We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
۳۹3
۱
1
وراه های رل :بل ۱
۱
وان سست 4 ٩ ون بت ن مر 2۱ وساجم۱ کهبر آننه باز 4 و | رد کر د بد زر 4 2 ۳۹ ۱ وششمزو تن نزاهر شد . ضمنُا ۳ قلمی که وی از از امسا و و اسر بازّی کرده وز و احساق فد هه ۰ ل ۱ و آ رنه ئو زاد بو #4 است ۱ ور ما پاو ان» 9 او 0 روا ار ؛ 3 بر 2 است « باژی ؟ مومس اسید ت سَ ۱ ۱
۳ حج
ستاز ما نکه یشناسا ی آن ۸ ان مت ر ۵ ث وبار بو اباو ان» خواهر بر انجئی )
امتکه فقط د. ۲ دققه 4اژاو کو چکتر)
مباشد. ناو جودایتکه اند خواشر )| و ژد | از فك ] 7ماز بر 71 ۳ دوسال هراب از ۷ سر ۱ سنمالی شووداشرو ع کردهودداین )
زاه هحگاه قدمی که خو آهر سش مر کته بود مر نداشت وهمانطود ) کهخود میکو بد «علاقه و توجه ما؛ ) مت پر چیز» حتی نست بکارهای ۱ شمایشی وصنماآ دارایتغاوتربادی است؛وماازهبه لحاظ؛ نگاه کردن؛ ۱ خلق ؛ اخلاق وحنی عشق ؛ با ۱ مکدیکر مفایرت دادیم > هیچین | وی اشاته مبکند که دبر آ تجلی »> ۳ را درحقیقت خاتم وويك دامون» تام با یدداد ۱ شکی نست که«مار یز اباو ان» ۱ درراههتریخود: سر عت سوی ترا فی داهیری میشود. برای اثات این شتا وریقا بو بر ۱ لتکستر > در فیلم «خال کل»ر لی|یفا کرد ویاهنکامبکه و ادوین ناپ » ۱
تهبه کنندة مشهود بمعیت وداو بدمیلر »! یش ازدوازه هدر سثه دا برای ایقای رل دريك فیلم : آژمایش میکردتد » وماد بزا» با استمداد عجیب هنری خود توانست ازذاین هیکادان خود گوی سیقتدا بر باید. | این خود هیچ ست جز توانالی و«مار یز اباوان» درراهیك۵د ایدم آلی. و لیخود اودداین بارهاظهار میدارد که « من ازادوین ناب و دیو بدمیلر بر ایاسن تقاضا آزمایش کردم که ۳9 مادیزا باو انبت « دختر ۲ ۲سا له خطاب نکنند :باکه یث کنر س جوان» . ولانانر نر # را شری سیلبا شخصیت عجیبی است و امیر اردازد که ازاوامنحانی پشود ؛ شابد سل مار ا قادر به ۱ رید بالم سرنما کرود, یا تا بپینیم !۱ ۱
۱ ِ در چرس ز ولد ۳ ۱ فلس ٩ اس ارت 6 و لر زان ورراس
سم ۰ ۱ جر 9 ل لسضو عاسیا 1 ِ ۳ ِ بو ی ۱ ۱ ۱ | الب # ِ_ِ» ۹ ۱ ۱ ایدض4 از یی فا چز ۳ "۳ 1 مدا او راجت شب لب ال 9 ب-ٍ ۰ ق 8 1 ی الب سو نا بش زر ۱ هلال !
