Cinema Star (August 1957)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

س ۲ ۹ 1 3 )۳( مِِ » :با یضارا «ابان>! و نماد دزصدد تحات خودت باشی: فکرمیکنم افراد تیب وبا شرافت بگفتاد خودشان اهمبت میگذازذ 3 بایدهم بگذاو ند. نمیدا نم‌ماددم تاچه انداژه بمن اعتقاد دارد ؛ دلی باید بگویم که کاملایگناه وایاره تاراحت به نظسر ی رسد واین ناراحتی از خطوط " افه‌اش خوانده میشد. س هن ندرم چه‌جو اب بدهم, من‌قبلا باو گفته بودم که مرا دوست مپدادم وچنین میاندیشیدم که توهم نسبت به من یرف لبستی و پتید؛ خوب! پدرتان چه‌جوآب داد ؟ او بر ای من آنیه‌درخشانی وی آنبیدید. در همین وفت «نلودی» بزرك ؛ پدرجو سلین و اردشد. «ابان» رو باو کردو گفت؛ هم اکنون دختر شمسا اصر ارمیکر د که ... دب نی رن تین له «ایان» بس اذاین سئوال جوا کوناه آن سه نفر دا بعال نت واز پپلو بشان دور ۳ رو پدر ومادرش همست واینکه روزی‌قدم بمجلس ت وتکیه ان خواهد زد . در دها» خو اهد گذااشت برجای بز د منکه آتبه اورا ددشن می‌بنم : حالا آبا دلیلی دردست‌هست که من یه باوژدداجکنم آقای فلوری باعجله‌جو اب داد ؛ ه ؛ دلیلی از آن قبیل که تومیغواهی دردست پیست.. اما صبح روژ سد که مقاله «کارل بر ادشو» در باب مسئله درنك ونهاد» در روز نامه‌ها منتشر شد , تاانداژه‌ای پرده‌ها را بکنارزد ودلیل آنجه را که «دبویدبو بر > پیشنهاد کرده بود ! آشکارساخت ِ این‌مقا له جز بره را تکان داد .کارل درمقاله‌اش جر دورسته. نود : غانواده فلوری درصدد ایچاد موقعیت مناسبی درجزایر می‌باشند , جولبان ۶ -لوری‌در انگلستان مراحسل طفولیت وا ت سر گذاشت.يك فامیل بسیاد ممروف و سرشناس ولکن در حدود سی وینح سال پیش از اينکه شده بو دکه وصلنی بين این دو خانواده صوزرت بگیرد ابی‌اندازه‌خوس حال بود ند /محتملا آ نپا اطلاع نداشتند که مادرجولبان فلوری که هنگام تولد کودك سرزا دفت ؛ اهل جامائیکا سود؛ و اجدادش نیزاز سیاه بوستان بودند ...> چو سلین‌درحا لیکه‌روژ نامه کرد و بر صید: آیا این مطلب‌متیح است؟ لو دی سر ش راعلامت اشبات تکان داد پس‌چرا چیزی اذایسن موضوع بسن نگفته بودید. من فکر شخس خودم یسم , اسا برای «ابان> .. نلودی بزرك گفت من خودم نیز تاموقعکه باین‌جا نبامده بودم ؛ چیزی از ماجری نمیدانستم. قر بنهاک هم دردست نبود که سوء ظن مرا بررانگیزد . پدرم به«وست‌ایندیز > مسافرت کرد. درهمان‌جا عاشق شداز دواح کرد و بس‌از هبجده ماه درحالیکه زنش دا طلاق داده بود بانگلستان مسر اجمت . یکال مد دوباده ذن ظ از قاجرای ذه کیش هر گرچیزی نمن نگفت . اصلا فکر نمی کر دکه همکن است‌من روزی باین محل بایم ... با قبافه‌ای گرفته بطسرف ذنش بر گشت.خانم فلوری بدون‌اینکه لخظه‌ای در نك کند ؟ سرعت گفت : ولی من موضوع دامیدانستم » یکوقت بك نامه‌ایاژ فر ستنده‌ای ناشناس بدستم ر سید. در آن همه چیز بتفصیل نوشته شده بود . خی ده شت که‌ما کسول باعصباثبت وارد شد کف ت که ممکن است آن‌هاقضیه رانعقیب ۱۱۱ 0 4 کون سوت ۳ سول ایک دورو تی‌دندریج 8 جون کا ۰۰ کرده دعر ضعال شود که درار, ء" را را دددسری بررت ت گرفنر ور دا از نز يم قني رده و کلوی ماد دشته وی 1 رفنه | لایر پادربث کسول و شاه کی با همه‌ار, او ان بل 1۱8 عول توائهامان شد سبس شنده وحشا ور و بطرف بدرش بر کفهو کزر: ۹ موضو عکلوب چه‌یشرر, خواهبد داد .۱ و بنطصور آقای فلوری‌بآرامی‌چوار داد ؛ ۱ ِ آمشب بکلوب برو, «ص ۳ رفتادت خیلی معیولی و طبیعی باشد, ازابشان فاصله نگیرودر آوشیدن مشروب بر اعتدال رااژدست مده. ماکسول بخشو ست سر بدزش داد کشید و کت و بس است ! من هرگز اجاژه تغواهم داد که آنبادمان متعفنگان دا بشت سرمن بگنتن میت نار کل , بسرعت بدرش را تا رنه واذاطاق هر شد ۰ 1 امه ۳ ودت 7 ۱ مخوف ی که‌دردل جز بره‌سا تا 1