We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
0 8 2 11 نا كت ۰ 0 ۱ شرف ود ل ۱ تست ۳ :۲ اه + سل .۰ (ز با ۱ و لق 2 ۱ از 7 1 و ۸* ۳۳ 9 ۱ 1 شنت فر ۳۹1 ۱ ار دای 4 دی 28 :
ای یا انگ راکادد بای ۳ب
لیم ون زلو را
۱ اچر !۱
زین + بو هو هید
هم ق ۳ , زو سس 1« ٩سا ار در ۳ 7۷ ماه ی ۱ و يكك شد در حالب» وا ۱ الا 9
1 ات ل زر بر
شک ۱91
ور موش لت ار هرز اف
[ برد
ت_
و سازيكث اید ول » 1 باحیکوت
همه د و سشت داشته ام,.
۱ ارت انگزی توام مود اضافه گر ۵ : ب-آیا با منازدهاج خواهی 37 ولندل» سکوت کرده بودو بیاز يك لحظه لبا نشد | جلو آ ورد و بین [ ندو بوسه ایطولا نید دو بدل
سل
وسوفی > حس کر د که يك نفر ر به خفیفی بآ تج راستش وازد ساخت درحالء که بحشم در | مده بو د روش دا بر کر دا ند وشخصی را ۱ درطرف راست او نشمته بود نگاه کرد .بمد شعصی که درطرف راستاو ننسته بود سمش در آمد و پاصدایمل پم و بر یی کفنت :
اوه خانم <و اعش *ملرم ثاراحت نشو بد ؛ فاط میغو استم هً بشیا بکو پم که هیچو ث بسراثر این کو نه صحئه ها قر ار کم بد 1 ملاهسین بوسه که بین ود رد دسدل شد ۰ نبا بد نان تولید کند ,
«رطرف رز ۱ 0
3
4
روم که سوفی فرصت نو به
ار دا پیدا دکرده بود . "۷ "دبا نا دید بر یاسدای ) خود داشت با او مچین
رد ۳ و 3 رن
و بن ای
بلم بقدری اورا تحت تائر
دیس ۱
ت (ز بسا ناهد
27 :_
مبیعن هثل هر پيشه بشو زد
۱ ترجمه : ۰ (ه, ام ۳ ون و ی ای در وی بر ده بر ای من خیالی آخیانان 5 ۱ ۷ 9 ۶لیظ و ستکنی سام شم زا
سوفی باآعج. کف :
چطور ؟ صعحنه با, بن شدای : با اینعشق ؛ با امه ی در اظر تان اقا له است ؛
بله همه اینها بر ایمی خیلی عادی است ؛مسلا همین خا نم< لیغدل > درز ند کی حایقی خود بکرن مستدال
و دی استمدادی یش یست. جبا وجود. امن خلی. زوا
یت 7 ۱ يك لحطه سکوت مداومی بر
قرار جد » سوفی دو ناده شماای فیلم پرداخت ولی حسمیکرد که ناشناس هنو ز جشم از او بر نگر فنه است ناشناسص کف :
ت راستی مبل دار داز داخل يك استودیو دید نکنید ؛
ستوفی جوایی نداد ؛ سد. ار دو باره ادامهدار .
تائمساعت دبگر کار من در استودیو شروع مشود . اتومبیبل هم الان جاور ی ۱ستادهاست : مک ن است ازشا تقاضا کنمدعوت مر | پذبر فنهو بر ایدیدن استودبو باکیه .
لمیدا نم در جو ابایندضوت .
مصاحب سوفی حر فشدابر بد
و لفت .
اوه خواهش میکنم بسن املمان داشته بشید , میلد آرمشما "را به ورنه سومر» معرفی کثم ؛
بمقیده منشما همان دغتر ی میباشید
که موی در جسنجو یش ممماشد.
