Cinema Star (February 1957)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

1 ۸ ۸ ۸11۸۸۸۸۸ ۸ کرچکنر بن خصوصبات جسی و اغلاتی دسا برای خنه» و اطیله ۴ و لی صرف فظر نیکند . مثلا این اینکه بقول فراسویپا مینك حمل میکتم ثاکنون بارها مورد لطف قرآرداده و داستانها برای عبنك ماس ساخته | ید الان بشکرم رسید که پجناب مدیر آ قای کالستبان بشنهاد کنم که هرهفته یه جز وه مجانی موی اطبفه های رو برت غان ضمبه مجله کند تاخوا ند کان‌هم از خوشز کیهای ابشان بی نصیب نما نند (بخکنی شهر فر نگچی ۱ «سردبیر») 2 3 این بهرام هم معلوم نیست باترچیه گتاب « خال کل مرتکب چه گناهی شده‌ادت که هر بازشهر قر نگچی‌د! هی ند سرددد دل باا کرده واز تیش ز بان ابن صیثما بو یسهادرموده کتاش شکابت مبت‌ند . »خصوصا یشتر ازهمه ازجناپ مدیرشگایت دارد که دالم مطالب_ تاراحت کننده‌ای درپاده < غال‌کل > اظهاد عبدارد بطود یکه پهر ام تعر يف میکرد ؛ درهیان لطبقه هانی که جثاب مدیر برای کتاب مز بورساخته اند ۰ ۱بن اطینه اژهمه خوشره ثر بووه ؛ بحدی که خو د متر جم‌هم قادر پچاو کیری ازخنده خود نود قضیه ا(این قراد بوده‌ادت که جناب عدبربك روز باقیاقه خیلی جدی بهر ام راخطاب قر ازداده ومیکر پد . راستی داشتم باخودم فکر ۴ ۱ » مبکردمدیدم آکر بمو ضکتاب«خال 3 7 5 کل جهپارصفحه کاقذ -شدی‌سله پر رو ووواسی جمم کردن کاغذهایمز پورصاح به وه دی رکی‌میشد ند ۱۱ 8 ِ1 مجله وستاده‌سینما» هفر بدون نام دازد وهکس س های دپر تاژهای این‌شاده دا هم‌او تهیه کرده است» ااحیت تیافه هباهت تامی به نراد ژرد دادد. داکثر اشخاص دراو لین برخوددبا اوه تصورمی کنعد با يك ابو لی با چینی طرف هسنته. || بن رو سینمابنو یس های»له »دص و صاسیامك غان بو رز ند زر استی‌صصت‌جناب پو رز ند هدور موردایشان نیز مطلبی است که‌حتما با بد مر ض بر حد) ا زان جر بان‌استفاده کرده ودرثهبه بر تاژها فر یدون‌د| بای .ك* کاس و بر دکارخارجیجا زدء وبرای مرعوب‌ساختن طرف‌کاهی هم‌بايك زبانی که‌قیالیجلس اختراع میکنندباوی بسحبت میپر داز لد و بدین تر تیب بقول خودشان در کار بهتر موافق میگر‌ند؛ و4 جناب بورز ند که دیکر از کار ابلیس مشهورتر بود» و احتباج به‌مم‌طی ندارد . دجود ابشان پسکی از عناصر جدا شدلی مجالس هنری و جلسات نبایش فیلم بوده ودد سغترانسی بشت بلندکو بر بدطولانی دارد نقط تشهاعیب ین جوان‌اپاست که اند کی به تول تشر یف داد ند . خودهان‌هم قصیری تدارند. ساشاه!(۹ از بی که طرف دجوم ز یاه دار ند ناچاردچاد بدنولی می‌شوند. لا بکروزورماهت+ مدازظهر در پیست نقضه آزشپریا اشعای مختثف وفبره ملاقات دار ند رظاً «رهیچکهامهم ظاهر نمی شو ند ین فضیه‌صرقا جهت اطلاع عرض‌شد وده ضن بر حضوو و | ونر وت ی ۳۱ مر ۸ 1 بوانند کان #رخواست مباليم که اگرعما لجهای یرای بدقولی‌وددضن تین اعصاب بُظرشان مبرصد دو)ختیار ما بگذدار نه عا وقت ۲ نر! درمودد سیامگ غان سورداجر! بگقادیم باحالا کهسحیت ازهسه بان ۲عدبدنست چند کله‌هم‌در باره دوفخصیت پزرك حیضالی ءحله نوشت» شود جنابان آقابان «هویر داد برش» و وبالخاص» که‌سمرف حضور ان بوده واحتیاج پر نی دار ند این دو شخصیت پرجته که کو ی نقط برای انتقاد از ۲ نار سینسانی آغر بده‌شده‌اند بطوریکه خنیدهایم از بدو توله دائلا درتتر (تضاب زاو ناس و تکارشی دکوپاز برای لهای ۲پنده خودیوده‌اند. نفطما عاکال بی‌صبری متتظ رهستم ۱4۲ بشان‌صر | تام ,] رز وی‌خودرسیدهو عنون کار گر دان‌دست بکاد تهبه فیلمی بشو ند اگرحلله مقالات «فیلم .. ستاومردم» از م الخاص و همچنین وبحت در اصول نن‌سینات وکرافی > هزیر خان زامطالعه گروه باشید. مشوچه خواهیدشد که‌ور حدس خودز بادراه خطاتر قتهوبم و این دوجوان بالاخره کارخوددا کرده ودو واتر» دیگرددزمرصایر فیلم‌های فادسی بوچودخواهند[ورد. درا تظار[ بنده 42 دراین‌میان ققط تام‌جهانگیرخان اقتاری )زتلم افتاد. ما که جر فت جسارت حضور متطاب ایشان راتداایم ... هسن قدر ور بارء ایشان بایدکنت که و روز باقهرمانان داستان‌های خود مشتول‌سرو کله زون‌هستند , داستان‌هالی که ازقلم کبا اثراین جوان تر او میکند (البته ترجبه‌میشود) برای این‌شبای طولالی زمستان مبتر ین وله سر کرمی است... مابتماتوصبه مبکنيم که‌هرش قبل الا خواب چته خط زداسنانهای اپشاند! موودسطااعه تربار دهیه. . ئاخودغان ابر مسبزء آسای ۲ نر[ بچشم بینید (البته‌ورخواب!) 42 الان‌بادمآمد که در این‌میان ققط بر ویر ان نوری ابش قلمعا محفوخماندءو بالااقل دراین‌دوژ مبارک. نامی اایتانیتیکولی بردهتشده 8 است.دد باره |بشانچه بو بسم جز این که ح این موجوه آداءدساکت آزادش سودچه هم نمی رسد .و ققط ور ۱۳ اصت راستی ایند اهم تا گفته داي مکه پر وب خازهر و قت معط چالی بر ای سفحه شهر فر ننهپید| کنده آنر|بیدریم در اختیار شهر قر سکیبی عسکشازو ۳ خدا عاقست بغیرش کندا 0 ۳