Cinema Star (June 1955)

بشه داستان ۳9 آو چخی بودبنام ی ک رخصوس_ بخود او که هفت پداشت ردی دااست 3 سدوخته ومتعلق به اولی ر6 راد دل راد فا ر نظر ها لك لی ۱,سد که بر ای با فان شوهرش بابدصر فا از ای آرحم ,رای احظه ای ود کعوامل دیگری هم ام و مسکن است بالث 99۶ اطر دشان‌ساخث ۰ چرا بشما خوددا برای‌خاعار 1 ٍِ ! چر ا( د کی دیگر 3 به‌مهلگه با اسدازم ؟ فه ابن کاد چبست ۱ .د خودش پسئوالات که ۰ داد که آدام آدامباو اردیه رستاه برفوت خوددا بدود کمرش ۰ .و ان ار طعمه خودد | شاد مییکر ‏ مفب زداز زود خشم چهرءاگ ن فك گلگون شده فر یاد ذنان گت : ,» » 7فای < ای > من با ید بهتر برای مدت کمی آمشب تصور راملاقات کرده‌ام باه مرد با گذشت » باحمیت وجوادرد میقم میل بفممیدم ,کردم بك‌مرد حقیٌ و دار اشتباه شده‌بودم ۰ تويك [دم ۳ متی که خوی حیوا نی چون‌دبکرآن درعالیدت جر بان‌دارد ۰ تو خودت راما ند باه سرباز مزدور که های‌اقبال ۲ا2 سرت‌جای کرفته و-وش‌شانسی برویت بعندزده ۰ میدالی فعلاهم بت بسلت |3۳ در کشودببگانه هستی بائو پاروفاراست دلی در نظر من تومانند داهر نان دیگر میباشی امیدوادم وبا پوات و خودت بخرشی زندکانی کثی ۱ جین چون آهوی کر بر پای ازخانه ابر دن کر یخت خشم‌وفضب چدان‌سرابای دجردش را سغیر رده بود که سر اسر آ-مان وزمین دابکیارچه شمله فروز نده *بدبد وی بمجرد میدن درعقب شین سور و کدازش انسد کی روت ۳ فرورات که [ با اشتمال و جودش ازخشم ب برای ننفر ازعر کت ها نك لی بود دیابرای اترجار ازخودش ۱ از فیکر آخبر 7 ود لر( بدو بیش خود کلت « آیاسن 53 | مج مور ومنلوب آرزوي, سر کش و . 1(مندخودشدهام وتاا ینعد دل »مر #ردهام که خو دا( آن و نو فی ندارم ۰ و فد و ار "7 دن با خودش هید کرده ود که 9 این مرد برود ۰ ولي روز بت تلعی درمد اظرش تجلی مود ی نداشت هیچکس‌دیگر برد دی عکسی از لولی به *ادلیالوس کبیر ؛ پاشگا ۳۳۵ شمار و۳۳ ای ادراه ور تادر بکرل ر باشکا دوزنامه نگاران‌خارجی) بکلوپ‌امریگالی ها د بالاغره مرکا کسآنیق واعتو لو اسی دا بیا بدهیر ار +-رد ولسی لام مجاهداتش ای‌فابده وطص بر آب هد عاثبت‌الاهر با انرجاد ولاز و پر نب اجبار باداد» کوچکی 1 درجاده کر فا وائم‌شد» دیوردنا پلولی‌درغارح ادازء اهب‌شده کهروی آنابن هبار نو شته شده بود (هانك لی > واردات صادرات) مند اودا داغل دنثر گردها نك ای با های‌خوورا بر وی عبر الداخعه »جرد مشاهسده چین نبسی‌حا کی از دضایت باطنی نسودم گفت؛ دبر وز شماغپلی «صپا ی شدء بووید , ادادء جای‌صصت ومکاشنه یالب لبوه : مانك لی اودا پرای‌صرف لهاز به دسنودان برد ابن‌باد هر‌دو با لهن آز ام دعر بان‌ثری بابکدبگر شرو م بدا نبودند ها نك هیقاه اورا