Cinema Star (July 1957)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

باق نکن اوق عم موی وب رهم ویو وححه‌های بر شوری که دذاین‌نیلم 9 برای بآژی‌دد ملم تستده پس چرا یج (و و و کلود را کر بپام) میگذشت بول میکر ند من عشم) بجر فه بروطول تا بخ‌سینمای مر بکاتا کنون کیت نظظیر واشته است » مد ازبایان جذت بن‌الدلل وم کقت بای دبو کارت» از ی حدود وتوانائی توسعه باقت. عواین اوان وسالهای پس وان رحسته‌ترین نقش‌های‌اودد دوفیلم عظیم و کنم بر باد دفته»و وملکه اقر ,412 بودها ند ویو کادت» زباد تعیر تکادان سیتامی وعلاشندان خویش وقعی تی‌نهاد ۰ یکبا رکه او د؛ (ذسره " سکن علاقه دوستداداای ترسآنده مووند بساو کی گفت ۶ من چیزی باین مردم مدیون تستم؛1 نها پول میدهند ملهم ددازای بو لشان‌برای آنها بای می کنم .دیگر‌حسایی با هم نداژبم #۰ ومقری» باهبه خلق وخوی ند و کم حوصله‌ایکه داشت‌دحین تهیه نیلم بیاد آدام ساکتو مطیع میشد ۰ خثم وهیجان ذاتی خوبش را خر ومیتورد و باروحی مسلط و می‌تأمر نقشهای کوناکون خودرا باقدد تی قا بل تحسین با نجام‌میرسا نید؛ «رعوض دنناد وي خارح از محبط سیما 1 تتقامسکون و شودداری‌موقت اودا کاملا باژمیستا ند . یکباردوی دوذن بدنام دابا خود بيك کابازه شباه برد وسروصدائی بیار پا کرد ؛ وقتی که اذاو بر ای این‌عمل توضیح خواستندجواب‌داد:«مصاحبت این ژتها بررای من لذت بعش بود چونکه بر خلاف آ کتر بیس های حالیوود هه‌اش از آخرین نبلم خودشان دم تسیزدند 6۱...اين کلام تدای قلب وهفری بو کارت»بود این مرد میکوشید تا یااقدامات بظاهر نا پسند و خارحازد و یه خویش حجایی داکه هالیرود میکرشد تا دزیر آن قریب‌ها واه خود دا یوخاند ازهم بار کند . خمیصه بزركت وقایل توچه ی ی * نتاتری چه ازنظر تکنيك وچه از خودم احترام‌میگذادم» ویو کارت درس بخصوصی برای هش پیشکان جوان وناز ه کار ارائه تمیدادفقط عقبده وداخت که واکر دم بتواند خودش را جای کار آ کتری که‌دادد تقشص اوداایغا سکند مگذارد؛ منی ا کر توا تداحاسات همان کار | کثر را درخودش ایجاد کند توقفت چهر ه ا نان خو: بخوو موز ار حالات و تسرات خواهد بود » الیبهبرای ابتکار لوزم است که انسان‌هثر پيشه ُ عنر برشه توا نا بر خلاف بسیاری اذهمکار انش که کاه و بیگاه بسراغ نثاتر می‌شتابند هر کز سیما دا دها تکرده بود : آودرك‌تموده بود که مين باژی سبتمائی و باذی باشد ...