Cinema Star (November 1955)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

هنر مندآن پشت دود بین مایمشتعص ابتالیای سداز جنک بشما ابنها نه تنها بو تین‌های‌سر بازآن" دم آن بزرودی توجه مردان بتالیا دا شود جل کرد ۱ رفتند که ابتالیای دو هم از جنك وسالل دردنا کی را که هر احظه با آن؟دد برد هتند ؛ دم‌و شام دیا اه خیابا نپای ایتالیا ژ باد منظره بجشم میخورد که چند نقر در همین مر 7 تر وذها در جب روباز بايك دورن داری‌ازمردمو کوچه وخیا با نبا بکویند روزی که دسیکا در ل جستجوی چند نفر بازبگر جدبدش بود» بیکی ازدوستانش » جلوی عمارت‌مجللیدوی‌پله ها وقتن ازاو پرسید که اینجا 3 و کف تکه‌شنیده است ددراین‌عمارت رزن تروتمندی زلدکی 6 ۳ نبا علاقه دو ملتظراست کهاو ن بباید و برای فبلم جدیدش لو 31 دك مالی بکیرد . این دوست سیک وبرتوروسلینی و فیلم جدیدیکه برای ساختنش بول‌میخواست «دمشهی بیدفا ع > نو ۱ بعطور خلاصه وناقس متوان کد که معخصات اين فیلمپای ابتالبائی بلاقاصله فسمت عمده‌شان در چنین بود با در دکودهای حقیقی فیلمبرداری هدر بيشه بروفسیو تنل تداشت"و از بکر ان[ نپا مردم عادی کوچه وخیابان ودئد که همان کارها و کفتارهای روژانه خود را درفیلم انجام میدادند ۰ سوژه‌این نلم‌ها مطرح ساختن مسائل حاد روزاه مردم‌ابتاابا بود سبك‌شان شوق وحرارت دساد کی خاصی داشت » غالبا اکرچه بایان غم انکیز ومنفی داشتندو لی بدین ومأیوس بشر دوستی در [ نها کاملا ثم میغورد و مردم دا دعوت میکردند » این زندکی دردناك و کثیفی راکه بمد از جات کم و بیش مردم همه جا کتجارس هستند» دور بر یز ند و [ پنده وو آمیدبخثی رای خود بسازند . این فیلبپاکه درتام +بان موفقیت عظیمی بافتند و سروصدای زیادی براه انداختلد مک سار و ثوراليسم را بوجودآوردند. دسیکا , که اثرفیلمپا ی گذشته اش‌در ار بچه هاو ز ند کی 7 نها بود (فیلم «مادلن؛ مره صفر انضباط »در بارة مدر-» بچه‌ها کننده ثبود ند 2 « یکی از طر فداران کار ببالدی در صومع > شمار و۴۴ صحنه تاثر انگیز ی از فیلم معروف:« دزد دو جرخه» در بارءوضم‌دختران در بانیو نهای‌مذهبی» فیلم « کودکان بمامینگر ندع در بارءٌز ندکی يكث بچه در بك محیط فاسد) این بارهم توجه خود را بوضم زندگی بچه های ایتالیا در آزنپنگام معطوف ساخت وچون اکثراین بچه‌ها وا کی و لکرد بودندسوژه فیلم خود را زندکی بچه‌های وا کسی‌قرراد داد و نام 7زا هم » هبانطوربکه هب آ نها فرباد میکشیدند ؛کذاشت ۰ شوشیا ز ندکی این بجه‌هايك تراژدی‌واقعی بود ؛ فیلم شوشبا هم‌يك تراژدی از کادر آمد : داستان دو بسر بچه وداک یکه بزر کتر ین آرژو بشان|ین تکه اسبی بغر ند ودرخیابانبا سوارشوند » اکر چه باسن ]رزومسندولی بالاخره درلای‌چر خهای شکننده و خشن زندکی سیاه خود »بالاخره بطر زدردناکی نا بودمیشو ند «شوشبا» همان انداژه که معصو میت و سادکی این بچه‌ها را نشان میدهد ‏ پیشتر از آن‌دورو لی و ظاهر ساژی‌مدیر دار التادیب؛ بستی‌و زیون ی کثیش‌هام یکه مربی " اطفال هستند : خجائت برادر بزدکی که برادر کوچکش دا تهمت میز ند ؛ معکوممیکند شوشیا يك فریاد غم‌انگیزدروزهای‌تار بك زندکی يك ملت‌است .ابن فرباد بالاخره خنه میشوداما باهبه این‌مًیوسکننده یست زیرا فربادکساتی استکه فردا متعلق با نها است . «دز ۵ دو جرخه»اوح افتخار خوشیا يك ا:-ر بزرك و بك فیلم کلاسيك سینما بشماز مر ود ولی دسیکا تازه اول کازش بودر مدئیّا مطالمه کرد و بجستجوی سوژه فیلم تازه‌اش پردا خت و بالاغره[ نرایدا کرد ستار بوی وسزار زاواتینی» بتام و دزه دوچرخه م , زاواتینی در تهیه سناربوی قبلمپای فبلی دسیکاهم او ب-ا همکاری ترديك داشت , ابن سناربوهم سوژء‌اش مرح ساختن حادترین و لاینحل تر ین مسئله روژایتالیا بود ۰ بیکادی. ابتالیا پس ازاینکه آزاشفال متفقبن خلاص شهد دچار درد یدرمان دیگکری گردی دکه بیکاری نامداشت . دهپاوصدها هزار نفر بیکاردرشپرها سر میبردند وهر روز درچستجوی کار برمیآمدند اعاکاری برای] نها بود . «دزد دوچرغه »داستان یکی ازاینپا است : مردیکه مدتها است یکاراست و بالاخره درمیان هزاران نطر شانس باواصات‌میکند وچون دوچرغه‌ای وارد کاری باو واگذاد میکنند او برای _خرید این دوچرخه تام زندکی محلرش را کرو گذاشته است‌ولی دوزی هنگامیکه مشفول کار خودیصنی چسبالید نآ کهی ب بو از است. دوجزخه اش‌را میدزدند . ادعبهرت وحیران باقی میما ند ژیرا با ازدست‌هادن ‏ دوچرخه نه تنهاسرمابه زند کي بلکه کارت را نبر از دست میدهد و بالاخره تصبم بیگیرد با پبرش در شهر دم بستجوی دوچرخه پرداژد . عاقیث نود دا (قبه مرصفت ۱۳۲ 3 ل /