Cinema Star (October 1955)

با بدجحت سینما زنی که کلادك کیبل (ورافر ۳ | کذون با فقر و مسکنت دمت بگر بان 5 خود دادر خیا بان هام ود مدو ففت مید اراد هده ساختمان هقابل ودو و رو دفته که دور زمستانی و مه و وسیله قفا ک‌ رشکفتی عمیقی فرو میرو ید لا ۱ نبار کاهی بوده که فعلا ی در فد ۱9۱ طاقبا همه حنائی از صاحت‌نتوای ان ماد چون‌اقیا نتوس مو ساسفی ستخوش تحسر و مستاج-ر نگون بت مد شکر این استکه لد ۱ منل برای مایدرو نا 1 ات مس ژ اراه شده و اجرزنی تاست با موهای سبید وسیممای ۹ کی مادد بزرك‌انان ابد کفت او در بزرك ختین زو جه کلارك کیبل ت فراموشی و نسیان ست ۷۱ سأله پر ده بعنی بر جله هما ننداغلب بانوان بدین‌سن و روز[ خرفر ۳۱۳ ود کر ۱۳۲ یام بر فر از و نشیب؛ خوشی و س‌و تهبی دست براق عزرائیل از آستانه ت چند صباح ابام لا ت شمار خودمراحل ی نماید این ذن که (ژوزفی بمرداخته و بیشهی است و دموزهنره‌ندی صدمتردوراز خیابان فوق‌الذ کر خیا با نپای ميز و باشکوه ۱ و و د.دد یکی ازمنازل‌محلل؛ ۲ لارك کیمل سکونت دارد مر دار ۱۳۳۵ ۰ یستم اتومبیل ۰ ۰سنودیومی‌زود استودیو ۳ که فیلمپای‌هوبل] نکر و مطنطن شمارم 9 که دیدکان عالمیان راخبره ساخته و ژیبا رویان بلپوس زامدهوش و واله نموده آنان را بعالم خلهر هبری می تماید با شر کت. جناب آقا تهیه می اضود و هب ما نیز در سواریم-لل لیموژین خودلمیده بدیدار یکی از زیبادویانی که بتازکی قلب سلطان جپان سینما را مغر کرده است »می‌شتا بدفاضله بیش اژ چند صدمتر نیست‌ولی تضاد عجیب و حائز اهمیت‌فوق العاده است,فراموشی و نیان فعلا بر ایشان چیره و مسلط است اوحالاسلطان کلارك کیبل نامیده‌می‌شود و تاج پرافتخار و باشکوه جهان‌سینما را بلا مناژعتصاحب نموده است دریفا راء جواتمردی و حمیت 7 نست که ز نیکه‌م و جبات‌ترقی و موجودبت شعس رافراهم [ورده بوادی فراموشی راندم‌شود ولی درهمان حال سراپای يك مانکن بت فرانسوی‌را غرق درجواهراث بودت خز و البسه کرانبها و یول بیسدو ی یو( فرام-وشی:نسیان؛ نك نشناسی و کم حافظه ای»هر چه آن‌را نام بکذارید ولی ماهیت قشبه را که نبیتوان تقلیب مود.مگر می‌توان متکر حقایقو و اقبات شد؛و قایم سال ۱۸۲۳ داهئوژ ۲ نکسانی که باید بدانند از خاطر شان محو نشده است در آن سال «ژوزفین‌دیلون>هترمعداق مر بو دراماتيك نبایشی تسرتیب داده و مثفول رتق‌و فتق امود بود که تین تماشاخا نه خرزاب شد کار کری که‌برای مرمت تلفن آمد جوانی‌چاه ظلب و کوش ستاره سینما آموش کرد ... ب دودی زوجه سلطان هنر پیا ن بود ... دراژ بو دکه آدزدی هتر پیشگی و هدر بیده شدن را در محیله خود می‌بروراندپس از درست شدن تلفن. جوانك که همین کلارك کیبل امروزی باشد باژوزقین دیلونراجم بهثرمندی و هثر مندشدن‌عذ| کر ات‌طویلی نمود این مذا کرات برای‌روزهای بعد هم تجدیدشد آوو قتیکه میس دیلون بهالیوود رقت کلارك‌هم بدنبال او به آن‌شهررهسپار شد و در سال ۱۹۲ اودا بعقد زوجیت خوددر آ ورد در آن‌ایاماینآ قای‌عز یزاز هتر پیشکی کوچکترین اطلاعاتی نداشت وی حتی دبیرستان‌متوسطه ر اهم‌طی نکرده و تحصیللات کافی نداشت‌و آزهمه بدتر بکشاهی در جیب قابافت نيشد کلارك مانند اسفتجی که آب‌را در خود جذب مینبابد غرا گرفتن تعلیمات هثر پیشگی او زو جه خودمتفول‌شدو [ نی و قت رابطالت نمبکذر | ندچندین‌بار به برودوی و هالیوود روی آورد ولی‌مر بار با عدم موفقیت وشکست مواجه‌شد, ژوزفین مرت بدو دموز هنربیشگی را آموخته و ششویق وترفب او همت یگماشت کلارك تا زه‌داشت‌موردتوجه نهیه کلندکان قرارمیگرفت که بیوء‌ترو تمندی را بنام وربا لنگپام»ملاقات نموه دیدار (ربا)دیباچه‌عشق نوینی‌را در قلب جوان ع مگشود.شبی‌درسال ۰ ۱۹۳ بنزد ژوزفن تیره بت دنت و تقاشتای طلاق نبودو با صدای لرزان‌ومقطع اظباز کرد (بلیه :مره ۵ قگ 2 ین