We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
مدای وا | کیومرثدیانی
۳ ان ٩
2 سم
ف مط اوفیلم بایان می پا بد
دراینموقم جری او تیس
خبلي از بردستی کار آگاء دلضود
کار ۲ "قاهژ بر دست روزی جری لویس و دبن س مارتین مرایدندن فیلم (بله بنجم) ر فته ,و ز ند در انتهای ملم وفتی که آقای دیمیلاند هثر پیشه اولفیلم موود تعقبب پلیس واقم میگردد بارفیق خرد قراد ی که کلید اطاقشد۱ دوی بله پنجم دد در قالی مخفی خواهد کرد و سد از ماجر اهایژباد بالاغره کار آ گاهی کهمامود دستکیری او بود چای کلیدرا بیدا میکند و کلید دبگری بجایش قرارمیدهد سسشودش با کلید اصلیو ارد اطانشده و منتظر ریمیلاند می نشیند . آقای دیمپلاند بسازچندی که بنزل برمیکردد کلیددا برداشته
بیمعی فت ار کجاجای کلیه د۱ بیدا کرده ولکن نیستم
اطلا عداشت و میدانست که او باين زوری دضایت نشواهد داد زود فکری بغعاط رش رسیده از نفهمی چری استفاد: نموده و گفت
رای جری تو چجقدد احقی (چیزی کهعیان استجه حاجت به ببان است) خب بارو کار ۲ کاهه جلو تر اذهه فیلءو دیدهبوده
چری لو لیس پس از اند کی نکر دد حالیّکه دهانش از تمجب
ولی مشاهده میکند که کلید ۰ ۳ ید بقنل باذما ندهبود گفت اطاقش نمبخودد آغرالهمردسنگیره 2 ی مه به به عجب کار آ گاوز سس فرستنده از طهر ان هوشنك توفیفی
باعجله وارد میشود ولی غافل از 1 او دستگیر مبشود و بادستگیری
#۳ باك روزعصر که بمینما میرفتیم در خیابان بك ۱ " اصنهانی (پدرسوخته !) باالاغش بسرعت از جهست
مخالف خیا بان عبور میکرد دراین هنگام باسبانی او دادیده وبالحن محکمی بویگفت که : آهای ! آقا ۱ چرامانع وتو برض تناها واز را
۳ : میشی رر هخودت ی اصنهانی نا گهاندم الاغش را بهوابلند کرده
و باهمان لحن اصنهانی نت ۱ ۵ ی جوش اد اه کسو
7 ب ۶
0
که
شده بود دو بدینصادتین کرده می گوید: دین تامن نقیم که این
دبنماد تین که اژد بوانکیجری
ححجبح
دونیکسار. .|
صحبتکنم. کم کم دیگر تسم نمپفودیدم یز
د بر ود بمتزل اورنه و دم
وفتنکه باطافش دفتم مشفول ه
بود ازهر دری صحبت مپسکر د
افتا که دوی آن نوشته بود «خاطر اتمن
علاقه مر | بدا 1
دستم برای برداشتن آن بیشد فث و لیحساحنر ام پاسزرر ۱ ۰ 2 ۲ سار زن از برداشتن آنشد.و تفی و طو ع کار
زد. جلو آمد و نقط اچاژهداد فسمتی ازخاطرانی که باء 1
خانواد کیش شدهبود بغوانم , اتفاقا آغاز ۱ ور ۱ بل ی
میشدو نا کپان توجهم بموضوعی که تحتهنوان شاطر ار + ار
بمسابقه گداد دهشده حل
بیشکان درمسله ستارهسینا کرفتم وابنطود آفاز نوشتن کردم
«آ تروژ طبق معمول بسینما دفثه بود,م فیلشهم لیا بود و لیمردجوان ظاهراً قد باندی در صثدلی دد بف جلویمن اشن
که اصلا کو ی باسا بر بن
جلوی: کر فنه بود که اصلا تصف بر ده سینمارا نمیثو انستم ببیلم . از دما ۲
تفاوت فاحثی ,داشت صرشطوری
ژباه باسابرین تفاوثی نداشتقزلي قدششاید و و کله شا ۱
بود اول باادب و یبد باغو اهش وتقاضا و آخرهم باعصبا نیت و یا
قدری توهین آمیز بویتد کر,دادم + صودتشدا توا مسارم
هر باد با کمال ادب عذدخواهی میکرد دمیگفت: خبلی سس خانم باور کنید جایخودمهم خیلی تاداحت اسث . وقنی دوشن ن چراقهای سینما با یانفیلمد| اعلامگرد باعصیا یت ۱ نا کهانچشمانم بروی آنمرد خبرهماند و علت ندید فیلمدادرانم
میدا نید چه بود؛ آفا... ددموقم نشستن صندلیدا بر گرد دور ۱ وفتی خودشهم متوجه موضوعشد سررافگندهتر اذ سابق عذر خواه تر د, * میتو | استم جلوی خنده ام دا بگیرم و نههم عصبانیتیدا که درب
ندیدن فبلم پیندستداده بود مبتوانستم ندیده پکیرم رو کشت منزلما درخیابان بردفت و آمدی قرادداشت عصر همانروزدرحالب از پنجرء خبا بانبپرون نگاه میکردم چشهم بهمان مردافثاد. نبداه چطودشد که اوهم موجه میشد, نگاء کنچکاو | نه ای پدر منر امان ناد دبسرعت از آنجا دورشد , روز بمدپستجی پاکنی آوددبا یی اهنثالی با کتدا گشودممرضر؛
را اسلافر آموش کرده بودم + درپاکت دو بلیط از مخصو سسانس دا مصرها روز بايك کارد و پز یت بود س. نامه مختصریهم نوشته برد ؟ ددضمن غذر خواهی اژو اقعه دیرو( که در نثیجه باه عصبا ات من شده بود تقاضا کردهبود دو باده بدیدن آنفیلم بروم و درصورنبکه "بل باشم اوهمهمر اءمنخو اهد آمد, سر ساعت مقر د ] تجار فام, دا ضمننشتکر اذاو بسینما ذفتیم, اصلادرسینما صحبتی تبتکرد تا ۷ ۷ بتوائم فیلمرا تماشا کنم. وقنی از آ نجا یرون آمد بم از ارب ومناث خیلی خوشم آمده بود. نقاشایملاقاتمجدد کرد پلذبر فثم ملافانبایمجه مانکر ارشد. ولیمیمدگاه همبشه کو ب جام ۷
۲
بر ودی دایب ۵07 باازمر حله عادی گذشتو کار 1