We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
ی
۱
داریخودر! برایاین توسس بر ای وصول باینهدف وبازیو اماده کنی» یارزو مدد کازتخواهیم بود
ایستاد
سرت خوآهیم
راه یر حواهانه
بخو کنیم دلتنك مشو کر
ژاهنماآ
هک وستعا 1 قدمی کج بر داشتی و دوستا همتذ کر شدیم که و خطاکردی» بر تگرد
که بما دهن کجی و اوقات تلخی کنیذیر| دداین داه ۰ دداین حال | که جقب بر کشتهای و مشت کره کرده تشان میدهی يكقدم دیکر | ازم ره تحرف خواهیشد [ ماده بش ۱ بر ایاینجنبش بزد لك؛ تختینقدمدا دراینر اه بکذار و قدمپایمطمنو محکمدا بدنبال آن برسطح اردش و جودیخو یش استو ار کن ... هدف زذیاددور تست فقط باید «بخواهی»> تابتوانی بآن و اصل شری
برای همه چیز این-ر زمینو برای هثر کپن سال و ارجمندش باید بنبان تاه ای تهاد داین شالوده ناچاد ددی ویرانه های گذشته باید ريخته شود . . .چه سعاد تمند خواهیم بود من وتواگر درایجاد این بنای عظیمدر کنادهم و باهم کار کنیم و لبعند کرم ومحبت آمیزمان توازش کننده قلبهایامید وارمان باشد.
خیال نمی کنیم لازم باشد بازهم متذ کرشویم که دوست وفا دارو تزديك توخواهيمبود . #0 اراد تمند
ی) 9 ذن و بچهاش ۱
حال»|
2
۳
۵ اند
نشاهایة |
دز ندکی امروز رای فردا» بيك
نوسه دادند وصدای وه
"نها مانند یتك برمة های عاقلائه آ نها ما نلدیتث برمفز
تباشاچی فر ود میامد ۱
۳ نو-4 شهوالی دبومههای شپوانی> نوع بوسههای وخجالت آودی »است که هثر پیشکان باتفان همراه با صحنههای و خطر اك > درانظار ماوشا بممرضتماشمامیگذار ند . وبندباز» و «قهرما نان خستها ند و درو دبی باز کشت» نمو نة با زچنین بوسه هائی میباشد . در فیلممای ایتالیالی و فرا نوی« بر نج تلخ» و وآنا» ود لوکرس بورژیا > و هوس با نو کار و لین» همین بو سه هار[ بامشت ومال هنر پیشکان نشانمی داد ند ! در فیلم ایتالیائی0.1نرون»هم اذاین بوسهها بحدو فور بافت میشد و آقای (حیاوچردی) دلیازءزا در آورد ا,
« پ . نوری » کتایخانه ستار هسینما خوابعمزجان اثرداستادوسکی ازمیان کتا بپای متعددی که توسط مترجمین از آ تاد نویسندگان
بزرك خادجی ترجمه و منتشر می شود » آنار دا-تا بوسکی نویسنده
"و فبلسوفبزرك دوسی بشتر هوا
خواء داردو نوشتههای وی اکنراً بفادسی تر جمه و دردسترسدوست
دادا نشقرار گرفته است .
اخیراً یکی از آنار مهم داستایوسکی بنام«خوابعموجان»
" توسط والك » مترجم جوان وبا
ذوقِ ازمجموعه [ ناهثریوداستا
یوسکی» انتخاب وازمتن اصلسی.
تر چیه شده و توسط بنگاءمطبوعا نی <آدمان > بطرز زیائی بصورث
کتاب نفیسی منتشرشده است . ما | دا
3 ۱ ی
رژیای هر بیشگی و کفت
بفرمائید ۱ شنیدهام که کشیده ای تبر يك
| شاهدمقصودرادر بر کشا
عرض میکنم طولراه بدوناینکه
دیگر کلمه ای باهم حرف بز نیم پیموده
شد که بغا نهر سیدیم . چیی
و فتی بر خلاف معمول دعوت مادرم دا به ثپار نبذیرفت ودفت
روز تمطیل آخر همان هفته جیمی بمنز لما آمد و بعدازظپر مرا سوارناشین کردو بر اهافتاد . خیلی میلداشتم کهصحبتی ازسابقهو این چیز ها نشود اما وسط راه جیمی اتومبیلرا نگهداشت و کفت: کاردا من خوشی ترامیخواهم دفکرمی کنم اینخوشیو سمادتبامن ودد مز رء» من بدست بیاید؛ من نمیخو اهم کهتو بس از تحمليك شکست آن هم شکست درموضوعی که آرزوی موفقیتش سراپایو جودتر| مشتعل کرده + بسویمن بر کردیهم | کنون پاید تصمیم بکیری . یامنیا هنر پیشگی و شپرت که در انتظارش هستی ۱ کارو بسیاری ار دختران
" جوان دداینخیال بوده| تدکهروزی
هتر بیث»معروفی بشو ند و نامشان با حروف درشت دویپرده سینما ها وشتهشود » اما چه بسا که این رویاها همه سرآبی پیش نبودهودر انتبا جز نامر ادیمحصو لی نداشته . با ینده درخشان خودت پشت با نزن ود نبالموهومات سر گردانمثو .
دیکر تتوانستم عوددادی کنم اشك بی اختیاد از کوشه دید کانم سراز برشدو با بغش گفتم : نهچیمی! توخوشیمرا نمیخواهی ؛ اکر می خواستی اینطوررفتاد نمیکردی . خواهش ميکثم بیش از ایند نجمنده و بگذار راهیرا که در پیش کر فنه ام اهاط کم وت بان دادم ومیدانم که روزیهثر پیثه هم خواهمشد
سس پس اذ اين کفتکو روزهای سختی را کذراندم » تسامامیدم این
غیافتی بتهار تر تیب داد ندو ۲
9 4 ار
بوذ غوند» هر گذاترن ۱۰ و آرذوهائیدار ند » را 9 ۱ است که اذمیاناینعده ون 1 وقشنك واذمیان آين هه 1 ۶ 1 0 مر مرین و آدذو پر ور " یکی را ۱ بت حد کمال | نتغاب دودو رو سر رن جولان اد درسرامر کیتی "کرد . وفتی که نهار ۳ سید دس نی 93 ج#ت من دربن اختصاص داده ب-ود ند دنتم دختری بادیك اندام د موب ورر مجتابید نك بود چشعالی کیرا ور حال وهمد نك کلهای نیلوفرداش ولی نکاهی که اذاینددچشم ۳ بود چنان با استفهام ووحشت زور بود که بتداخیال کردمدچار کالت است . بت میکفت : خیلی میترم, وازشدت این ترس حس میک 1 مر بش شدهام . تمام فامیل ماو من انتطاردار ند کهعنوان میس اسکر ین» انتعاب شوم , وایغدا جون ... تو خودت دحمیبکن ۱ خر منکهنتیا نیستم ۰ این ه دختر خوشگل ... 3 دبت» دیکر حرفشدا تما تکرد و شروع بگریستن سعیمییکر دم که د لداد یش بدهمد ۳ کاملا و اضح است که تسلیات
بس
همهاش مصنوعی سود چون خود/ میخواستم بررتبا فااقشوم آرزو و .شهبرت دا در آفوت. مایوی مسابقهدا بتن کرد علامت مشخصه کشورم دا نیز ددکا آن بستم . / امین باق بآ تازه و اردی ابراذ اس کرد ند ومنتظر نتبجه داودا
که الان بههیج وجه قادا آن نیستم : متمل خد[ 13 ۳ _