We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
میخواست تنها شاهد جنایتخوود ||[ بتجرم
9 رون با نداژد و مد وانود کند که او
و بجوصله
خود کشی کرده است . د یشتر باهمانتبسم
د اطا خودشد و
کهان قدرت عضلات خو ود ا باز
طرف درب دویدو ترا باز
هی نداخل اطاق
شما احتباج بچیزی ندارید ۰ مثل چریل باناله
حالتان خوب نیبست
ریختر باصدای نافذو خونرد خود کفت
_میغو اهد مر | بکشد
خانم ؛ اینژن میخواهد خودشر|
بکشد. ۱گرمن یکذقیقه دی مصر وسده بودم کارتمام بود . خانم پلیس سریتکان داد و بازوی چریلوا کرفت و گفت :
تنپایبانید ۰ بپتراست
که خوندد هر و قش بادوحر کت از او
ملاح زه
کی جسی جو ۲۶9 « کید »کر صم
گام 2۳3
اس کدنا
ستاره سینما ان دبیم چریل ۱۳۳ مار وت تسا ستان در وز های مزر ۱ فرسای آنرا بیادآورد , بخاطر آورر کی هئوزهم اودا دیوانه میدا نشد و | با کر فتارشوو را های اودا باور کنند دمحال است ۲ رهايش کنند .مدتهایشت در های هنک ارت و حشتناله ز نداندیونگان 17۶ ماند . این تصودات وحشتناك در يك لمیل از خاطر او گذشت ونا کهان باذویغرور از دست خانم محانظط خود کشیدو مر و حشتزدهای که اد جنك شکارچی ب ۳ ۱ سای بیدن دوید ۰ دیشر ۳ که برای اذ بت بردن این صید کربز 3 فرصتی اد این بهتر _بدست اضواهد[ورو ٍس باتفاق پلیس بدنبالش دو یدند. وور 1 وادد خیابان2د ند چریل در چندند, 4 1 آنها میگر یفت ۲ نطرف خی بان سا تا نیمه تعامی قراوداشت که اطا قهایمتید وداهروهای طولانی آن +هتر ین بناهگاو زن فر ادیءحصوب میشد . چریل بطرز آن دوید و بدون آنکه بدا ند
3
رود ازیلههای ناتمام آن بالارفتر َ وخانم بلیس هم بدنبالش واره ماعتاز ۱
شدند و از بلهها بالادو بدند د بختر چندق بهچریل نز دیکتر ۱
ببلندتر ینطبقه ساختمان رسیداور | بشبا پرتاب کند و آنرا در نتیجه بی احتیا خود او وانمود کند . امار بختر
از اینکه ماتیوس هم بمحل حادثهر باپرسش ازپلیس کشتی ملتفت قضیه بدنبال آنها بالامیآید . چریل نشی
بطبقه ]خررسید ووادد ایوانعبار آمام شد بشت
زین ادامه داشتدهان با بود ۰ ذن بیچاره دیگرراه بجا ای ندا حسمیکرد که ذانوهایش قدرت
ندارد و تلبش از فشاد خستگیوو
کار میافتد . ریغتررا دید که بطبقه دسیده و باچشما نیوحشت باد بعطرف آید ۰ دیگر قدرت دفاعنداشت . عقب_ بر داشتو نا گهان و بایشهیچ نیست و بطوردو اد | نگیزی؛ پالین پرتاب شد . چند صد متر خیابانو اتومبیلهاو عا برینجلوی
عیذر دید ند ...
۶۰ د بختر هنوز بکناد با
,