Cinema Star (December 1955)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

میشل ا/ ط عصمافیت سیلی محکم بگوش مانو لا زد بن‌سودبه‌ای» قاچافچی‌همه‌چیز بود. که بأین وسیله کسکی بيك‌دوست‌خود که ] ی ز خربد الماس‌ها شانره لبزه وییکال دا می*ناسد شید وا و لفت: ۶ البته الماسپای ماتوئلا را هم از خود خوشنود سازد . قشن‌هی است؛: خیلی هم قیمت‌دارداما.. من آن «ننا» روبه‌«مانوئلا» که‌تازه‌وارداطات او عاه بخرم خرف چتي امعتی ‏ شاه نود و ۱ تمی توانم مخرم۱» این‌حرف چئین شده بود کردو کفت فک و ِ ی بود ثر ۳ ت الماس‌ای خود میداد که , نمیخو اهم خشم «لامبر > ببین دوست قشنك‌من بااین تر تیب در او لین فره ۱ ۱ : ی 1 ۰ د هددتر> و سبرین یجوم . رز قمع ور ماو ۳ ماه‌عسل‌خود را بامیث( ددددی آن‌ها د: جس "هیوست کامیون«پپ»د۱ " کشتی خواهی کنراند ؛ کند « میشل‌رابا جیپ‌خود به هتل ابروهای میشل درهمر فت‌اینجا دیگر 2 فر اری باق تمائده بود . ار ساعقی که وولف» او وقت رشرف اتمام‌بود.] یامیشل حاضر 1 2۱ میشدمه میلیون دلارر| کرفته و جان تلد فکر مرت بخاطر «میشل » خطور کرد . باخود گفت امانه : این خیلسی حبتا له است؛ من بایدبهر و سیله که‌شده خود لها شتیده شد. این چه کی بود ٩‏ آنرزی تکان‌خوردن را در هوای کرم و چسنده داشت:در اطاق بازشدو و نینا» در [ستانه‌در ظاهر کردید «نیتا» سایقا در پاریس ماتیکور میکرد و اکنون بايك میاه بوست‌ازدواج کرده‌و <فری‌سیتی > آ مده‌بود. ایباکتون بوسیله شرهرش همه اشتعاس متنفذو پو لدارشهررا می‌شتاخت. و تیناه گفت سمن‌حاضرم. ۰ دلار به دارلن» صاحب کشتی بدهم که او کشتی‌خودرا تعبیر کند ‏ بشر‌طاینکه‌قو و «مانوقلاموا ب] ود ببرد. هروقت که توانستی جواهرت دا آب کنی اين بولدا بمن‌مستردخواهی داشت این دختربادیی خیلی خچجال بوو 8 صفحه +۷ _