ابن ِ نت لحاط تحوه بر خورد شعسی تفاوت بیارموجود ات هن دلیل او نیز ما نند. بزاسینسر تر سی 4و «زجیمز کاکنی> و سای رکاران کبته کار خویش همه وقت و کوشش خوددا مصروف تلط بريك فنسن ودرك در یزه کار ها وخصوصیات يك شببه آزهتر یعنی باژی درسینما نموده‌بود» تتیجه این امر آن شد که وهمفری بو کادت» اکنون جزو افتغارات صبامای مر بکاو ازجمله‌هثر بیشکان جاودان بشبار میرود درطی چند سأل اخبر نقشهای آودد فیلمهائی اذتمیل وسابر ینا»وکننس با برهنه» وشورش ود کشت ی کین» وما, فرشته نبودیم > و وساعات تا یدیع دار ای خصو صیات کاملا منفرد ومتقاوتی بود؛ اوهمهٌ این دل‌ها دا با آ خر ین‌حدتوانالی خوده بتهایت درجه وضایت بعش وجالب اقا کرده است ؛ زندگی اودرداخل وخارح سینما با اتمام فیلم و آنما هرچه سخت‌تر بز مين می خود ندم پا نجام رسید خود اوعقیده داشت که:«دن حرثه و اه آنرا تقریبً خوب بر کز ار کذ برای ان عظمت کار او ند ی وس میات 19 وما فقطمی تو[: سر او قات یا ۲ دوشب باصوذرا وبس اژچند لحظه کهسحته عوش «یشود و نشان میدهد که کلئو باتر ای تا نی بنگهبانمخه و ص شب که سیبل‌مردی خوشحال‌و لاقید ست. مهر بان میگودا بر ام با لبخندی حاجی د اءعاطب ساخته می کو پد مه غوت ) واگتی اعتا لتوگر به رو ول داد وتو خواستی آدومش کنی لدبد عبالت پمدش مت این سوفیالر » باهاث مهر بون ميشه مکه این آرذو دو بکور ببریم واسه ایتکه بمد از کر فتن [بقوده مت برح‌ژهر ماد بف‌میتکنه وی ك کوشه ای میشیته تام دهنمو و مث ود حجره‌مون قلف کنیم خوش بحال تو که حالا به ژنی دادی باچند تا توله؛ حاجیتو یک که قدو تی خدا به نو مز وم( نأمزد) ندارم‌ودر ایو تم بازخاموشی میان ۲ نانحکیفرمامی کر ددو محوتباشای قسمت بمدی فیلم می کرد ندتااینکه قیلم بایان میرسد» قسمت بنجم‌در موقع‌خروج ازسالن سینما ابرام خطاب بمخاطب‌خویش می کوید : آخرش مسکم بسکش رسیداماً حاجیت‌تا قیامتم | که کسیر و بعواد بیش تمیرسه ۰ آخ بر پدر اين دنبای بی‌معرفت و لاکرذاد تعلت که ته‌خودش بفا(وفا) داده‌نه این چنای لطیفش « نو شته:»حمدطوفانی انتاح‌سالن‌های بنام‌صحنه سپرك افتتاح‌شدو بر نامه های آینده آن عبادتند از : آخرین بادی‌ که پادیس دا دیدم سا پلکان آسمان و دده شاهان این مینما باوجودایشکه فیلمهایش اغلب خوب‌است وی مملوم نیست بچه از کار افتاده 9 ِ امد توس ۱ آسبان درحال خر کرد ۱۳ خیلمبر داد ی‌میشو ند دشر نی فیلم رداری شو ند 94 ند عوامل‌ژیاد تیز موجود است که دد فیلبرداری عانی اور بیا هل و بوجود آوردن نورض : فراهم آوددن نور دا شب يك مسئله تخصی اصت که زیاد آبکار کر دان مر بوط نبوده ابا (جراء آنبایستی محت,شر 7 اتجام یرد ک کار گرداتادازا از آن ۲ گاه باشد . صحنه هاهیتو | نند ورانشاءساما طلوع یاغروب فیلمبرداد ی گردند. اما چنین روشتائی ذمان عدلکی را داداست . بتابر این این داه‌جز برای فیلمبردازی مسحنه‌های کوء ِ مودد استفاده قرار تم ازصحه‌ها نیز من 9 فیلمبرداری کرد ند منتها با استفاد اذانواد مصنوعی ولی. دوشی موف ی ایدارعم و ۱۳ در تورمد آفتاب ۱ ت اد یرد میت|ّت مرضر زما