Cinema Star (June 1954)

سنار بو ارهای صنمت فیلمبرداری است . برای تهیه ستاریو البته تواعدی وضع شده اما چون توشتن ستاریو يك هترتازه محسوب مشود هنوژ]ثطور که باید وشاید قوائین مو لفتداستا نپای کو تاه»هسا نط ود که‌بر و انه جذت شع میشود؛باین هلر جدیدعلاقند شدها ند اما فقطعده کمی از آنها احتیاجات ترا درك کرده و سناد بوهای جألبی برشته تحریر کشیده‌اند . مصمولا اینطود تصود مشود که سناریو عبادت ات ازداستانی که جبلات وعکالمات قوی داشته باشداماً اینطور نیست و <[ کپون» در سناریو دل اصلی دا بازی‌میکند و سناریست‌یاید بجای جلله پرداژی بیهوده ؛ حوادثی دا ترسیم کند که کو بای احساسات ومکالمات پرسو ناژها باشد. نوشتن خصایص اخلاقی و توصیف بلندو بالای صحنه‌ها ود کورها و زائدی است زیرا در عل کامل بیبوده سنار بو»حر کات جانشین توصیفات‌میشودو سثاریست باید وضم صحنه دا ,اچند جبله خلاصه تشریح کند واز همه مهتر این که «سبك» تویسند کی خود دابکلی‌فراموش ثماید زیرا درسناریو چیزی که اصلابکار نمی آید سبك تویسند کی است.تمام|ینکارها بمهده کساتی است که بازیکنان دا نتضاب میکنند ود کودها دا میساز ند و بفیلم‌دوح وجان مدهند .وظفه اصلی سنادی-ت‌این است ته بجای توصیف لباس و دکود و خصایص اخلاقی قهرمانان سنادیو» -می کند با کنترین‌مکالمات بهترین حوادت‌د! ترسیم نیاید و مخصوصا از توضیح دضع دوحی قهرما نان خودداری کند زیرا این کار بمهده کار گردان است‌واوست که باید به پر سو ناژهای‌بیجان دوح بدهد و "نهادا زنده کرداند. . دراستردیوها مسولافستی ینام« تهیه داستان» وجود دارد که کادش پیدا کردن داستان و ایده‌های جالب است و اینکار ممکن است بچندین طریق انجام کیرد : کاهی ادقات يك کتاب ممروف !تخاب میشود و برخی‌اوقتات ایده يك آدم‌سسولی ی که‌از بر ود | ندن آن بتوان‌فیلم خوبی‌ساخت. وقتی چنین ایده یا کتاب یا داستان برای برردسی قیولشد؛معمول [نر | به یکنفر خو | ننده میدهند که بخو اند و عقده‌خود ر|درحاشیه آن ابر از کند و چنا نچه ] تر ابسندیدخلاصه ای از آن تهیه نیاید. در هر استودیومسسولا بن ده تاسی تفر خواننده وجود دارد که از صبح تا شام مرتبا داستان و مقاله و کتاب میخوانند و مطالب جالب دا برای مدیر قسمت خود میفرستند که وی با کنك مماو ین خودروی[ نها تصمیم بکیرد.سیس در يك کنفرانس پأمدیر تپیه ؛ رگیس‌قست «تپیه داستان » کز ارش خود دا مطرح میکند و چنانجه مدیر تهیه استودیو که کلیه تپیه کنند کان ذیر نظر او کار میکنند: داستان را سندید» رئیس قسمت « تیه داستان » دستور میدهد برای خرید حق فیلبر دادی آن داستان اقدام تماید. الیته در اینجا هیچگو نه‌حدو دو تاعده‌ای‌موجود نیست و نویسند کان ومدیر قست « تهیه داستان » سعی میکنندهر چه‌می توا نندیشتر چانه بز نند و بکمك دلالانی که همیشه در ایئو ع کارها تبحری‌دارند » معامله کاهی او قات سرمیگیرد یاایشکه بکلی‌موضوع آنن منتفی میشود اغلب انفاق؛ میافتد که يك دلال داستانی در اختبار دارد که نقط كت تهیه کننده بخصوص از عهده آن برمیا بدو در این جا مپارت پیشتری لازم است تا آن داستان فرو خته‌شود. يك تهیه کننده مجبور است باقدرت تخیل وسیع خود ادزش تمایشی داستانی دا که ممکن است کندی؛ تر اژدی؛درام و یا موزیکال باشد؛ درك کند وسعی نماید آنرا طوری انتخاب کند که‌میلیو نها نفر تماشاچی ددسرتاسردنیا 7نرا بفهمند واز آن خوخشان بیاید واز هبه مهعتر اینکه باید به خواست‌های روز مردم جواب دهد و فیلم اوطودی باشد که پز ودی|زمد نینتد مردم یکروز از چیزی خوششان میآید و او( دیگر از چیز تازه‌تری ولی دد عين حال؛ در تام دوره‌های تاریخ جهان دیده شده که مردم از نمایش انتظار دارند که عشق وحادنه» پاداش خوبی و کیفر بدی‌ر| اماآبا اینکاد مسکن‌است» که ادعای رثا لیزم‌دارد کی ی و اشیاءد۱] نطور که‌هستند تر, و لی آیا او می‌تواند اشبا که کلیه مردم می بینند؛ تر سیب و اين يك اعر ثشبی ۱ احتیاج (ست که بتواند حقایق ز ندکی علت وععلول حوادت طوری7 اکثریت مردم ثرا درك چنانچه سناریو تویسی بتوا هائی را که مردم محیط او رو برو میشوند بطرزجالبی امید و ار باشد که‌سناریوی| صحت |دعای نو ق‌ر | ثا بت مب سالهای‌زند کی‌ما» اثر ومك بوجه احسن سائلی را که داستان باید به‌سه نکته 7و: یکی از این‌سه شرط را دا قهرما نان آن|شخاس