Cinema Star (June 1955)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

با اسم تارذ ان‌مواجه ول مر 7 » دیفصی بثاع اد گادد ایس ی مونهو را باین آسم مز ین ی 2 نگاء شر یات بربا لی ومسافرت + دی ند گان خد! تالب کردید ۱ ور.فدمه این کناب حکایت می رزند عک-ی از اشراف 1 وده ۹۳ 7و سطّمیمو نچا بز د هی 3 1 ر جاتگاز | در کف با کفایت خود ی ی | رکه بدا نیدها لیوودی ای ۰ 1 را رحالا ۹ زاده‌بی آذ اددا باچ4وضعی و بند هیا دا بتماشای‌يك ن جاهیز شر اف وا ستاره «مکتوب چهارم۲ در بار‌ی«۱» فیلهپاف نارژزات 1 صحته از نبلم تارزان هیجر بم. بعداز ظهر یک است ‏ .. ده میان انبوه درختان حبوانأت هر يك بکادهای روزاه (و احیا ناهبانه:) خود مشذول‌هستند . کانگورو جیب بفی خوددا بشت‌ودو کرده ودد نود [فتاب ضد عنو لی‌می کند... خر کوش ,نو اب خر کوشی فر ورفته ۰.. زر افه دستورات ور زشی‌دادیو را برای بلندشدن‌قد اجرامیکند ۱ .۰ تساح در کنادرودخانه مشنول وضو کر فتن‌است وچندنفر سیاء 7ده‌خواد هم‌بدون ملاحظه او ديك [دمپزیو کار دو چنگال[دمغواری را بر لبرودخانه‌می‌سایند وژیر لب‌تصذیف هایمحلی ر از مز مه میکنند ۱ درچنین‌موتمی بك هیثت جفر‌افیالی بجنگل واردمیکوو وتا فله‌طولانی سباهان که‌جمبه های بزرك بر سر دار ند می آیند تا برودخا ه میررسند. _ غلا نی کشیده‌است ! دذان چشم سفید پوستافر) ور 3 ۲ شمار و۳۳ سس ی و کرشه ای اراستودیو خانمی که‌هیراه هیتت بافریقا آمده است ی‌ازدو ذهای کرم‌جتگل لبای ازتن پدر آودده و بوسط رودغاه جی‌جنگلی! کنگو پشتك میز ند و بلاتاصله بکدستگاه تساح شکم‌پرست هم‌وادد آب می‌شودو بدنبال‌شکارمی‌شنا بد ۰ ۲ نوقت ازمبان‌شاخه مای درختان سرو کله تارزان پیدامی‌شود که اژهمان‌وسط جنگل بپشت تساح‌میبرد تساح فودا دستپایش دا بعلامت تسلیم بلندمیکند [ماتارژان که خون آشر اقی‌اش بجوش آعده مشتی بز بر چاله اومیز ند .. جنك‌متلو به می‌شود ومردومر کب در هم می‌غلطند ... کاهی‌تارژان‌سوار دمتساح می‌شود وزمانی تمساح بدوش تارژان می نشیند بالاخرء تارزان بايك‌ضر به ننی‌تساح را < تاك‌دان » مبکند و بمدسر|ورامیگیردو [تقدر زیر آب نگاه‌میدارد تاخفه میشود! پس ال قتل سوسیار » تارژان نمرء‌ای میکشد وبیروژی خود دا اعلام مینباید تساحان‌دیکر اشك‌صاحی‌میر یز ند و به احترام روح مقتول پنج دتبقه سکوت‌می کنند ۱. مدیراستودیو یش می ید و ییاد بود مبارزه باحوصاز یکمددمدادسوسمار اصل بتاد ذان تقدیم میکند وتارزان برای اظهار تشکرباژ نمره‌ای‌میکشد ۱ ۰ از این دو ه نتیجه میگریم کهدد نظر فلس ازانو فیدباز ان‌امر یکالی تادذان آدم نطو لی است که باهیا لش و آتاز ادء‌اش بر سر درختز ند کی‌میکنند .. تارژان‌سر میزغذ |مبخورد وما عادو لی و سالادو سوب جوچه صرف‌میکند و بوسه اعریکالی از لبان خا نیش بر عیداردو هر و قت‌سلید بوستی را ببیند تفنکشدا میشکندو نعر ءای ازدل پردره برمبکشه ومیجرفت فراموش نی کنم که چندسال پیش که در یکی ازسینماهای |سقاطور جه چپار فیلمتار | | نشان میداد ند ۳ خرفیلم زان چناننمرهای ازجگر کشید که چندعدد خشت وپادهآجر رمقدادی کج وال از سقف‌سالن کنده‌شدو بسرتداشاچبان ریعت و پلاناصله شهر داد صدی چول باه چنبرها را بنفع صندوق‌ادادء اما کوفیط فرموه ۱ ۳ عظ.ت ۳ ملمبه وبا بچه فیس ند صحثه برد مالیوودک کب را برای او لی. باد سالها بیش از مارزان‌زا روی‌برده آودهنه هب 27 تراشاچیان چندان دست ژدنه بدست داد ند رح 1 سوت کید کسواتو لا 1 تیل سدو سوار فا وبهای اینکه دختردا ببوسدد ی م۵ تفه