Cinema Star (February 1955)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

هن رشه روز ز جمه : شاهبود هر وذی دز ها( ود عودوای هنر پشه ۵ ۹ 1 جرا ستاز «سینجا از محله «تام» نیمه دای رسیده [زد ویکی اذ مهمتری نآنها «هیفری بو گاذت) است ۳ ۳ ب‌ود و غنی کار د و( | 4 کند وضم‌بدین بح است ی ی ٩‏ نج و وردتاك و بااحساساقی ی تلور ود کر گونی است ور » تخبلات جان گز او نا ثر بر اورااحاطه توده است ددهحل ی جنگی و پادر کل فارژرف‌تره شده راسکا-4 وانباد و مج جهاذات و یت محنه و یلا ی مبدهده ظاهر ميشود, وبروژ کنور های توی روش میشودنشمشمانوار 1۳ کی‌اذمسل‌د۱ علال ما اند دوشن مدما یک بنجاء نف ءر دفلی بی قبد و خو تسرد در حالیبکه لوازم وسیم تلگرافهای زیر دربائی و کشتی‌های‌جنگید ادد دست دا ند ویابا فتیله مهمات ناریه ودینامیت‌ها اند و او میکنند وبه چرتقیل بزركت واقع در .حوطه حر کات عمیثی دامیدهند وبالاخرء بای :-ولادی در دوی لتکر کاءه ایجاد مبکنند؛ بکار خوداشتفال دار ندو ازطر فی در مخصوص همفری ب و گارت است. 5 حدو و تفر تما شاچی و چهانگره خادج شاده کر دن‌میسکشند. و با ینگد پسگی مدا بند زصونه۱ وداچی ر بیشه منقظر است . اوود حقبقت حآم يلك دنده ماشن دادادد ۰ ۶ دک ۳ کوچسکی این دنده فرقی‌لمیکند ا کر غیلی هم برزك ومهم باشد قسیثی از عاشین فیلم سازی داتشکیل میدهد 4-۲ باید درءعحل مخصوصی_ خودتعبیه شود طمن | شکه‌صحیت و اخثلاط فضای صحنه‌د! بر کر ده است‌اودا صیدا میر نئد که‌دل خوددا ابفاء تمابد نه «مثل| بشکه قدر یز و دنر احشار شده‌و چند دقبقه دبگر باید صبر کتددوء ره اور اصدا میز نند که‌ژست وحر کتی بخود کیرد مد مردی با دو مثر فد با طاینه و ونار خاس مثل‌دوذ کار بپشین که‌شر لوك هلمس ازودای ذدءبن محل جنایشی دا بسادةت بازدبد مییکر د ۰ نزو بلكه شده‌سر پای‌اودا | ندازهمسکند سپس با لی‌عبوص و بداخلاق رو بو میکوو که باقتفر واشثر از باو تگاه کرده بابر بووو «صودت وده‌افش‌راسفید مینماید . کم کم‌مو عد نز ديك مپشود معاودن ار کردان یأصداگی که‌شبیه مدای چرخ های‌عفب که بر حوش‌و خر وشی‌میباشد سا کت سا کت:۱ کت غر باه منز ند ساکت نه‌ها ۱ دای او گم ناقو ی در ات ادا دجون بلافاصله سکوتی مخوف ودهشت اشنال,میتا ید ك نضا دا که خیاز چنان‌خیره میشوده 4 از دهان او خادح مپشوه دزود » دداین ات که پنجا» نقر مردفنی در گوشه ای اپستاده وشجاه نفر تیاشاچی بسر پنچه‌های خود اٍ ک-ردن میکشنه و ود کسردان مثل يك کار فر سای خشنوظالم باابهت و سطوت مقصو س‌بهدر ام عدهای از هر کنان دستگاه به صحنه خمر ه شدءاست و دو « بل قیامیر دادع بقدری, بهنر پیشه نرديك شده که کولی میخواهد نقس وا درسیله اوضیط نایدا هثر بيشه نز دبك تسکت دوبر تو تورشدید زا نوزدهء‌و دست‌خانم ذبپالی را که‌درروی پسکت شته بدست کرفثه ود حالیتکه سمي ,ند لهجه خود دابسیك مخصوصی در آررد وهم چتبه لطافت وظرافت عمل خوددا حفظ کند بل کله میکوید «عز بزم »۰ اطمینان واحاطله ابن نو ع کو ششو کاوبشری که‌حا کی ازد دحی محیکم و باشدصیت وحتنی بر علو طیم و مر کر فکری‌وبالاثر اژهه هو وفر‌است میپاشد ونیمی از آن ناشی از " وجود طییمت خود غس میراشد که ود نهادش بودیمه کذاردء ده و نیم دییگر مو لود "مر پن و ممأوست‌طولاتی مپباشد؛دو شعس عیص جتاب «هفری بو کارت > درفیلم دنگی < شودش ده کشنی کون > که صحنه‌ای, از آن فقوت شرح:داده شد جم شدءو بایه اژعان نود که‌نقط عده تلیلی واجد چنین شغصیت اوزی هستند عفری بو کارت‌تا کنون در م۸ فبلم ظاهر عد. که سضی دون‌المادء‌عاالی«عضی خوب و براخی داز آب دور آعده اصت , عر کنتد در فیامهای مز بود_باعت شده که بکتوع حس‌اطبیثان و احاطه دراو بدا عدواست و قتبسکه در فیلهم بالباس‌تمیز و ک هکل مصنوغی اهر مشود و باصدالی که مانثه وزوز سث‌ماهی خفه نات میباشد عبت میکند وسیگار. خودوا باطرز خاضی دودم‌کند» صحنه جالبی تشکیل عمپارضایتو ‏ لذت فر او میبکنته: «بو کی‌خشن > کن