We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
شید که مطت شهر قر نك اجبادا به لصف تقلیل
بیدا کزده بود : همین طور ک» مشاهده قرمودید جثاب سردبیر
تقول عودعان شمایندکی از طرف هیکت تحریربه (از خودش سلب
مسئولیت کرده است ۱ ) شهرفر نکچی دا مورد اطف قتراد داده
که وعینك حیلمیکند > لب داده| ند
من بان کر خدهتشان عر ششود که صلاح درا یتستکه آن کلفته باید
واوذا آدمی لام است: باشهر فر نکچی از دوستیزه ووشمنیوادد نشد واز فکر این را کرد کهقلم در دست دشن است وهرچه دلش بخواهد روی کعذ میاددد ! اين تاهیدخانم هم تاز کیها بفکر افتاده دکان تاژهای جلوی دکان شهر فر نکجی باز کرد» ویغیال خودشبازو رابت کند؛ هاقل از اینکه شهر فر نگچی موهایش دا در آسیأب سفید نکرده و باین ژودیپا از میدان بدر تمیرود باری؛ صفحه چدیدالاحدات باتاهید ۲ نجا بودیم .> (کجا ۰ ) برای اینکه دد ابتدا ذهر چشمی کرفته باشد» در اولین مرحله خیلی تاخت و تاز کرد اما کر دوغا کش بچشمخودش فر ور فت وسر وصدایز بای بر علیه خود یا کرد ۱ وب چسه میشود کرد » جوانند و :ازه کاد؛ این ناهید
خانم هیچ فکر این دا نکرده بود که «شهرقر تکهی» دد مینحال که سربسر ایند آن میگذادد » هیچ وتت با از-دود اعتدال و محانظه کادی بردن نیکذارد و بالاتر از آن اصلا نباید فکر رقات بااین موجود کار کشته را در ذهن خود داه میداد ۰ الا ققط باید منتظر آینده بود تا بببنیم ناهید خانم چهدست کلتازهاعه پآب میدهد! (ين چند خطرا هم اذ يك ۲ کهی سیتائی برای اثبساط خاطر مطالمه فرمالید : < .۰ اینهکسها دو منظرء از هجوم مردم خوشبعتی دانشان میدهد که در عرش چند روز گذعته موفق شدهاند فیلم فهرمانی وموزبکال کدی عتبر دا در دوسینمای دیانا وپادك تماشا کنند» ... پدیخت آنهائی" که تماشا نکرده| ند ۱۱ 3 چند دوز پیش خبری دد یکی از روز نامه های عصر 3 درج شده بودمیتی براینکه پسربچهای دود بین فیلمبردادی یکی از استودپوها را پسرفت برده است . در اینجا لام است هرض شود امتودیوی فبلبرداری که دودیینش دا يك پسر بچه بمرقت برد دیکر وضم محصولاتش داضح است ؛ لام است جهت مصو نیت از چشم خورحسودان قدری اسپتد برای خود دوه کنند! 3 با اينکه یکهاردیکر هم دد این صفحه داجم بهچپاندن ترچبه های قارسي وعدم توچه به لطمه(یکه ترچبه های مزبود به محنه های پرهیجانو,حرانی ترین: ظاط فیلم وارد میسازد »گننگو
است. مءدلك مطاجی را که یکی ازدوستان دد باره پیسی برای ما سکر ده از هر حیت شبیه ترجمههای فادسی دد فواصلصسته که ذکر آن در ایتجابی موده نیست
موضوع اژ این قراد است
2 که یکی اذاین «هتر منشدانم غیلی بررك تثاتر ایران» هنکام
باژی در نطه حساسی از پیسمورو توجه هنر دو-غان قراد کر لته و بهدت برای دیابراذ احساسات میکنند از اساعات ادامه میمابد هههدرمژد مز بور جریانبازی خوددا دریس فطع کزّفيودر خالیته لبصدی بر لب داشته است جلوی سن مده وچندباد دستش دا بشوان تشکر بطرف تماشاجیان عکان میدهد و هنگامیکه سیل احساسات
شده تمر یف ی های بك فیلم دانستیم
بقدری این ابسی
هنردوستان فر ومی نشیند هنرمند بزرك ما دو باده برسر سای خود کرفته ودئاله بیس را با کال هنرمندی ادامه میدهد!
حالا ان ترجه های فادسی باهعه نقش مهسی که در تلویم داستان فیلم برای تماغاچی فادسی زبال بازی میکند ه بکیاد و دوبار پلکه چندین بار در میان صحنههالی که در بوجود آوددنهر بك از آنها چندین بتغصس وهترمند ساعتها و قت صرف کرده و زحدت کهیده| ند » ظاهر شده ويك اصل مبم سینمالید ۱ کهعبادت از تداوم چربان داستان وحوادت مباشد » بدین تر تیب او بینمیبرد. شاهکار آن هنرمند بزرت همان طور که کر شد مثال جالبی در تطم تاکپانی جریان داستان خ-واه دز سینما و خواه در تاتر بشمار میر ود »
خاله دیکر خودتان قضاوت کنید.
3 حالا بين خودمان بماند » بعداز نتشاد اولین مقاا-ه زاهید غانم بقدریسیلانتقاد بط رف بنطفلك جادی ش که شهر فر نکچی بی اختیاز بقکر فءسرودقست وبا خودش حساب کرد که ار در این مدت هر چه دلش خواسته برای این مردم بخت ب رکشته روی کاغذ آورده و[نها دد صدد .قابله باوی پر لیامده| ند » فقط
تراد
با طذر موی سفیدو سن سالیاست که بشت س رگذارده است ۰.۰ دلی خوب بالاخره ینهنر منداننو نو بسن کانی که مور داطف شور فر نکچی قر ارمی کیر ند؛ صبر | یوب که بسر نداد نده سر| نجام دوزی طاقت از کف بدر داده و بسر او همان میا ورند که ناهید فلك ژده آوردندا,,.
مثلا همینالان چند مطلب داچع به ستونسیتا لی جر | ید و مجلات جلویدوی مغلس قر ار دادد ..
<بامشاد» بازی «جیءزدین» دادد فبلم وشرق بپشت» لوس و بیمزهدانسته است ۰ ولی خوب کمی جرات اءتراضش دادد ۱,
1 واطلاعات > درستون بر نامه سیثماِ
های خود نوشته است که فیام دنبوکادان بسقزم فشاد میاودم جز دور نك سیاء د ۲ ۳ لسیآدیم۱
بعد از ان پاید دندان دوی چکر ناراحت دا که تبری جز ورد سر درد
مطرود >رنگی استوای مخلص هر قدد . سفید از این فیلم رنك دیکری بغاطر