Cinema Star (August 1957)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

ی ژود با . گو سین ماشیند!۱ پم خارج کرد و بجاد» خلو )۳۳۳ 5 پووو کنادهم جوم واه پوسلین پیش سیر فتند رف غری. بود. ما لو 8 او لته بود سد رگران هم سروصدالینبود ۰ یشان جهت‌شر کت‌در کار او ال مراد ع دا ترك کر ده بودند ۱ ۳ 1 تاو و حالث ترس مبچمی دود بان تولردمی گرد ند.جوسلین کید ساختمان دا ازذبر گلدان کل که‌کلید را همبشه ذبر آر ۹ می کر دند برداشت و در وا باژ کرد ۰ .ك بومی اذمیان شاخ وبرك انبوه ددختی‌ایشان وا می‌پاقید ولی نه جوسلین‌ونه 4 هیچ کدام از وجود او نداشتند . " اوضاع غیر عادی بسوده. بناچارچای‌را بو سیله ژ آماده کرد . هر دو پتماشای منظر » ثر وب ٩‏ رفنه‌رفته درمیان‌شاخ درختان فرو می رفت , هلو ۳ ای ‌ ۳ گفت ۹ ۲ ده هم (سو ایس ‌ تضو رت هم خر ه: شد ند دیکی مطلقی هبه‌با را ز سرفته نو 4صلها در آمده‌اند اماده کرد ومقداری غذاز بخچال برون آودد وروی می کف اشت دیس سگه‌ای‌رانپو۱ پرتاپ کرد تا بوسیله «شیر با خط»معلوم کند که‌در کداماطا بخو ایند جوسلین: ا گر شیر آمید تو بردی اگر سکه بزمین افتاد . شیر بود جوسلین بنندی گفت: اطاقی که طرف زاست داتع شده . من تابحال تواون تخوانیدهام . ابان باژوی دختر را فت و بطرف خودش کشید . ابتدا سکیمن لب وسس گلو وشانه‌اش پرداخت جوسلین همانطور که در باژوان دایان» جای داشت در حالیکه کاملا اژخودبی خودشده بود لفت ؛ خط آمدم ت نا عز بزم ۰ متشه چنین صحنه‌ای را درعالم خیال مچسم میکردم .حتی آن موقمی که خیلی کوچك بودم . 9 برای «ما کسول فلوری» ازروژدوشن تر بود که بسومیان پاوحسد می‌ورزید ند وچوپلای اشتند. بدرما کسول + ۳ 3 مار گوت بعقام منشی گری حکمران رسیده بود وبا معاون او آقای «آرچر » نرد عشق می باخت وج و هجوج وج مج ج دج یج وج وین ادا گوشش باین حرفیا بدهکار نبود وا کثر! پسرش‌را تصیحت مي کر دکه اراحت. نباشدلیکن مادرش بمصداق ضرب السثل «[نچه پیر در خشت‌خاممی بیند . جوان «ر آئینه ه یند» ؟ وقایم داواقم پپنانه تر‌پدید و آنهادا نزوخودش حلاجی میکرد يك روزاین زن‌مالاتدیش جوسلین ‏ دخترش‌راموردخطاب قر ارداد وبا و گفت: دخترم؛ از گوزشه کار حرفپاتی می‌شنوم که شایته شان ماست . جوسلین باقباه‌ای معصوما > بر سید : چطورمگر » چطورنداره!+جلوی دهن مردم داکه نبیثه بست. اونهم درچتین موتعیت حسای و عجیبی. ادا شد عاوربکه جوسلیی از خجالت تخیر ر نك داد و گفت ماود ؛ آخیر «ابان4 خوایده و حانم علوریحرفدخ رش را قطم کرد وکفت عزبسزم! مطسلن هستم که«ابان» مرد نجیبو باوقاری اس + فک کر کنو میلتن ناراحت باشد ؛ دابان» سحض‌اینکه باء پدرش دا شنید , وارداطان‌شد و خودش را وارد در کتکوی مادرودختر کزد و بر سید و نظر شماچیست؟آ یام ان جوانی مثل من بهتر است ایتج؟ ازدواح کند بابر ود انگلستاویی ۲ دذ آن‌جا ژن بکیره» , جوسلین مصرا» حسواپ