Cinema Star (January 1956)

۲ ی باو جود شهر ث: بادی وم ود سوم 4 بو ر که عتصد بان تر تا منبعد اورادرر لپای خواهند داد , 4 مشپور در او بل کار ش‌مدت ل در دلهای سیاهی لشکر هالیو و دشر کت مینمود , کانی که توانته‌اند ۷ ك فیلم معر و ف شو ند «مار لون براندو >4:وبرت > د مرحو) ز چیمزدین 6 در هر صورت آین بار 5 شهابکه ازشبامت‌نامش با میم ف دفیق «سبر جع نادر » در مر امتعجت کر وه و مخهو صاً ارنتکه ۳ از : سیروس ذوالتدر بشکرمصاخهه با« چرح نادو > هثر بیش چشم | بی کمبا نی بو نیو رسال|بنتر نشنال افتادم و بنا بر قراو ثلفنی شنبه که‌درضمن و جرج ناد » بر ای بازی ددفیلم وعبور ال کنگو ع در استودیو حاضر بود دوه به استودیو. , رتم راهتمای ۰قصوصی که | تتظارم را داخت پس از گفنن وش ]مد مرا سواد اتوفپیل مخصوصی که برای خبر نگاران در استودپو و جودداورد نود و درحدود پانزده دقیفه از میان جنکلما و کو هپاو در یاچه‌ماو جریره‌های مصئوعی که اما با دست ساخفته و برای اختفاده در فیلمهای مختلف بعاز برده میشود عبور ودر کتار یکی‌از دریاچه‌های نبتاً بررت توقف و از اتومبیل خارج شدیم چیزبکه بیش از همه چیز توجهم دا جلب نمو دکشتیهای بژدك و کوچکی بودندکه تمامادر استودبو برای استفاده درابن فیلم تهیه شده بودند البنه استودبوی بسو نیورسال اینثر شنال یکی از عظیترین استودبوهای عالیو وود است و فیلمهای بشمار ابن استو دیو در تمام دلیا مرش نبایشکدارده میشو و . ور غالیکه من مهوت عالم سیتما و فیلمبرداری بودم صبدای داهنما مثل اپنکه ازخواب یدارم کرده باشد مرا بود][ورد بلافاصله از او عذر خواستم دلي او با جواب موءبانه‌اش که [مانمی ندارد منهم کاهکامی عجاو همت حال میشوم)از خجالت بیرو نم آودد . درحالیکه راهنمای خوش مترب داجم پاپسران سئوالات کناکو نی مبتمود بطر ف دومن بنای عظیم میلبرداری دهسبار شدیم, درمقابل مکی از خجیه ها که بطرز قدیم کنکو بنا شدم بود به جوان خوش هکل و خوش قبانةٌ که « جرج اند > بود_ بر خورديم, راهشا ما دا بهمدیکر ممرقسي و خوءش و فت: پس از ده و بدل تمار نات مصولی و افیا خوخوقتی ازملافات سم (نادرشاه) بخو ۵میبالد... باره تا دیش َ و سم اجتماهی ابر ان م اصفهان و منار جنباندا میدانست خبرنگارما در امریکا با جرج بهون اينکه مهلت‌سو الم دا بدهد پرسید از کسام میلکت هه ب منهم بر ای‌ابشکه کارش‌و اسان کرده باشم شروع به هیچی ار ان شوم , متثلاینکه د نبائی به و عاور > داده باشتدگفت و برشیا » الته مقصو دش از اسم‌قد بم| بر آن « باز س > بود «شروع به تمریف از تهر آن‌و اصفهان . وشیر از کردو من محر انه از او برسیدم چه مدتی در ایراق بوده‌ایسد » پا قیاقه متس مکفت اش دوزی میتو انستم بآن‌سیلکت که بکی اززقدیمت بن‌ما لته نیااست برد . بر سید " یس جمنوو اینهیه راجم باء-ران اطلاعات داوید و کف ه رکتاب که داجم بایان چیزی نوشنه بلشه مینعو انم و انیب ذکری از اسم. و نوشاه » نکم مرا مفتخر باسمبکن ه که اسیم با سم مکی از بز هکت بی, شاهانن رفن یهد رصفسه ء ۲