We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
٩ زب
هن پیشکان
ور آمیه جمال»ممو قب؛فو فن
در ی از روزهای ماه م-4سال
> ۱۰ دشر به ی ز مروژ شپرت جهائی دازد ۰۰۰
ء و ژیا مانند هه دختران
دیك قاهر هدختری بدا
تقطه دودافتادهای ازشهر
بزر که قآهره سالهای او لیه زند کی خود 7 نو
ری کر3 تانش درکن زمان که
هئوز باین شهپرت و محبونبت ترسیده بود
از ودود دژیبر ای آز همان
و رش خلیل > بود ولی پس
سالم شتا ثام د سامه حیاا
ود انتخاب نمود . وی سینما را
وان تو علاعه او در
ی دوست میداشت و شدت
ره بحدی بود که خود
ننبود تا 7 تجا کهماوزش
ثز قادر بهترك آن اودابرای خرید مایحتاح باژارمیثرستاد و او آن پولپا دا در سیذبا خرح میکرد و درباز ککت با کربه و غزءهایمصنوعی میگقت که بچههای کوچه کردپولداآزمن دز دیده| ند!۱ البته این موضوع در وهله اول قابل قبول بود ولی پس ازچندی اینداز هم پنهپان نمان-د و شدت اشتبان او دا بینا و هثر درك کردند و علم مخالفت با وی دا برافراشتند و او نیز مأبوسانه درب کیشههای بلیط فروشی < کشيك ۰ > میداد تا بلکه شخصی دا بافته و با او سیتما برود. پس از فوت ماددش مجبور شدیرای خود کاری جستجو نماید زیر پدرش کو چکتر ین علاقه ای باو ابراز نمیداشت واز طرفی پساز هدتی با ذن دیگری ازدواح کرده بود و این زند کی برایسامیه کوچك و زود دنجما قابل قبول تبود. ۰ ۰ددآن زمان که [ بد یمه مصانبی) صاحب تا تر مجللی بود ( سامیه ) توسط شخص نبگوکاری پدانجا راهتمائی شد و در[ تجادر پرابرماهی * لیرهکادی باودجوع نمودند و با وجودیکهاین دستمزو کناف مضاردحاودا نمینمود ولی دراوتات بیکاری بتمرین دقص می پرداخت ودداین میانبا يك معلم دقس] شناشد و جریانز ند گیخود دا پرای او تشریح کرد و اذآن پسهمکادی صسبعانهای بین ۲ندو بوجود آمد ۰ مدتها کذشت وسامیه فگر میکردا کنون میتواندبوسیله رقص بز ند کی یخود سر و صودنی بدهداز اینجهت یگشبدد ناصله پات نمایش دتصید ولی تماشاچیان
ااکان ک ۳۳
.1 , و دا صر۵ هصر و باسامبه جمال آ شنا شو بد ستهز | کردند .۰ اما اواژ نرفت و کماعان به اداسه
شدت او رد مبداو
رقص برداخت و ]غرالامر بدستور( یدیع )
در
خن ۲ کت صاحب تاتر از سن خارح کردید ۰۰۰۰
سامیه از اين یش آمد مأبوس نگردید و رینهای دقص میبرداخت تا ایشکه برای اولین بار در صحنه کو چکی اذفیلم
)
موفقیتی بدست یأورد
تر ند کی ) شراک نود ولو باذشم
۱
سر انجام برحست تصادف با هثر مند شهیر محید عبدا لوهاب آشنا شد ویاودا در فبلم ( نعستین عشق) شر کت داد واز آن پس توائست موفقیتهایی کسب نماید و باز هم در دو قیلم دیگر عبدالوهات ( عشق مینوعست ) و ( دوز خوشبختی ) شر کت نود واین دو فیلم اخير کافی بود که نامش دا برزبانها جاری شاژد.
یکی از دوزهای بهار که منتظر موعد نمایش بود نزديك باد یکی از عانه های درجه يكایستاده بود و عکس جوانی بالای سرش خودنمائی می کرد ازطفلبکه در کتارش ایستاده بود پرسید: صاحباین
عکس دا میشناسی؛ قبل ازایشکه طقل
سرش جواب داد بله ایشتگس
سامیه بر گشت تاصاحب ۱ب
< محروب همیشکی 6 با او این فیلم با موففیت رو بسرا کردید که ایندو يك زوج
درو غ ۰4 د یلام یا »ویو ۱ و «ممجزه عشق» باای کنند
از اینها سامیه در فبامپای هنرمندان دیگر نز باژی توا از ( مجوبه هعری )3
(فرشته صحرا ) دنگیبا کم ( امیرالانقام) باانور وجدی شب ) با عماد حمدی و (ل ( سبره وزیبا ) ۱ عبدااعز
غرء ...چندیقبل مر کردان و تهیه کننده شر مایر برای تهیه فیلم ( دا آمده واز سامیه تقاضا کر