We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
بات
ً
و : جیمی لدتر 2 /
و
و
1
)
/
۱
زً رح ۲ یانطوربکه بادها بقبر نت ام ۱ منمرد ها | بسیاز ء وارم تطما از ابنکه زلی ۳۰9 اجنین بی بر دا موضوعسمی
کند تمحب خواهید کرد بغواهید من از صان
راعنشد وندوآن جوانی تجر به ام نسبت بمردان [فاز کرد بد اکنون سیسالنمام وادء ودر یکی ازشهر های زیبا و روست داشتنی که < ک نتون > نامیده بیشد متولد شد) کانتون» درضیناینکهشهر مین وآزادی لقب کرفته یکی از مپمترين شبر ای اء-الت راومابو» نیز ,ساب میاید. من روسال ببشتر نداشت مکه پدرم بدرود حیات کفت و بتا بر ابن مجبور دم برای تامین ز ندکانی خودوماددم نعلم زبان شوم , دورة تحصیلات خودرا در رشنهةً روانشناسی در داندگاه و میشیکان » بیابانرسانیدم وفالبا براث رکوچکترین «متلك» های همکلاسا نم(البته جنسضغیم۱) طوری تحتتابیر قر ازمی گر فت م که چندرو زکارم کر به واهك نشانی بود , مانشد تمام زنان <اوعابر» تچر با من در مورد مردان خیلی زرد ]غاز شد . ۱ سال ببشتر ناشن مکههاشق شدم خوب بیاددادم نخستین عشنمنمعلمز بان فر انسه ا بود » چم و ابر ویمشکی اوطوری مرا هر بفتهةٌ خود ساخت که تزدیك بود بیاراده تسلیم شوم! جریان بهین سادگی غائه تبافتا «اوزن داشت . وقتسکه باو کفتم بایستی زنخوه راطلاق دهی دبامن زناشوم یکنی ۰ قبول نکرد ددر هما نجاقببرا شکست ؛ از آن واقمه بیمد «یکر میانهام با جوانبا بدشد واکثر دوستانم می شنه ز بیچاره کازانووا شکست خودده است ۱> درهمین اوقسات بو دکه تص کر فتآموزکابشوم دلی سرنوشتم طور هیگیری بو ببن تر تی بکه در سال 1۹45
۶ موطن اصلیم چاوهایر »سایق
(بالي بین درشیر کان ت تیبواده
ش دکه درحدود» ۳۰۰ تفر کاندبه ملکهٌ زببالی آن ابالت بوهند , بر ند اين مسابقه گذشته از ابنکه ۰ دلار و جه ند «رباث می کرد یك کر دشمجانی نز مپالبو ود مینبودو يلك [زمایش سینمالی بر اقا قرارداد بل میآوزد .
من ابتدا بسرای ش رکت در اين سابقه تمایلی از خود شان نبپدادم و لبکن هنگامیکه بی برد مادرم ( بدون اطلاع قبلی من ۱) یکی اژهکسهابمرا بهدایرهسابقه اراله داده است ؛ ناچار خودم دا
ویولم سب
سانتی ال سسسسجیسده
استودیوهای ایرانی چه میکنند؟
ویوسف. هاش «زلیجا ی شده ۱
من و ...۰+ ردانیکه درز ند گيم بو دهاند !۱
ععر ف یکر دم
روواعلان نتبجه منتظرشتیدن همه نرع حرفی بودم ببر اژپیر وژیمدر این سابقه ؛ موقببکه بمن خجبر دادند ومیسارهایو > لت بافته ام اصلا باوز ثبیکر دم . چندروژ بعه بهسراه مباهرب نکبانی « ف وکس فرن بستم» برا ی کر دش رسیاحت بصوب هالبوود رها رگردیدم . در هالبو ود سمش ور ود بعلت که چپر »!مور د سندمر دها بو دمونقیت زبادی تصیبم شد و او لین آزمایشم
وبمد ازمرك > هم ون د کی > مسکند!
.و خور شید ش بالاخره و در خبها > ...یس بای و انتفام »۰ وذقس »در اتر چیجدادا
موی یسب سد به بپشت تشر بفه بر ۱۰۵ ون ۳ با ود بله» کلاوبزاست؛
مسر اي ۳57 ۱ زً
1
موردتوجهر سا یکسانی فوقال کر قراد کر فت و فراردادی منعقدنمووم روز مد چشن سیار بزرك و مصللی درمحوطهٌ استودیو بناسیت ورووم بر گز او شده بود و در این جثن اعبان و اشرافب هالیوود حشود بهمرسانیده بودند]تشبا جوانی دراین محوطه بر هیاهو آشنا شدم که دم بدمخودش را سنمیجسباید حنی بس از بابان جشنهم از من دست بردار نبود . اومرانا ودیكت منز لم بدر قه کر دو هنکام خهاحاقظی صودتش را جلو آوردتامر اسوسد تأمای نکر دموسیلی مکمی بگوشش ۳ تواختم ودرب را مهکم ستم,
او لین فیلم من با ( تابرون باود) < کیش کاستبل » تامداشت که درسال ۹۷ شایشدادهشد, دراین فیلم برای ننحستینمر نبه طدم بوسههای شبربن [باور )۱ جشیدم ولذت بردم ۱
درسال,() ۱۹با و جوداینکه یلم و آبهای صبق » مسلو از صحنههای عشتی و شاعراه بوه (دانا؟تدرو() توانست مر! تحت تاثر قر آزدهد ۱
(دپوبه وس) در فیلم صبر کن تا خورشید بدزخشد > چنان مرا می بوسب که حتی دز تبریتات فبلم در خود احساس خعلت وشرم میکردم ۱ با (ری میلاند) در فیلم «در بپارائنان مبافتد» نطو رکه دام مرو است مو فقبت بهست نو دم آن دوزی که ترار خه با (جفری هنتر ) در یلم دام صحرآلی > ول عضصت را ابفاکنم واقما ترسیدم چون دختر جوان واحامانتی ملل من با پسر جوانی چون [جفری) تطما خطیراتی هد بیش واحت ۶ بهتربن_هتر بیش آبکه ور مدتهر ۲ دیدهءام (مار ون بر اندو) است « او بقدری در فیلم (ز هبامزابانا_ عالی بازی میکره که می آخنیار .