نگر پسته باعمبیت «هانك‌لی » مردی بالفوذبود . کفت : تورینپتا آورده‌ای رای ایتک فذکرمبکنی من‌می تون پشوهر کل لبم من دلممبهواست ک لولی | کنون‌دداینجا بودتامنمی نوا سم تکارمدپاویکسره نبایم مسکن است آنطود ی که تو مرايك جنتامن میدژلی بباشم ۰ مدنگاهی پر آرژو بچهر مو گپسوان انشان او انداخته ادامه داد ۶ من لسیت بثو احداسانی‌ددخوه حس می نا یم‌جال‌هبه چیز برابت روشناست ۱ ردرهیان لحظه هانك دست خود د۱ بعوی اودداز کرد وجین آنرا فشرد و از ملاسه آن‌فلیش پنای طبیین دا کذاشت چند گام آنطرنثر در کموشه «سئودان مردی که 7 ندومتوجه او بودندبادورییث کرچکی از اینمنره‌دستبهمداهن‌هکس گرفت «صبع روز پیدهنگامبکه جین اسطاق نهارخوری‌هنل دا بر ۵مینبود خبان‌سابق نا سوی دود و کیندامشاهده دوه ین هچ سار سینما باه بادآ ررشد که هبی دا ب فر نا درو محبت کردیر غاپان ری از یب افراط «رنیگساری وا نله پوو درس محل افامت دوچادا باو دهد عرد یا تسود راگن است و دد ( ماگوا)دجین فودا خودش دا پتلتی سا نشمو ام ءمترل‌ها لیوا گرمت ول بری گلته شد که ها اک ۱۰۱ ترك نسوده و اررز مد هودت تقو اهد گید .در حفیشت هنك لیهمشر و ع کار کر د,مشنولتحایغنی دداطر اف او آی‌هو بث شه رای ار اهنت کنك ادج شه نهست پلافات. دونش #اهته پر بودالی رفث وا اودرغواست کرد گه #اکابی بردن بسی لوهت له مولی هویت مساعی خوددا در کلیه ممابد چیل بکاد بردسبس بطرف‌یها » ( تودی )روی آوره ولی باطرز عیلی کاملامتفارتزپی۱ بمحضدخول بخاته ضر به‌مر گپاری پسر (نره‌ی) وارد ساخته گوشهایاوراگر فقه و ال اد پر خید چه مبلغ بول او لی‌هوبت بو داد (نودی) نفسزاآن‌و ناله کنان گفت : + دار هانك اورا تکانی داده گفت ۰ ادامه بده . بوسیله چه کسی اود! پداماداخشی ۲ ( لبم‌چوآ ) اد بك فاین مونورق داشت, او بول دا برای‌من بکا شون برد آبا تو ضامن‌شدی که او لی از چیث خلاص یشوه ۱ و دیص خودر | بملامث ملبت فر ود آو رد کی بثو گفت که او لی‌مرده ‏ «لیم‌چوآ» ولی من هیچ داپلی در دست‌نهار) که پدانم «لیم چرآ)» ددغ کلنه است . عادث با کم گفت: حفیفت مرضوع دا کثف کن . اکر لولی مرده دابلی که مشمر بر وت فوث او است‌اداه بده و دزیر ایتصورت محلی که کنو ۲ فمبدی ؛ ساهت ۳۳ روز پنجشنبه بسن تلقن کن و تلبجه ر! اطلاع‌یدهو الامن دسته کلی‌خر بده خود دابر ای نشبیع جنازءات آماده‌مپکنم ؛ ِِ. غب بو کهجین خوودا, بان قر نان ۳ در جر پرما کر ا رساند و او را مردی آد)د 1 رز هد 4 1 و بر تزا ین یر و کت : لابدنه بکدارد: وی ار میهمان حکوت چین است : البته مهدوهیتوالی لسبث بسراجت ار ایجادشد,رلی اکردتقایش بخواهنه عردت او کاری بس سول وساده 3 رفام اهای توضیحات علاو هکره ال بول ۳