Cinema Star (February 1954)

فیلم بزر وه رو ودقتی کاتی «سترو کلدوین مار > غلم عمروف «آیوانهو» »4 دابرت تایلود» و «الیزابت بخوبی درك کرد که بدی علم یاحرصه وجود کذاردء ناینیای تآریخی دوه بادء‌ترون و هحشأت ایا خوالیه های[ تزمان صباشد . اصولامدتی ست که مترو نقط سه نوع تیلم تهیه 2 تهه عد + اتکلا «اواگازدتر > که زیباتی می نظیرش در فلهای دتکی ودر مان اباسمای وج تر می شود دل برشس و کینور دا بمپده دارد که هم < آرتور» وهم «سرلاتلوت»وشایده. عدء‌زیادی دیکر ازشوالیه ها عاشق او بوده‌اند الِته معلوم است کی که دد. این عشق‌شکت میخورد» < اعلحضرت ]و تور > بایستی باشدزیر اصت شجاعتها و بپلوانی های «سرلانلوت» بقدری بوده که‌هیج موزیکال » کندی وتاربخی؛ که تو ع اخبر سشتر از روی کتابهای کلامیك‌و معروف جپان اتتباس مشود ویلی هم که ما آن می‌بردازيم یستی «شواله های‌میز کرد از دوی ن قتأ تایذیر «سرتومس مالودی» کشته و تپیه سنادیوی _آن بسپده «تالوت چینکز»؛ تو گل‌لانگلی > و < جن لوستيك > بوده است که بامپارت‌قر او انی ازعیده آن: مها ند. مقصود از «ثراله های یز کرد» که در زمان <۲ تود» پادشاه این‌هفته به‌شرح در این شوح داستا بتام «مرك ۲رتور اقتاس لت اتکلتان عده زیادی شواله و سلحشور 1 ی‌جز جتك و دعوا و کس‌شپرت » در د, باز انگلتان و اتتخار تداه ند ن‌ مسر برد »دوهر چند بکاردر تصر باود ۰ که‌حامی ۲ نها بود:دورمیز کر دیجم میشد ند و در بار,‌شحاعتبآی‌خوددادستن مدادند . قصر <کاملوت»» که ریا شاه‌بود دو ۲ ترمانشاهد مرك و انتدرییاری تشراله های‌باصطلاح «یرن‌بهادر > بود که ممروقتر ازهه ]نهازا دسرلاتلوت» باسدانت و ودایرت تایلود دل اودا برجهی تیکو بازی میک عنت مهادت «دایرت ایلور» در این نوح نعتها براسطه بازی درفیلهای تاریخی میی عثل <دکصا میروی؟ 4 و <۲یرانیو» است و کوئی کانی مترو کلتوین مابر قیر از ا. کی داشایسته برای!هایرل‌قهرما تان‌تار یحی فید! قد -صفحه ٩۳‏ ۱ أ]ا ۱1331771 ۳۹ ماهروتی درمقا بل عشق اوبادای مقاوءت تداشته وبی اختیار دل ودین از کف میداد.است. «مل قرر > دررل و اعلیحضرت ۲دتود» » حامی سلحشودان قصر کاملوت و دوست ملتش ؛هشاید از دیگر هنر یشکان بهتر دل خودرا ایقا کرده‌باغد چون مپازت این مرد دد ایفای هش یادشاهان و تج زاد کا ّ عارسئوص (وب یجازدبار تن )يك‌سر دار دومی است که هنکام مصلوب شدن حضرت میح پاسایر مرباژان دومی تاس بازی می‌خندو «خرنه > اور| بمنوان‌جایزه‌می مرد«مارسلرس > در قضیه مصلوپ‌شنن حصرت سح دست داشته و بخبال خردش ایتکاد دا برای عظمت دوم و پات کردن دیاز و جودمر ددر وقکو می! نجام‌دادء‌است. از او هنوز فیلی در تهران نان تشده که‌خوا ند کان عزیز از نرو بل آشنالی داشته باشند . ۳ « مرلین > جادو کر مندازز ۰ ۳ اتگلیی است وچون‌کلیه صحته های! در خود انکلان تهیه شده لدذا بت هترییشکان اصلی » سایرین از می] بازیکنان اتگلیسی انتخاب شده اند <آن کراقودد» نیز یکی اذ آنها «مارسلوس » دادای غلامی تام دیتر .وس (ویکتور مچر) " میح کرویده وشاهدمصلوب خداهیب شدودیستر یوس » |زمشاهدم| در دح وعذاب فراوانی بر «مادملوس» سعی دا در جح ض بسوزا فد اما نا کهان حلکوتیاژعارفیب رکو دس میقهمد که‌مسیح‌ر | بدون کناه بدا