6 و <
ار ۳ لینسنة, 5 .۰۵ ] با فد ۷ ی ۳
۱ سر آر ۲ ۶
سل ها ۲ باظلا قی تر احاطه. کر ده بو د
سصسن ۰
اب
و به باطلاق بر رك
۳ ۰ تب هر سك ز ی 3
[ س اتصس ۲۳ مار سم 9 ۳ ل. ز لت ۱ لا 1 ۳۳ ۳
کی اجنیا شتا مت اد کم ام ازسیاهی به رو" میس | هه
رت نه و یل دص اپووووی ۱
بازز لح ,هامی
ق
گذاشت و مشمیر فت 0.4 جتجو تا طلوع | فتاب بطول با تجامید بر و ضورویستر بسراغ وجان/ آمد و خمرداد 4 مردها وسوژانام دادرحالکه یکدستخود | | ناسبان بلند کرده است ددمیان ۱ لحنها مر ده بافته|اند... این هبان باطلاقمپیبی بود که يك و قت «جان» ۱ را دز کام خود کشده بود... هنوز ری اد «جیم 4 سدا نمود. تمتعصو , بازدیگره غانعل. :۱ خورشید دد آسان پالدآمدوصدای ] فربادوجانم از ناامیدا نه بلتدشد: ۱ ب جیم! جیم! کجا هستی اجیم. ۱ نا کپان ناله ضعیفی به فریاد ! وجان) پاسخ داد: ۱ ی( ! ۱ ۳ دو بدند؛ «چیم» دا در کنار باطلاق مبان لجنها بانتند و «جانم ندن کل آلود و لرژان فر ندش را در آغوش کر فت... چند لحظه بی [ که بتو اند حر فی بز ند درمیانسیل اشك چپره «جیم» دا بدقت نگریست و بعد با حیرت متوجه دستهای بسرك کردید «جیم»#درمیان بنجهخویش کل طلائی 9 را کر فته بود و بسینه می فشرد. وجان» نظیر این کلراهر کزدرذ ند کیش ندیده بود اما | را بخو بیمیشناخت... بك عمر بدنبال همین کل بدنبال کلدرخت ز ند کی کشته نود! چند لحظه به چپره پسرش
دی + سمت هید |
خبر هشد و بعل بأ جر ت ازاو بر سید : سچیمی؛ ین کلدااز کجا آ وردی؛ «چیم » که دیگرااز کر یستن باز اپستاده د د گفت.
۱ب
عِ ی تردم ی دس . ف ی
[
جون | ء-ون در صب<ده ای ار فیلم « آر از از آندی 9 ظبگا مه ۵ فامبر دار 1 ن ۵ 2و ل فیاهبر ذار ی و 1 باحا دهم خو دشان همر نیس |
نمو دم ابشانر اهی شناسم . راهتا جو ابد اد
و ۱
س نه!آیشان بمدبر تهیه هستنه., بعنی اینکه این فیلم بو سیله ایشان
آماده مبی شو د
خأثم 2#لاینکه (بدا موجه معیی تهیه کننده نشدم رسد . _اما نگفتند شملتان حسات؟۱؟ درو سر تان ندهم ما سالاخره نتوانه باو حالی کثيم که هثر بیشه کیست و کار گر دانجه و طفه ای ی
بعدازتپیه فیلم وفانح» باشتر
