We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
ری دختر قدم برویاسن> تج تست بو وتو ۱ او لبن
م ال سوز ناك
7 هنیدم ؛ بر گ* و خفبفی ۶ ده وعدهای دود ری صكت ان نبود ند. او تم ی ومداوایش میدید فثه صحنه ك تادد با وانگن برد
ت من بود که حال دیگر نو بت بن بو 0 ق وید وفضاوت داوداث رومبرش ۵+
ررعرم . پاهایم اذحسدنتهو ار گیل ۷ تر
1 میکردم که اصلا نمیتوانمراه
9 : ۳1 ارت بر اعضا بم تسلطظ با وتبسی بر لب داندم و
ی خاش وشادمان بت بشاش وشادمان ی نبا بت بشاض
خودمدا سان دادم ۳ وىثل این بودکه دویبالن ۳ تماشاچی برده تارو کدری کشیده| ند +
با یشکه بیش ازده دقیقه نمیشد
مور يك دا ابداً نمی
کردی سنایستاده بودم ؟ فقتی بهپشت سن.فتم بنظرمرسید که ده نرن است روی يك لنکه پا معذب ایستادهام ۱۱
نتیجه اعلام شد: این باد هم سابقه دا برده بودم ۰ کسانیکه شکست خورده بودند با نکاهپای غشبنا کی براندازم میکردندو من بیجبت سمی کردم که نلایشان بدهمو | نگهیخبر نکاد آنوعکاسان مجالم نبیداد ند که درك کثم درچه
وتبکه باطانم ب رگشتم ور ازداخلقفل کردم ۰ بترا دیدم ریات کربهم ی کند » با عجله بسو بشدفتم دبای تخت ذانوددم و بدلداریش برداختم :و لی بیفا ۳ لی بی
بود « ۰ ءاومی
کم
ام همه الثظارداشتند که بر نده و
۱ , خدا .,چطور آنها بر وشوم ٩
۰ سبت ایجوت اینقدر خودت چری ووعث نکن ۷ نا یداه و نی زبس سیر ون امیت ندارو... ۸ روت ب۹ ۰۰ . حالاکه خودت شده ای اين حرف رامیز نی
رویای ۳
۲
دیگر نمیتوابم با نهمراجمت
ارجمه : جهانگیر اوناری
(بت) دکتری بفرستند و بلا فاصله لرد بت بر گشتم و گفتم بتی جان الان برای توطبیب میآور ند زیاد ناراست نباش بت در حالبکه عدم تعادل رو حیه اش کاملا آشکاد بود ۰ چشا شا حدقه در آمده فر یاد زو ؛
له + من3 کترلاژم ندادم
براستی ترسیدم و فکر کردم نکن د که نا کبان دچاد سکنه قلبی شود. با این و صف یش ازچنددفیته طول تکشیدکه دکثر آمد واو را مماینه کرد و قرص مسکن باو داد واءصایش دا اندکی تسکین بخشید دکتر می گفت و ره که باژنده خو ی نیستد چرا در مسابقه شر کت کردید هر کسدر هر کاری که وارد مشود » اول پاید شکست دا در نظر بگیرد و پیجپت کاخ آ ما لشدا روی دویا و تخیل ینا نکند . چه بسا که این اندیشه های بچکانه باعت انهدام آدم میشود و نیروی پایداری را سلب می کند. ب. رویا های دوران طفو لبت دد بزد کی ارژش نخواهند داشت ؛ هدف با ید اصو لیو کامل واضح باخد تاشعس آرژومند و مصممدا موفق بدارد
حرفهای دکترمر | ییاد کنتار
آفتاده ود همعسی هن جیمی! نداخت او هم نقر باچنین عقیده
دم مد
هه
داشت دمی گفت
هر طفلیدد دود انخردسالی هقه وهدفی برای خوددازد فکر کنبد چه مضحك خراهد بو انان : تعقیب_تقشههای ایام طفولیت بر ندارو و عینا دفتادی داشته باعد که دد کوچکی داشته
کم کم بضود [مدم ومیدیدم یا آتکه «میس اسکرین» شدهام ولی درز ند کیم خلائی وجوددارد داین موفقیت نمیتواند برایمن آینده وسعادت باشد . بمدازیکی دوساعت فکر کردن بالاخره بچیمی تلفن کر دم و گفتم ؛
چیمی بطود که میدا نیدر دومابقه فاتح شدهام و يك آزمایش کم اهمیت دیگری هم هس ت که پاید بگثرانم نا بتوانم فراددادی پا کمپانی های فیلمبر دادی یندم ؛ دلی جیسی ۱ من تضمیم گر قتهام او میخواهم تزد نو با گردم وهمان ژندگیشبر ینی که تو بادها پیشنهادش داکرد ی آغاز کلم ..
کار و! خبلی متاسن م که نمی توانم تقاضایتمر ابپذیرم... بله کار و۱ حالادیگر خیلی دبر شده
باشنیدن این حرفتلبم ازعار اپستاد .آیااین جیمی بودکه ابن طور باخشو نت مرا|ژخود میرانده
.| ینخود او بودمنتکر بدبپیات نمیتوان هد خودش ایتادهو از آنعدول تکرده
بله که او سر عقیده
چاهای نداشتم که امتحانی بیشتر جنبه فودمالینه واشت ۷ يك آزمایش دقیق و صجح بکذرانم .7 نبا از زیبالی داندام
برجسته و متناص من میخواستند
راکه
استفاده کنند واحیا نا بدن سعتمد! چون سایر هنرییشگان دز
محرضس نگاهپای حریص و شهوت بار تماشاچیان سراسر کیتی قر اد بدهند عفر لا 7 اندگی از
هنر هم دومن باقت میشود یانه.. داهی که دفته بودمباز گشت ازآن امکان نداشت مکر اینکه تاانتها آن دا بیمایم:و با تحريك حسی حسادت جیمی دا سوی خودج کتم باشد که ژتدگی دلخواءرادر کنار او آغاز نايم و برای خووسر وسامانی فزاهم نایم . ۳ باد دیکر سالن بر ازتماشاچی شدهو اد کستر اهنت بررهیآهو یی تواخت .و جا نمداشت بلبمیدسید و آرژومی کردم کههر چه زو دتر این مسخره بازی خاتمه پیدا کند ومن دست آزاینظاهرسازی و تبمهای مصنوعی و درو غن که جهت. سع داوران بر لب میداندم + پردادم تام وجودم جیمیدا طلب میکردو در درو تمغوغائی بر با هت اذاینمعر که فرار و خودم دا پدستو بای مجبوبم با نداژموعشو تقصیر بخواهم ظِ ین امتحان برغلاف صوی, ن که فکر میکردم چهاد پنج ساعت. و بت سا : یش از تبساعت اذامه بیدا
من داشتند؟ بسوان ۲ کنو درچه دوموسرم انتغاب
۳ 137 دوی سکو قر از کر قتند