۱
1 ۳ » ۱ ۳ ۲ از »۰ ۳ ۷ ۷ ۳ 9 ۰ 7 0 ۳ | ۳ ۲ 4 4( # ۴ ۳ ۳ ده ی ید۳ و . #۴ 7 و ز ک آ ت ای
بو شایده ود » شا فر »و۱ سا کنی هر احظه در ۰« نج شد»و دون صدااز کنار ]7 7 وسرص ا یه رد مد ند : ی بان راسکوت مررموز و حفه کننده احاطه کر ده و9 4 ی 9 عا بر ؛ ویس ٩ بکوش محر سرد
جند قدم جلو تر ۱ انوهبیای کنار خبا با ن ایستاده بود ۰ سوفی باخودش فکر کرد که ۷ کون ازای نوع اتوءبیل ندیده اسبت؛تومبیز مشعص ناشناس بز رش و طو بل , با زر تك مشکی دون هیی؟ و نه تز لین انمان ۳ نه عم وا مبداشت وقتی آندو پدر اتومبیل نرب شه ند » تا کهان در حودخود از شدو بعد يك بله کوچك بضور خود کار حلوی ده باز شده و قنیهردو داخل اتنوسل شه ند ناشناص گت :
کینك ۰ پرو باستوو بو ۱
اتومییل آدام بدونهیچگو نه صدا ی بر اه آفتادوشر و ع به پیمو ون خیا با نبای پوشیده ازمهد۱ نمود . سوفیحس کرد اتومبیل بك راء طولانی دا طی میکند وبا سسکوت داخل تومییلدد هم شکست مد ای عده ای بگوشز سید که بز ۳ ناف مهوت می آنتد؛ ] ت2درسر و مدا بود که سوفی نمپتوائنم چیز دا تشغیس بدهد نقط توالت
۱ ۰ ۰ ۱
چند جملهر که بفرانه اذاشده بوو
درك کند . بالاخره با تعجب از تاشناص برسید :
۱ که ون ۲۳
سورفی برای دینن يك اتود بو نب ۲ اهر ۴ ۰ ّ شاهای | ن نتده بور و فد ی آ ندو راردا اصو ۵ نو اسف رقف 1
سوقی نا پان حس کی د که وادد يك هر عحجیت. وغر بت و
و اسر ار اهپزيشدهاست؛غبا ۱ لهای
مسعدد با حاتهای سباه و
۰1 ...سا یی . . ات
دواد زوه + حفر ها تاد یکی شیاهت داشتند جشمان»تخصی 70 حور دجلی نمو ء ند ۰ کار خنا؛ د.استود و نسرلقت ار مقا با لسو فی مبگذ ند ۳ هر کدام با نکاء اسخر آمیر خود اورا بر اتداد میکرد ند چندقدم [ن طرفتر عدهای چینیدا دی که لا لباسهای مخصوسص شود درحر کت «ود نف » سصد نا کپان با اجتماع عجیبیز و بر وشد ] دمهای کو نا کو نی راد بد که از نو ادهای عضو سر ۳ نو سمت 4 چینی؛ اتساتهایعضر حجر شوآألهها ی فرون دختر ان نیمه بر همه فرن نستم ؛هیه تاهم اختلاط شکفت ] وویدا نو جوو آورده بودند ۰ بالاخره سوفی از مصاح ود پرسیة :
س ای ها مخواهند تاو کنند ۱۲
ناشناس خندید و کفت:
ابتهاهتر پیشکانو کار کنان امتودیو هتدد ۱
هنوز چندقدم دیکر نموه
یز که ناکپانغرش وعدماشدی . بخوش رسید. : سوفی باخووش فکر کرد که ژلز له باد کر کو نی یی
در شرف انفان است,,. ولی یگ
لحقه بمدو فتی اطر آف خودش و۱ نگاه کر د 4 خاأ هه( ؛ فصر صاوحتی
خا با تبائی که در آن را :
داشت تاید بد شده بودند عتوز ۱
ید ۳ ۳
شده و دا سدت ۳