ح * 0 یت نت ۱ ۹ ۳ 0 2 ۹ ك . ۳ ۳۳ ۳ هن : ۱ بِ ۱ ِ ۲ 1 ۳۱ یات ۶ ۳ 15 3 ب» ۳ 7 ۲ 4 ۰ ۲ 1 8 9 5 ِ: ۳ 1 ۶ / ِِ سپ ج ۰ ۷ + ۳ ۳ ۹ ر ۰ ۲ 3 . ار ب ف ۲ 1 ۸ 1 ۱ ۹" ۳ 1 یک 8 ۰ 1 ۱ ۱ : 8 << , ی ۶ ۱ ۳ ٍ ۹ 1 1 ۱ ۱ ۱ ۳ ۳ سا ۹ 11 1 1 ۱ 1 : ۱ ۰ ۱ ۱ ۲ 1 9 ۳ فا 4 5۹ ۱ 1 ,۱ ۳ را ۲ 1 ۳ ۱ 1 ۱ ۲ 1 ۳ 4 ۳ ۳ »#9 7 ی قفش . 7 مق * با ِ" 0 ,2 ۳ ی | ی و ۳ ۵ . اء: ۸ ۲ 1 ۳ ۹ | اب ۱ : ۳ و ۲ 1 ۲ ۰ .1 بر ۱ 1 ۱ ۳ / 9 / 7 فلا ات ۱۳ تب دبع ۳ 1 / ۳ ۹ ۱ ۴ ِِ 2 ۳ 9 ۲ + ۹ ۰ ۱ 0 ۹ 1 ۱ ۲ ۳ ۱ ۲ ۱۲ ۱ ۸ 7 ۱ ۹ 4 ۳ 8 ۲ ۲ 9 : ۲ ۱ ۲ ۳۹ 9 1 پ 1 0 ۳ 1 1 ۳ ۳ " ۳۰ م یا و 7 ۱ ۳ ۳ 1 3 ۷ "۳ ۲ ا ۳ ۳ 0 ظ ۳ ۱ 1 مط_. ۱ 5 ۱ ۳ ۳ ۲ ۱ 4 ۷ 1 ی ۳ ۳ 2 ظ ْ ل 4 ِ ۹ بت ک ی ۹ ۱8 ۳ 1 ۳ 5 ت ۷ ۱ ۳ 1 و | | ۶ یلا ۷ ی "1 ۰۲ ۳ 1 . ۵0 4 ۷ + ۲ ۱ ی / . ۹ ۲ / 1 ۳7 ۳
تراك جانو ین و سوزان هبوازو
می گذر اندم ب دست بتهیه و کار کردانی فیلم دیگری در کیانی کلمیبا ژدهام و از اقدام باینعمل بههیچوجه اراضی و بشیمان نیستم . این از آن ممکن نیست »نام دادد وهنر پیشگانی چون جكلیمون
فبلم < گر یز
و جون[ لسون (ذن بنده۱) در آنشر کتدار ند.
دز ي مه این ؛ملم عده کثبری بامن
همکادی کردهاند که من از
بکايك ایشان قابا متشکرهستم . چه بدون کهكایشان منهر کز نمیب توانستم دستر نج خودمدا بباذادهای دنیا عرضه کلم.شا,داظهاد این مطلب برای اشخاصی او ارد چدان مهم جلوه نکند اما کس نی کهسر کلاف رادردست دار ند و مدا ند که چه باز سنگینی وی له کار کرردان؛علیا لخصوص که این هردو کار را يك نفر بغواهد "
| تجام دهد؛ قر اردارد . امیدو ارمتاحدی توانسته باشم شما را که کنار کود ایستادها ند وصر فا از نظر و قت گذرانی درون کود را مي نگربد؟ ازمشکلات و ناراحتیهائی که هنکام نببه فیلمی تا آمدن آندوی رده
بر ای کردا نندکان اصلی وجود دارد[ گاه کرده باشم.
«ذل کیتر »خودرا بکنار وجان» رسانردو کفت:
بدر تو حق داشت که می کفتد رخا و اده شما با خر ه بکر و ز مرد بزر کی ظهور خواهد. کرد.. امروذ می بنيم که دداین خانواده دومرد بزرك طاهر شده است.
کسوان زدین «نل» در دیر او اد خور شمد صیحدم جلوهای فر ببنده داشت و لبخند شیر بش قاب وجانم آر امه شوه قر اد ی ۳
رز سح ۲ ۳
۳ ۱ ٩
«جیم» حجشان خوورا رهم نبادا ی 0 شید که بخواب دفت. ۶
حالبکه طفل دلبندش دا 7
لب فدر د ۳ مو افظطب ۰ از ۳ بیدار شود بشت با مطلاقبا کرد
حالیکه دنل را ور کنر خو بش داشت سوی د نبا لی مر نیما وت تر از ۲ نچه دز ؛
ق و برد له ریاد ی