Cinema Star (May 1954)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

نها اسم‌مر اما کفتم منت جح سترد! عض م لیر حا و شوه که قبلا کر بر و تسش از 7 ت_ِ_ مار سم وععتهلی بود که بش مش تصمیم ‌ِ نمی گر هت و که 9 تلاعم و اقصم‌سکند خامم . عذرمی‌خواهم عمو بعررماید . من مبتلا منقرص هستم وخلی عیل دازمبر کردم ودزدان کت اند کی ار درديايم بکهم واتگهی بابد مرضتان برسانم که خیلی از که شا ناید از تودرخاطر تن ز نده‌شان کنبه و اما ادتباط من با فرزندان اعلسرت کاملا وسمی و خالی اژهر کو ته جنبه‌های غیررسمی بوده , لذا قشادت‌هایی که در امورمیکردم جز نظراتی یش ی تواشنتند باشند : «دراین موی صرد من خندی میرّ ند. و ادامه‌س‌دهد: خانم! کر بکويم از نظرحر کات ورفار تان‌هنر یشه ماهری هستید ؛ کز ا فکولی کرده!م و »ازروی طمته کلامی بر بان آوردهام . بو ین چشسکی یز ند کالا خوب تر بیت‌شده چا قابل تین است . قلبه مشدت میز بد. مردك کات غیر طبیعی سوده دمی حز ثیات هصست . تر حجمه:حجهانگیر افشار ی 1 امیر و و تماسکو ب. باد ی آع لر سکن است این حرف هتم آکه امه ناور که ر‌ تا ,می زر نم یاو ز علتش معلوم است شاید کفته های من تمیخو اهید باور کید متقاعد کننده ناشد., علت این پیز کاملا و اضعم و ان علت ابن اس کهو اه دا ر بدمباد احقایق دستگیرم شود غاتم آرام‌باخید و بی جهت خودتان و اعصبانی نکنید. اکرمی نی د که حرفهای شما و رفتادشا مرا قانم نمی کته بحتمل د سلوك و معاشر تتان‌شاهانه تست ومن‌میجکوته نشانه‌ای ازاین قبیل درشما مشاهده تمی کنم . اینست که طرژ 1 ۰1 ۳ کم ونم ۳ [ دیانممیی ۴ ۱ 60 | ّ بر می ثر دد ودور میشود بو نی خسن عرق ده و نقس نقسص می‌ز ند . شر نو دثبال سیکازمیگردد. آ نر اپیدامبکند و تلبت میگذازد و بادست صای لز زان روشنش م ی کند. خودم نیز ازشدت غضب وعصایت به شدت میلرزم , مرد من هنوز بدر خروجی رسیده . شر نو بپلوی دستم ایستاده . شاید او تنهااز خشم و خر و ش‌درو نم‌مطلع است .دیگر قدرت کنتر ل اعصاب آزدستم خارج شده. رو بشر تو میکتم ودرحالبکه‌تقر یبا اژجائی که نشسته‌ام میجهم‌میگویم؛ س چگوته جرآت میکیر 5 دیددن کس( 1 صدای من ردو نی ومرد مسی زا سر تو ,دار جاییا: ‏ سَ یشان دز هو ۳ سل دق 2 ی نردد و رر 1 و سم با چشم ید3 زم. هیچ | هر باو ۳ ۵ ۳ یلم دد ید4 من چه م1 ۳1| 5 اّ م مر متام ام 3 سل بست ٩‏ در + رد ۲ تهان بادودب رفن ۶6 سِِ نش دا می‌بوشاند ور ویو ماد داستی شما کیت ۳ + چه ۳ بشرین تر تیب هو فقیتی بلس آدددها) ! مونقینی نیز وی آهمیت که ابداً اقاعم نی یکند. خجالت مبکشم .ازخووم‌خجالن میکشم . اذاین ددام مضسث خدالت میکشم. خجات‌بکن که چر اهم‌چون‌دلشکهای‌سیر شده‌ام . راستی منکه عروسكه خیمه شب بای نیستم. من».,خدا می‌داند کیستم .اماخدا که‌شهادت نامه و این قبیل مز خرفات8را امضا ثبيکند ودرمحضردادگاه. حاضر تیشود. بو تین راضی منظر رسد م ی کوید : کوش کن ؛ اشخامیکه آمر و زدبدی چندان‌مهم ود مادر بزرك باشد ثسست _ ولی بو ین ! اوهر 7 مر | تغو اهد د ید