Cinema Star (February 1957)

ساعت م و لبم بود که با تاهید جلویننر تهی‌ان ازنا گسی پیادهشه بم عی آب‌دد طول ذاء اق مب د که کاش حمای صاعت] و نیم ؛ حافت. نج تیم عبر فتيم_ که‌هم‌شب عوقم بر کاشتید بر نشودو هم بتوو یم یس ویر یم آ مر یگا »و | ببینیم! تزديك بود دادمن در آید . گفتم » آخر هز بر من» املا که کادتهای امشبمان دز چفری با داده واودد تایش بر یم آمریکا کازه‌ای نیست و ناچار پایدیرويم و ٩۲‏ تومان به کبشه بی‌همه‌چیز ؛ بر یریم انیا تو که‌تا اینهدادهای گوهرشناسیدادی‌چر ابر بمآهر بکا داجای ش حرانی میکذاری » شتچشمی ازك کرد و گفت. واله‌تاحالا که‌هبچکدام اژاین دو پی نامه را ندیده|م که»قا یسه کنم: اما میعو استم تز مد ادر خصوص‌مطرب باژی بتویسم و بر ای‌تکیل آن .. دداینموقع حلوی تشاتر وسیده پوهبم‌ومن قکر کردم که خدای ناکرده اگر و حدت: وزی بفهی که اصلاچنین جمله‌ای پکوش من خورده : چه خواهد کقت ۱ این بود که پلاتاصله اذتاکسی یرون بریدم وسیبا فهایت اترام‌دست ادا گرته بطرف‌تناتر دفتیم . ی ۱۳ رآ بورگ... جه چم موم مه عیز ند « ۱ ۱ ۱ ایو تاهید ر1 شما نمی‌کناسید . انتعطور فسته مر استشی را بخو اهیند عنهم که دوست و آشنای جندیی ساله او هستم لمید الم که ۷۲ید از 7 دنالی با او و هوق باشم‌باله + در ابسکهه مر فهنید ه باءعلو معا گی است حرفی, اپست اما بافیش ! ... انگار که عون مخاقت ال تنها عیرش نیست.عیب دبلری شاد ای از محاسنتی باشد اپتست که میخو ام نگو بم فضول » حرات نکردم» ومیل داره سراز کار همه د تیاو رت «همه |عموعاً اهثر مندان و هثر وران‌وهتر یته گان و هثر دو-تای و و هتر خوادا ی و هترجویان خصوصا !! می کسه خودم عیلی بتتدرت و السته ام جاویش در یام حالا دیگر حسدس بز لید که نی عیلی. فرو افتاده و قرونی وحرت زن «وابسگای » ب#<«هتر »بو یگر در متابل ان حه چم مه مه ابا اصان از متاسی و عنفی بای در ر گهانش موح ک‌دارد و عي جه میدا تم خيلي کجاو است « ر سر ۱ ۱ : الی ماده شیر خو تحار چه خواهند کرد 1 جند روز یش:سد ازایی که با گرفتیم ايی صفحه را افتام ولی.آ نکسا وان کما؛ امابک نکته‌دا من‌متو جه شدم و آن‌ایشکه‌هر وقت چفری جلوی سن‌می آمدو دویش بطرف تاشاجی بو‌ناهید عثل آدمی که ترس براو چبرء‌شده: غودش وابسن نز ديك می کرو و يك «ستش راجاوی صورتش میکر قت+ کم * پلافاصله بشند. هدم ورفتم. سراغ ناهید گنتم : نشرطی مي ای کاز را میکتم که لوهم جلوی آی وهی لی جقت و بندت را نگیرء, و مواظب پاشی بعد از سه -ال که مادر محافل «هتری» با هب هگ گفعه وگل عتیده‌ایی » حالا دیگر کسی برای ما احم و لخم نکند و گناه غیر را بای ما تو بسد. وخعرق مثل يك بچه معقول وسر جربر قول داء. اما اطزعما پاور میکنید. که او به فول خود وا خواهد کرد ۰.۰۰ خوب ء سردییر اشستيم و تصسم ۱ «دوعت اهید» ۱ ی یی جه. من و وی لفت سر یب چواپداداین‌ها جای خود» امامی‌ده فکر این‌بیس واین دیالوت‌هتم که‌واقعاً نو بر است. اسلامن اکرجای يك آدم حنابی که‌حرفش درو داخته باشد بودم اعلان‌میکردم کهژنها این بیس وا تبیتله شوه ر ها" تببتند. وتترها و پسر عانبینند.پیرژنها و .. حرفش داقطع کردم که. آخر چرا» برای بر م۲1 بی‌هی اس حاله عکر حر قهنی مین تاتبرق: داشت ۰ ۲آغر ناهیدجان»؛پنهاخیان هترند صته و (غیای هرته عا په اخلاق کاری نداو ند بله بله. هتروه باید اززعین )لا تجات‌داد (حدایم بكذ شفه ود و تعر یبا شمان عیداهج). هت منادملم اخلاق تیاسه ساشد ‏ هتر چتی احاس (۱) هتر محتی حقبقت. (۷) (هر حفیفتی که میقواهسه باشه.) اصلاعتر ور بداخلاقی است» مگر تتدی که الیاکازان اخیراً (چه عر وسكت |ساخته ۰ خوب جهفر ل هم (شب بحرانی )د۱ دوی مسته آددده ۰ چه‌عییی داود * بحدی دود برداشته بوو که دیکر ناهید هم ساکت شد» ود داز اینکه افسم نه ۲ مدو با چارسا کنت شدم‌هر و مت و حه شه برد رحد و د نع شش دفقه است که نمایش مام شده و آ خر ین دسته مردم هم داواند از سالن خاردح میشو دد بلند شه بم و وفتیم,یشت سیعاول از هه باچتاب سار نگمواچه هدیم . اشته بوه وداشت من ددشت مي توشت. 1 بای دوصند ای 7 نطرفتر خالمعاصی‌یتو و حوقه مفصلی_ دود خود پیچیهه بود و ند اعصاب میکره آب از لب و او چه اش‌س از پر بود. اما هد وبا لحنی حاکی از کسالت؛+اطلاع. دا دکه حاالش خوب تبو ده و نت و انسته. است خوب باری کند . من که میخواستم هرطود ده حرف(وو1 تصهیق کتم فوداً کفتم : بله _کابلا ممدوم است اصلا رن ا(سرو رو ان سر اژیر است. یکدنمه تاهبد سین کرد و بالحنی تحقیر آمیو گفت + جونم عرق پست.ی است. که عاتم خاصی بسا آن دنکهای کر یش دا شسته است 4 ,..