Cinema Star (August 1957)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

و و و رو ما ۱ 1 ۱ ۱ : ۱ ۱ 9 [ ۱ هو‎ ی اتفاق افتاد ابتالباتی زر بور سفر ۵ و یال ستاره معبوب‌سینمای که «ج یکت و از من د کو لته و بدن ‌ِ 3 بت دعاباس | شعائی ۶ کنند کان سا صفك بوشیده وساگث بت بو زود اسات مختلفومتضادی ب ی کشید تالا احسا ۴ وا سرب مق انیا که سوافی ای عایی) ا رای رو مای‌قتن) دا-ا آهای مپرد مد جراخ سس دراه استارجا را مینو او د یشم وهای 7 عاتو ف» عکان است‌بنام «ردهانو : ور آن لحظه کمانی فو کس نان ( یبا «خمیوصا ستار گانی که خو در امیو رد ند ازمو فقسته احناس نار وقتیبا خعود میگرو ند باپدخره با نود دقرقه خر هواییه‌ای حلامل سو فیا(ور آحمان مه ۲ لود فظلاهرشه . وقتی هواییما روی‌با ند توقف کود فبل ازهه .سوقیا با تبلال ری . حتکوم رفظ ملکه در آستانه در ظاهرشد . بلث کردن‌بند بگرد نش میدرخشید و اراس ساه الباس ‏ ,تجاه‌هز [ردلادق رنك ساده‌ای اندام عو ژو اش را دربر گرفته: مود قیل از همه < استانوبك > جلودفت و اودا دذ آعوش کادی کوبر» چندجمله بعنوان خیرمقدم کننه ودست سوفیار! فشرد, صوفیا لخندی بر لب داشت و بر لاف اتتظار:استقبال کنند کان دبدندکه دیا نکلیسی«۱ خغیلی خوب و بدون اشتباه محبت‌میکند . دراین فیان دجین‌مانفیلد » که دقیب خودرا خبلی توی مشاهده کرده‌بود؛ کنترل خوددا اذ دست‌داده و باعصباً نیت کرت گرفقت و سبس. ن اپن‌طرفو آن طرف میرفت دلی دیگر کگمی با توجه_پینمود تا آینبکه ببرعت, خودش را بسوفبا دك کرد ودرحالنکه سیله‌هایش اجلوداده بود الاش: یکی|زعکاصها عرق‌زد و اذاین دوستاده ود کنار بکدیگر عکسکرفت . ناگهان‌همه عتو جهجر بان شده و يك لحظه سالوند! یکوت‌فراگرفت, دداین موقع سم نبا بامشاهده‌چین متواجه جربان شهء وچنان نگاه سرد د اسقیر آعیزی به جین آفتکلبه که بجاو » ارصر تایبا قر ءزخد ای ح< تیب سوفیا لودن بر اف ی ۳ سر مین ر و ,ورف «ر ژمین بیر وقیها وکا قدم ناد +(فردای آن «ورّ روزنامه‌ها سفحات متعددخود جچابتکتنها ونیا مطالبی او ای ای نم ات وله ۰ ما ۰1 ۲ ۱ یلد وا ۱ ات 0 1۶ ۰ طور ون 0 «, ۳ 4 فدار ان ۱ ۳۳ 7 ار با ِ,» ۰ جر کاز 1 ه ورد او 1 و ۸ به ۳ 3[ وه 77 آی‌اوادذشی فائل نشورودی ۲۰ و فبا روز ,دور دیا م‌مار با و بلق 1 ۳ ۵ ابتالیائی اقامت کزبد. باز | ر کو چتعتر سوفیا ,ات گتیرر آن‌دا دار ند اما شوریا ند بویا اخاس او لین بازیست ك کفته و عازم قرا بت که‌زی نادرشد۱ تر تلچاست:دیگر از آنهبه اتاق خود تروعندا خدری مت واقاحمان تنهانی دسرما مبکند. بمدبي| تیار باه روز ها گذعته زندگی اش مبافتد آن‌وافتها که با رده سالا داثات و رز میکردکه مقلم بشود بسن از آنه شوهز کرده وا بچه ها ید تعوبریك مردجوان وا که ند اثاق رووا تختعواب خودآدیخته ۵۸ سم میآورو . باخودش نکر ما او نه تنهامعلم بشده بلکه هنز شوهر قدو تقد بیدا کند است. آشکملایش سر مادمباً ور دکه دد یگانه دلعوشیش ءاست 4 ض ک رد ومادر جوان وزیبایش < مدار کرد ببری و کپولث ج« رومیلدا ۲۰ روملدا ۳ سا شباهت‌عحین ٩‏ ۰-0