Cinema Star (October 1954)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

| قتل‌عام کر ده‌و آلبان م بادشاه انگلستان ن‌در اسلحه زد کان طر فداد سخت هنری چپاز بتعا نند... میلز سو ار بر اسب و راو دوستش مك منتظر شر و ع تبردبسودوده ند باز ان لبان باسخ ت وجانبازی دزد باطلا ع میلز دسا نید که [ لبان بر ای‌دو ثل تبزه وتبردا انتعاب کرده است .میلزهم و شیر دا بکار خواهد اعلام کرد که‌او نیز را ازدوستش کرفت برد . میلز نیزه ات ۱ واسصش راماده تاختن تک-اه داشت أ صدای شبور ]غاز تبرد دااعلام کرد ودو حریف نبزه‌هارادو به جلودر اژ کردهو از دوسوی میدان بطرف یکدیگر تاختند . ۱ صندای بر خو ردی‌شد ید شنده شدو لی هیچ بك از [ ندو ازددی زین نیفتاده بود ندمجددا سراس‌هاد! بر گرد ندند و بهم‌تاختنداین بار تیزه ازدست هردو بیرون پریدو ] لبان تیرومیلر شنشیر خودرا بیرون کشیداتد ضر بات!و له با کنال شدت بین [ نهاردو بدل ۱ شد. بچزصدای بر خورد اسلحه‌ها برسیرها صدالی از هیچکس شنیده ننیشد ناگاه [لبان بایشت تبرضر به‌ای باسب‌میلز وارد ساخت وحیوان ازشدت دردروی دودست ۱ بلندشدو لی میلز خو دراد وی‌زین تگاه‌داشت و شرد ادامه‌داد ‏ کم کم ۲ لبان خسته می‌شد و نویت حله بیلز می‌دسید تاتمام‌تجادب قدیمی خودد اددفن تبرد پم حله‌عمل‌در ]ورد ووالتر بلانت> چون بر ادرش دادر ]-تانه معلو دیت دیدبتیر | ندازانی که کنگره امبر ۱ را اشتال تموده بودتد اشاده‌ای کردو ۱ نا کهان بادان تیرازبالا بادیدن گر فت. ولیمپد بايك حر کت‌شاءدا ازدوی‌صندلی خود بگوشه ای کشید ودرست‌در همین لحظه شاه ازجا ۱ چند تر بصندلی شاه تفت . ۱ برخاست وفریادژد این چه بساطیاست؟! و لمهد مجددا پدرش رایگوشه‌ای کشید و کفت :هیج» ایرل[لبان درهلای پدست ۱ آوددن تاح‌وتعت شماست! دداین وقت ۱ چندتن |زاصیلزاد کان‌شاهی باتقاقو لعپد کردشاء جمع شدند تادراین گیرودارباو ۱ آسیبی ترصد . ۱ ماجرای[ نروز یکی|ذیرهیجان‌تر ین روزهای تادیخ! نگلتان راشامسل است. سربازان آلبان قراوان وقوی‌بودندولی جواتان نیب زاده‌ایکه درتحت ی و یمام رت تس باداش دادند و باتوای رو برو شدندو حنگیدند ددآن کعستکشض که در طالاد روی برچهاو دیوارهاو بله‌های یا شعت مبلز راء‌خوددا ازمیان اتنوه جتکجویان بدتبال«] لبان» باژ میکرد "لبان ينك تبررادودسری زیدو بااسب سوی‌محلی که‌شاه|یستاده میلز باثتاب و تقلا ی جنون مر بیشان دابخو ی خیانت عبر ۲ لبان بخو !ی غوغا و سر حر ان ۳ کر وه چرخا بودمی تخت آمیز ازروی پشت وبا آ خر ین برش خودرابروی [لبان بر کرد واودا ازروی ذین بر ذمین صراذید پبردخو نین وتماشالی بین چتد اعب جچستن کر تاب مود . بزودی لژ [تدو ]غاز کردیدوهردو برای ازیبای‌در در [وردن حریف دیواته و ار میکو شید زد برای كمك بپر اددش در این بین‌و التر بلافت خوددا از پشت سر بسیلز دسا نیدو آماده بر اک وارد کردن یلك ضرایت مراد دوک که‌هیه جا شمشم فر ا نیس دوست میاژ مواظت!و بود کالیدو بر |شکافت و و | لتر بلا نت بی‌سروصدا بزمین غلطید و فوراجان داد زولین دسته سربازان صلطنتی برای كمك بگاه ازخادج قصر فر | رسید ندو بر ای‌ودود نان پل‌متحرك بروی خندق قصرقراد کرفت‌ایرلآلبان بر ای ["غر ین بارمباددت بك حبله ناامیدانه وجنون آمیز کردولی چنان بابی احتیاطی بجلو دو ید که‌خود دا روی ششیر میلز انداخت وتیفه شمشید از آن طرف پیکرش بیرون امد ۰ آلبان روی زمینافتاده و جان بما لك دو زخ‌سپرد! و ۳ تشر یقاتی که‌درطالاد بزدك قصرمك ورت بر باشده بودچشم‌هاد | خیره‌می کرد ۰ اعلیحضرت هنری چهپارم ودر کنادش و لد در انتبای طالاد در جایگاهی مخصوص تر ار کرفته ودرجلوی [تان‌میلز وخواهرش زاو برژمین زده بودند. در يك کوشه |زطالاد وددمیان تماشاچیان لیدی آن» وفرانسیس دوست میلز که اکنون لقب شوالیه یافته بود ناظر انجام تشر یفات بودند. بامر پادشاه انگلتان لقب‌فا لورت واملاكو اموال وی مجددا بةرزندان وی دسرمیلر > و «مك» بازی‌کشت. میلزو خواهرش پس‌اذ انجام تشر یقات از جای برخاستند و یستی که لیدی آن وفرانسیس ایستاده بود ندر فتندجو | تان هر يك محبوب خو یش را در بر کر فتندو میلز با قلبی‌سرشاد ازشادی انگشتر پدر خود دا پر انگعت محبویش قرادداد ۰ بر تگین این‌انگشتر عتای قرمز برزمینه يك‌سیر سیاه‌بپردوی آیا میدا ۲ ۵ همفری بو کارت ۱ باکال به باق فطل علاعمند هستند وتکار ۱ بیچیده باژی مز بور سه سال و ۹ _ کرفته است؟ ِ۰... کتر ین دستمز در هالیودد پانزده دلاد و میج ‌ عد ۳5 ۶ 5 ‌ ت‌ ۰ اکن هدر یگ منجیله : دائیل داد یو تیرون پاوداودسن ولز . فر نا ندل-جیمس استو |رتمارتاتودن...همه درماه ۰... وقتی فیلم وه تهیه بود< سر لودنساو چدجیل‌سیمو نز > ستاده فیلم. بدو تو لد میدا نسته اس داو بدوین جیمس استوادت بدنیا ]هدها ند؟ 5۳ هالیوود بیش از < توی جیبی ندادد ود مقدار باو نمی پردا ۰.۰ دوی دا فیلمپای وسترن در ! تکته دا ذکر می‌نهاید . باید از در آغوش.