We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
1۳ ۱ ه وبده مپشو 4 (عع 1 و دم دا ناه ۴ و مییکو بند: ا رده 4 ۱ ( د ید هیا بد
۲ هواعیگه سا( ِ دود ارس وداای ضو صاط و او ۱ آبن ار ذاناپذبر خواهد بو درا اه شرااط بوجود مهن با
ار بر رت دا در له ده بو و« جون
باصول ( ۲ ناتوهی) ] شنا بو دهیه
ازاعضاء بیگر که می ار آشید بر قآقده و لامتناسی نبود. چون. ممنر ( بیالی) وااستتیت) دب دراننه
بودا میگوشید سراپای مجسهای
عادی از نس و خال باشد وچونقبلا درذهن خود(و دوس)راساخته و ۵ بود از بیش مینوانست که نوزذادش بچهشکل و
بچهصودت ال آب درخواهد ]مد
بردا ادها
رعایت این اصولو نکاتست که وقنی هثرمند» بیکری مانندو لوس می تر اشد و [ نر اصیقلی ميکند. هر پننده که از کثار آنمی گذرد با "نکه ازدیدن ( کمال ذبپائی) لمیشود؟ مدامی خواهد زدد چدم
۳
ودرا یندد واژ آن بکلده تا میادا چای نگاه بر بدن و نوس نقش
پنددا
(یادمن بس 4 داز کست تثش »انده چاینگاه بر بدنش!) تفاون اینهثرمنده پاعن بی هثر دراینست که وقتی سایسنته رم وآماده شده ایدا
بدسصت من» 46 از 71 ر ی اطلا ۶
ندار ۶+ مبدهند! بی آ نکه صو بری درذهن خود داشته باشم؛ صد پار ااآن خر ؛ سرو صورت میسازم وغراب میکام» عاثبتهم نلاعیدن بجالی دبرسه واژآن | ثری بوجود نمی آید؛ تازء اگرهم چیزی شبیه (مچسبه) پساژم ودد معرض تماشتا بکذاره؟ بننده آنرا بالگدخراب ميتکندو بر بشساژ نده|شمی خندد همچنانه باثر سیئمالی خودمان : (يكنگاء) که چون بدیدن (پكنگهه) هم ای | دزد نله گان خند ید ند و صدای (یامركیاسبزده دیال) آ اما صدای ضیف کو پند کان فبلم:د ادد ۳3
۱ ِ " نون چسنجو ۰ ی ۰ 1 ۹ ماحبان ۷ هسیر ی» هنگام مصاحیه ۱ ن ورد 2 جنجو بکنند ویا راحوال ۳ هه کر د جر ۱ چگو به ون ناب ده بوو ِ 2 دخوب »4 ضِ ست!4۱ و شوم[ پ ِ رفیلم در آمد» است اقنباس ویمنده فیامی ۰ ری ۱۳ مد ۱ ت» بکار رفه شه ۳ ت 2 بِ ض بکوش خووتابده بود ۳ دپدو (سفو نی پاسنوداق) ۰ شبند تاو ز 5 9 ر زو عبر و | سشفگر و ۳ ۲ 2 سی+ دعنر؛ عباوت از بجاد وا چم وپم+ و«غض! چگوه الون 5 وابدا عم است 4 وو«هتر نیست* مر شهبده بودم که از موطوم باین : بش مستقیم و | قصت >« چون و | قبلی و چگ هممباوان اثر با دگی ۲ 1 : چپ قطمی داده که بچشم یأیدو جود رد , لسی شود؛ موقمیمبتو ان (حلمای دام يك چیز معمو ار -ءلمسیشما؛+و قعی جم» هر ی 1 12 علی) داشت رهنر مندان, ما » وفنهکهازآن بدا میکنه که خخصیت اد کردان ۲ از[ اه د بد ویاآتر) لنسی مییتا یگو پد هثر بته وفیلمیردام درآن. بطود انپام کزنته خدهباهد الها
اما (توانس و دنم آ)
غلب کسانیکه در دشته
متاسقانه
های معتلد مر سبنا دد ابراث کام بر میدار ند» میلمدیر ان و نببه کنند کان بی خبر از هتررا ارعاه مبتابند وازاستفلالخو یش که باید هدف هرهثر مند دی سود
(عینلر
جشمع
ی
بر ای اسر از معابه:
ریخ مییرداخت ( هوین )
ار مویفی بود* اما ادلی برای دجود خودش وب اکصرنضن که ال زر واقعی )
زنان)و ( کیروم تل) عینوشتو «دمی
بو د تق( ز اسب
آهنکپای دیم باخت. واز شهری بتهر دیکر مپر فت. ٩" هتر مود را در اختیار سردم حبان
بکذارد
۲ تام دنو دام[ تهای ۱