We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
شبه داستانت ۹
نسلی داده کات | کر یا هشگام
وماسام او را تو و لقن ما ۳ هرن مشق .
اجییت.
۲ب اس ود بر فپ هو ز ژ ده ب شیم هی با ید تورا دوباره ند اقواسنت سرم ,
و ثالستل» از رزوی لحاحجت سر خود زر ان داده کفت : حتی وقتم سر بازان تور ادستگر بر ند من هنوژ درعالم دیا می تواتم با «ماصا» زند کی کنم خواب وخیبال کرمر دم بیعغقل است
و با و زد
4 کز بپاز | مد و تو سلامت بودی خواهی دید که حصو ر مردان جوان را دود خود جمم کرده و نها دا مطمثن میکنم 4 یسرم پس ازچتدی جای مرا کرفته و نمی کذارد عملبات من از خاطر ه شا هجو وی 2 ۲ بايك حسالت سعاثه ای تا کهان خم شد و که ؟ ی ۱ کردن وال 6 تاره کرده و محتویات [نرا دوی بر فها ریت . ایام زمستان با هیه کندی اش سبری شد و بالاخره فصل بهپاد فرارسید و حتی در کوهپای بزرك تیرز تاثئر خود را
ه ۳
تسد ۰ چیف سنتاس » و و سایبر > درمر اجعت به قلعه |پاچی به < کلتل بك > کز ارش دادند که برعکس سود کی و فراغتی که دو طول زمستان داشته و از دست و ماسیا > راحت بودند با فرا دسیدن فصل پپار دوران زحمت وعذات آن ها تزديك میشود ژیرا « ماسیا > در کوش اقر اد دهکده حصزی خوآنتده و ] نها او دا قهرمان افسانه ای ننداشته و شود تو ید جناك میدهند . دکلنل يك > فگری کرده کفت :ستاد ادتش دسا این موضوع را بسنوان جنكث تلقی خواهد نمود حالا ۲ نها مایلند رسبا جنك کنند بگذار ید بکنند . ۱ «سابر» بیشاهنك به ته های دور دست خبره شده کفت : 0 ابنکار تنها از دست «ماصا» ساخته است او الان دد یکی از آن تبه هاسکنی دارد برف هادر حال آب شدن است حتی «ماسیا» هم امتواند از دوی کل ولای عبور کند بدون ایلکه | ثر پالی ازخود باقی نگذارد وعلت آن هم و جرد آن دحتر سح بوستیاست که ز بودهاست صبح یکی از دوزهایکه آخرین تکه های برف از دوی دامنه کوهستان رخت بر پسته بود «ماسیا» «نالینل» را وادار کرد تا مالك تاچیز خودشان را جمم آوری کند «تالینل» پا اندوه «ماسیا» راکه | مشفول خراب کردن کلپه و پنهان ی و4( بود : تساشا میکر
۳
-#
ا_ سم
۳ ید ِ ۳۹ ۲ ۱ ۳ ۷ .
مت سس و تس مت یی
متوجه محلیکه سه عدد ساقه کوچك سبز دوت سر ازخاكت رون آورده و دد کنار آن يك کسه بوست کوذن بوسیده افتاده بود»شدء ودرحالننه قرق درد تعسصب شده بو د سر سو د ز | بلثك کرد کفت . «ماصیا» از سرذمین چرو کیها تا ابنها علامت آ نها بابرجاست ! وماساه بر سمد :علامت ی ً تالئیل کفت : این ساقه هبای سبز دفوات نصطی مبدهد که افر اد یله چر و کی از ماعاقلتر ند و همیشه بفکرزمستان ودوره قحطی میباشند در صورتیکه ما [ باچیها هنهک رفک جناة و ستیز هستیم ۰ رما ِ صتو | حدم ۰+ رن اینکه جوابی بدهد » متفکر انه به ساقه های ذرت نگاه کرو و مد کمان خود دا از زمن برداشت . ظاه خیال شکار داشت ... اما قیل ۱ از
لتنوراروسی«داگو رقیب جدید اینگربد بر گمن
این ستاره دلفریب کهاز حیت هدر . و زیبا نیلزدست کمی ازسیلوا نالمنکا نو و چینا لو لو بر بجید بجدا ندارد ؛ دو .ه سالی است دی اف ید3 ۱3 ال ود
نب ۰
تسس
استکه مر ۱۳ کوئی به کلمات کوش میداهه ۳
۸ دم ابیز تا ۱۳ خطاب باو 2 « از کج شکار هو بر بکنند و لی او بکنفر جنگجو بو و تس خما لات واهی ۳ باببند شود ل 1 ی با » باکین انداخت ودور شب ۳ بعد از دفبن او < نا! متا سادی به جو انه های 2 ب حالی که بار و بنه خو ور | . و وق ۱ محدد | شروع بساختن . که ک و آمو د.در ناکین کوه م فر اد کاء دادای انبار ذخبرم بزد گ سب داشت . بکر و (ص 13 د کی وود ک ی دور کاء يك کیسه تنم ذرت وی ری شلو ار با ندازه«ماسیام 5 بر تع مر تغع خودشان رم اد ام ۳ زا
اوایع دویدچلو و ۳ گ
یا لضع ۳ 4 5
۳ خیال دادم 2 دری در ذرت بکا