Cinema Star (July 1957)

۳ 7 ۳ وت چا مراشیار 5 ۵ نت ۲و۱ کارا مس تیوه اشازه‌ای کرد و ؟ « -چرا. .هستط و راست -ایندختر هاشماز امیشتاسند نها سماراهم بر ادار» وهودز ابتعا دیده‌اید. ۱ شکار فانده ای تهارد »اند اعتراف کب ۱ دک له موس دعر دزده‌ابد و خودتان+یزییای_خودتان‌اعتر اف ناگ دروگوزاشت ۲ :۷ #طا‌درسر «مانيیشروع ۱ بلط رش نید که ۳ دز مه ۳ ال ی دد.ث لحظه طول کتید موس بوده ۱ ۳ 2 کار نمی کنم کا دفته, دم که تقداری پول قییطٌ یگیم گفتم 5 دندا نش یو ل احتیاج‌زیادی‌داشت ومن‌چاره‌ای نداشتم جزاشکه از ای ع ی ی سا او دام که‌ز نمجچت معا لک ۲ ۳( ست داستان‌دبگری ‏ نداشته و اشتباهی شده و او راع. کسد ای یادا ییا 0 خلاف سرت ۵ ری کت دن خودت زیر مت نله ,. و مانی > دیگر مازده ات۶۵ کلامی‌برذبان" ور رد .خو دش و | مدا امین و مود , فقهط که مواسنند در سرّدابش نداد لحظه ای باهایش را مجکم دوی زمین تمامش حفبقتت اسبت". ۱ 2 ,هتکا بکوید چکر رم ونم ناگ ۹ کم کب تست 7 جهمیتو انم..: ماموز فتانی دبک ه .مایقی.. فمازداد و ندورتودش نظری کلام ای کوش نداد پشتضی ار 7 افکند و کفت: وا باه کرد ه وان ج بود ون من پزنم # " اطلاع نداده ام که چه برسرم باشاهدهامی که درمقا ی آمف 2 هُ ترانم ونم دا ٩‏ . اما روز سزنمانی در اطان داد گاه حضورداشت اث‌هایتی ۱۳۱ آ نکه که جیع لوبادی در تالاد و آمده بود ید و بیدا کردن نوراً ازرزه وتان خواهر ش اولگا» و شوهر خواهرش؛ #جن» ادر میأن سایرین یلا کرد. ورهیان لحظه «روز>هم / چشمش ما نی اقتاد و بانندی‌از ر وروی صندلیش بلند شد » لیکن <«جن» ۳ پاژوی اوراچسید " شاده‌ای نبود؛ با این وصف‌«مانی>. فا ار ۰ دار نا اژمشهم اب ِ ۱ ۶ دور مار , ی نگان سس ۲«ن زر ۳ 2 و قیتت ون / ی رس را 8 7 ستاو ز !وا حاله چکون مییو | ۱ و اهید ازخو ام کید درد که ار کی زر محا اش نداد و به‌تندی جلو سر طبر وگ -اقای قاضی 1 0 کناهی تدارد ۰ استدعا جلسه‌محا که راندو ری تاج با نداژ ید . 1 قاضی دستهایش دا در هم قرو برد وجواب داد : بسیارخوب ؛ جلسه‌تاروژ دوم فوریه بتاخیر صی‌افند و متهم می‌تواند با ارائه وجه الضیانی بسلم هفت مزارو پا نصددلارمو قتا آ زا باشد ۱ با شنیدن این حرف‌نفس ‏ :شماره افتاد؛ و کیل مدافع او نیز که دستباچه و ناراحت شده بود بسند! در ند کلم : ۲ آقا ! آیا 3 و از ميزان این ۰