Cinema Star (March 1955)

-ارخبر تگار ماحسس. این ده فیأم د کودد فروش را درنیم قرن قرن اخیر شکسته) ند مجله معروف ووادیتی» درشماره مشصو س سال‌چهلو م .ده فا ِ می‌دا که ازبدو اختراع سینما تا کنون بخ مها پول در آودده‌اند» ذکر کرده است این فیلمها همه آمریکالی است اذحیت مقداد فرو ی از «یاید دانست که ده و هیچ نیام‌غی مر یکامی‌تا کن ون تتوانته و از هیه‌جالب‌تراین نك بین! املل دوم‌ساخته‌شدء ؛ نیلمپا محصول بعد ازجنك هستند وحتی اغلب نها متعلق‌بال های ۱۰۰۰ به بمد می باشند و این نشان میدهد که سینمای 7 بای [ نها برسد. بیام < بر بادر فته » که قبل از که ر یک پس از بحران سالهای ۷ د ۸ 3 ۶٩‏ و .ها پنکمسر تیه تقییر عظیمی دد دستگاه خود داد و فیلمهای خودرا نها از لعانط ۲ بلکه از لحاظ کیفی نیز پیش تر برد » بطوری که | کنون ک فیلپای آمریکالی ناحشی کرده است ۰ فیلمهایند کور در مجله‌وادیتی بامخصاتشان بقرارز یر ند : ۱ برباد دفته ( ۱۳۹ مترو کلدوین مایر ) ور۳۳ میلبون دلاد ۲ خرقه( ۱۹۵۳ فو کس قرن بیستم) ٩۱میلیون‌دلار‏ ۳ بزد کترین دایش دوی مین (۱۹۶۲ پارامونت) ۱۲۸ میلیون دلاد ۶ اذ اینجا به ایدیت( ۱۹۵۳ کلمبیا ) و۱۲ میلیون دلاد ه اینمت سینه دا ما( ۱۹9۲-یو نایتد [ر تیستس) ۱۳۵ میلیون دلاد * کری-س سفید( ۱5۵ پارامونت) ۱۲ میلیون دلاد ۷ جدال در آفتاب( ۱۹۷ سازينك) ۱۱۳ میلیون‌دلار ۸ بهترین سالهای زند کیها (۱۸6۷ ساموئل کلدوین)۱۱۲ میلیون دلاد ٩‏ کجامیروی؛ یا هوسهای|مپر اطود(۱ ۱۸۰ مترو) ۱۰۰ میلیون‌دلاد ۱۰ سامسون‌ودلیلا (۱۹۵۰ پادامونت) ٩‏ میلیون دلاد . دداین‌میان کپانی پارامو نت اذحیت تعداد ( سه‌عدد ) و کبپانی مترو گلدوین‌مایر (۲عدد) وبقیه کمپانی‌ها هر کدام یکمدد فیلمد کوردشکن داد ند ۰ فیلم « بر بادرنته» که در سالع ۱۹۵برای مین باد در ۲مریکا ودنیا پمسرش تبایش گذاشته‌شد ازحیت مقدار ی لت دخویی بدابق که بیشتر جنبه تجارتی داشت؛ فروش تا کنون دقیبی برای خود شناخته است‌و دد حقبقت می توان لقب۶«معدن تمام نشدی‌طلام دا بآن اطلاق کرد . « کلارك گیبل»و «ویویان‌لی» درقیلم«برباد رفته» اور ۳ 7 لاس . 1 | شپرت و محبویت برداو 7 بتارم رپزماسسسس_ شکست و پیرونی ی واقعه‌ای که جریان ز ند آی هنر بیثه ای دا تغسر داد هقت ساله بود که با مادرش او تیزا» درشپر «سیتل» نمایش میداد . مادد وی در [نزمان دد اوج یکالبان برای این ستاده تین ی کفتند که وی تا آ خرعیر شهرت و معرو فیتشر | حفظ خواهد گرد ولو لیزا» و پس‌هقت‌ساله‌اش چندین سال بود که با یکدیگر در نمایشات مختلف شر کت میکردند زیر مجبور بود ند متعارحمعا لجه پر |نایح‌خا نواده راتامین کنند یکثب که پرك‌با مادرش در نمایش و« آوازه خوان‌دوده کرد»> شر کت کرد ۰ مثل‌هميشه قرادبود هر کدام بسپم خود آواژی بغوانند . سالن پر از جست شده‌بود ۰ پرده‌بالادفت و سیس‌موزيك شروع بئواختن و اژه‌خوان سر و دست مر | کرد . پسرك هفت‌ساله در جاوی‌صحته ده‌تانش‌راسینه گذاشت و آواز دلبذیری‌دا آغاز نمود . صدای گرای اوهمه‌را مسحوو کرده‌بود ۰ عبچکس |ژجایش تکان‌امی خورد . بالاخره آوازوی تهام‌شد ونوبت بماددشر سید پسرك اژسن خارج کردید و دلویزا» برنامه خود دا شروع‌ننود . آوازدی آن‌شب باشیهای ديگريك فرق کلی داشت» گو لی‌صدایش نازك‌تر شده بود اما آن‌سجرو خودد! حفظ کرده‌بود ۰ یس از بایان نمایش مردم با خاستندو بغاطر «لوئیژا» کف‌ستدیزدند . [ما روز نامه‌های‌فرداصبح درستون‌اخبای باحروف درشت نوشتند که لوئیز! دیگردد نمایشات باژی نشواهد کرد و برای‌همیشه تماشاخانه‌ز|تر كت خواهد نود ۰.۰ هیچ کس علت این کناده گودی دا تمیدانست مگر دو لفر « پسرك‌هفت‌ساله «لوگزا» ومدیر تماشاخانه ... حقبقت امرچنیت بود که «لویزا» دد انر يك سرماعود کی شدید صدای خوددا اژدست داده‌و بسرش نشب بجای . او 7واز خوانده‌بود منتها لولبزا حرکات دهان او دا تقلید کر ده بود. لو یز امبدانست که‌مردم‌نقط برای صدای ۱ او کف‌زده| ند اما این صدا پسرش تعلق داشت , لویزا بخو بی می فهمید که دودان‌شهرش بایان دسیده و بای جای‌خوددا به سل جدیدتری‌وا گذارد ۰۰ از آن‌بس دیگر ن» نشتیه: (یسر! پسر. او ت | فتاده. 2 ۰ ٍ