جدااذشها معذدت‌میخوام که توددیامز احمتون‌شدم, سر‌خی‌تندی دوی کو نه‌ها یسم دو یدو گفتم : اشکالی نداده . نادر ماداتا بیروت خانه‌اش بددقه کرد وهنکامیکه ما شو ان تا کسی‌شدیم‌هنوذچشمان اودا میدیدم که بدرقه دامما بود. وت دوستی‌منو نادد بهمین‌ساد گی شروع شد. اودددشته‌پزشکی‌درس مینخو| ند و آ خر ین‌سال‌دا نشکده‌اش رامیگذداند. درد طول مدتی که مادد کناد ددیا بس‌میبر‌دیم هردوزمنو نادد دور ازچشم پدروماددازساحل دود میشدیم و با یکدیگر تادوددستهاشا یسک هیجه بکز و نادد بمن گفت: تب هیچ‌میدو نی چقدد دوستت دادم . خیلی ساده حرفش دا باود قشع چون درمدت دوماهی که دز کتادددیا بوددم» دوستی منو نادد اینقددعمیق شده‌بود که میتو آنستم هر چه میکوید قبول کنم. آنروذ من‌ددجواباو کفتم: تا بحال هیچ پسر‌ی تو ذند گی‌من‌نبوده, من برای او لین صفحه۳۷ . میدوام که هیچوقت بمن‌ددوغ‌نکی باده که با یه پسر‌دوست مش ات باداش بر ر کت فیلمی باشر کت نام آوران سینمایابر آن ومتوتنها نذادی . تادرم ی آدر آغوش‌خود گر فت‌و و گفت : فریده» بمن اطمیدان کن آنگاه نادر لیهای مررآبوسید ودستهاش‌دا بدود کمرم‌حلقه کرد. گرمای‌تنددی بتمام بدنم‌دو یده بود قلیم‌باشدت‌میزد» پاهام سست‌شده بود. خودمد امحکم به‌نادد فشردم و کفتم . بامن‌اف دو اج‌میکنی؟ نادر گفت : -_چطورمیتو نم بی توذ ند کی کنم ‏ پر آتشب تادیروقت من ونادد ل نز باهم‌ددساحل‌قدم میزدسم . دقتی میخو استم از او جدابشوم قسکي | گرفتو گفت: حالانمیخواد بری و بعدمی | بغل‌زد وتمام بد مدا بهمن مفید نوش آفزین تدای ازپاداش بزرك 8 قدرت‌اله بزرگی که امسال‌فیلم «طاهرء» دااذ او دیدیسم ابدك برای ساذمان سینمائی نگاه مشغول ساختن فیلم‌تازه‌ای است غرق بوسه کرد . آنشب‌من و نادر آ نچنان در هم‌غرق‌شدم که وقتی یود آمدم بنام «پاداش‌بزرك» که در آن عده‌ای‌اذ هنرپیشگان خوب سینمای نا گهان احساس کردم که سپیده 4 ای ان مثل بهمن‌هفید, نوش آفرین علیآذاد. شهر آ شوب احمدمعیتی مین ند و تسوی ددیا بالامی ی بلندشدم ددم نادرمشغول‌شنا کردن است‌وازدود دارد با دست مرا صدا میکند با ناداحتی بلندشدم‌وخودم را به‌نادد دساندم و گفتم : حالا میخوای‌چیکاد کنی. گفت :میا مخو استگادرت‌غصه نخود. هه مه در آ خر ین‌دوزهای‌شهر یود وقتی ما باً بادات‌باز گشتیم.دیکی از نادد اثری‌ندیدم . او بمن‌قول داده بودکه حتما بخواستگادم میادا شکمم بالا بیاید 9 علیز ندی. محم‌ودصفاتئی وچهرهجدید شهرام که آودا برای‌اد لین باد ورفیلم طاهن‌دیديم شی کت داد ند. > بزدگی که فیلم طاه اددا کروه نماش دهنده با فروش نسبتاخوبی پزرگ» بهتر ین کاد سینمائی خودد! ار ائه‌دهدچون بعدازدد گیرعائی بعداز یاگ‌هفعه نماش تعویض کرد سعی‌دادد با «پاداش که با پخش کننده فر ادی فیل م‌طاهن پیدا نود وس‌وصدا هاثی که درد موردلغوشدن کارت کاد گردانی اوازطرف اتحادیه بلد شد ود آس‌ی نده‌ی‌خوددا رو نماید تا بتواند دد آینده بهتر اذ گذشته نقش ساژ نده گی خوددا نما بان گرداند. در این‌داه «کاظمیان» تهیه کننده این فیلمد «شهرام» که‌دد فیلم‌طاهی نیز اودایاری میکرد واین‌باد نیز ضمن ایفای یکی اذ نقش‌های حساس‌پاداش پزرل‌اودا دداین دراه یادی ميکند. به كمك و آمنه اند بهمین‌جهت امیدو اراست بعواند با ارائه پماداش بزرگ کاری‌د | که‌مو ددقبول سینما گر ان ومردم خواهدبود. انجام‌دهد. فان اف نشیم 3 داد. ۳۳ 0 هم اکنوث آخرین مراحل فیلمیر‌داری پاداش بزدكگ توسط چندماه پیش آذترس ت 1 «آراکل» انجام‌میشود وتایکی دوهفته‌دیگن بپادان‌خو اهددسید. نع‌هن‌مفید و شهر ام درصحنه دیگری اذفيام اجمه کردم و بای انداذاند من ی که‌داشتم کود تا کردم . که چند وقست پیش اما ازهمه بدتراین بو دک ب یم خواستکادی آمدومنمجیور شدم که چواب دد باه بدهم. فروده پ هه خد فی-موهتر تسا اف تساه خواننگاد عل بزوهمیشکی, محله فیلم‌وهتر ميخواهيم تا فریده دا داعتمائی برای تحات‌ازداغ بدنامی‌چهد اهی را انشاب کند .۰ 8 کنتد و باو بگوید که