We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
داستان سیتماصبی
هو ندو
بازیکنان :جان
هو ۳ دام ت قلوز کار کردان کردو بارهسرخ پوستان قیله 7 پاچی خودو!]ماده جتك و خو تریژی کرده بودند هصیر سقید پوستان ناه جنوب غریی
۲عر یک بوو ک باعت
تحریكت سرخبوستان شدهو ۲نپانیز باسعی جزجتك و نبردنداشتند ۰ تبردی کهیابان ]ترا میشد حدس ود ۰ هزادان نقر کشته وی وچندشهر ویرانو دست [ویزی برای تز اعبای مدی
دوژیکه <هو تدو لین » باسك وزین اسب خود ببزرعهای که در مان درهءای واتع شده بود ۰ تزديك میگردید ؛ازدور صدای طل جنكت سرخبوستان شنیده میشد این صدادل قویتر ین وشجاع ترینمردان را بثرزه درمیآورد؛ اما هو ندو خونرد بود . او سرخبوشتان راخوب میشناخت. وتتیکه بچوب بست (طراف طویله تزديك میشد ؛ مشاهده کرد که زنجوان وزیبائی پشت چوببست ابتاده است در کناد او سر کوچکی باچشان کنجکاو خود او دا میتگریست . هوندو خسته و درمانده تزديك شد. کلاهبر کردو خا کش دا برداشت و گفت ,
_صبح خی ررخانم » چندروزقبلموقعی که ازدست عده(یسرخ بوست قر ارمیکردم اسبم از فرط عطش وختگی تلف شد. دیش دا گرستهدد بیایان کذراندم عا ایشکه سکم باشامه توی خود وجود حده ای سرح دا دداین تزدیکی بین اطلاع اينك بشما بناهنده شدهام. ذن جوان کقت : سما با رخ پوستانسرجنك ندادیم. قرار صلح ما پا ]نها -..
دهوندو» درحالیکه اژیکی بدو با ذن چوان احتراز میکرد » کفت :
-الیته »حالامن باید اس جدیدی پدست ]ورم . من قاید ژترال کروكت هتم واسم لین میباشد .
ذن گفت :
ساسممن<]نجی > وهسر مستر(لو) هستم . چند اسدحشی ودواسمجروح دادم ذیرا کسی که اسپها دا مرت یدرد ۰ سحت مریششده (ست. ۱
رای هو ندو تعریف کرد که ۱
داد .
سس
وین (هوندو) -جرالدنیج(آنجی) مایکل ببت (ویتوریو) -جیمزآرنی (لنی)محصول سال کب ی بر اددان وادتر رو جان تارو أ
) ۳05۲۲20 [(
» سه بعدی, تهیه کننده
شوهرش برایسر کشی بهدمهای بسأنیه ها رفته وباو پیشنهاد کردا کر میل دارد میتواند یکیاز اسبهای وحثی دا دام کتد بعدوارد ۲شیزرخانه شد تا غذاء
برای او تهیه کند . سر کوچك که آنجی آودا «جاتی>صدا میکرد » با چشمان پر از تعجب در کنار طویله ابتادهو بمملیات هو تدو نگاه کرد هو تدو سوار اسب وحشی شد و یس از تماعت مبادزه بالاخره توانت اودا ام کند -بعد وارد
خانهشد و باتفا آنجیو جاتی غذاخورد و باز بسراغ است وقت .
مدتی بعد ۲نجی تبری باو داد که
«شرلی برومقیلد» یکی ازستار کان زیبای سینمای انگلستان میباشد کهت2 ط پس از باژی در دو فبلم شهرتی هیپای» هترپیشکان بررك انگلستان بیدا کرده آاست .-.. خوب تگاه کنید » مثل اينکه
دادد ۱:۰۰
| ذیبکه متل ها تكه وتنما دریابانمشون؟
حق | میبریم ۰ بعضی اوقات اسپهای خود دا
۱
| باین خانه نگذارده است لاید میترصدیدا ۱ که من بشما اذیتی برسانم » ته ۶ ۱
تبر بیش از انداذه کند بود متوجه شد که تبر بیار کند است سدو طویله شد که اسبها دانملبندی کند وو. 0 که نعل اسبها مدتها ست ساییده شدم و
هو ندو سرش دابلند کردو کفت : -خانم(لو )شا زن درو غگوتی ذیرا سایید کی سم اسب ها و کندی نشان میدهد که شوهر شا مدتهاست با
آنجی از فرط خجالت وغضب سورخ شهو کنت : هر یا ... هوندو با لختد تسخر بازی کفت : . زتهاهبیشه خیال میکنند هر عردی کهبا نها تزديك مشود » میخواهد آنهادا تصاحب. کند » مخصوصا سرش را تکان داد
خانه.داشته باشد . 1 آنجی آهی کید ودر حالبکه نگاه : بیر نك خود دا بافق خونین دوخته ود ۰ زیر لاب وت 0 -]دیدرو غ کفتم. شو هر منمیبا مدتبا پیش بخانه مراجمت میکرد... -لاید سرخپوستان|ورا کشتندو ٍ -ته زیر | ماباسرخ پوستان در حال ۰ صلح هستیم »فقط چند نفری از [ چا... هوندو حرف اودا قطم کرد : خانم . عزیز ۰ اکر زن عاقلی باشید همین الان. اسبایپای خودرا جمع کرده و همراء خواهید آمد زیرا «ویتودیو »ر تس تبیله آیاچی دوباده سرجتك دارد... آنجی کفت : سولی ما که با ۲ تهادرصلح وصفاب