Cinema Star (September 1957)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

ود و بر ثت‌ماتبقبه بر هد و خیه نکشه غردمان ۳ ِ بر کز از صتسم عفر آپن‌هر اسمر علی المجاله بك‌فددی سر بش تداری )خود .ندیم چا حا لی قیاگز مانلید س‌اله 3 ب 0 3 جونسم براتسون بکوپند که شا باشند آنطرف‌های و ماچین , پشت کوء تاد از یر ی‌جادهجهتم يك ده کوده‌تی که حاله مرش کنیم اسمش 0 بود ؛ خوت :هردهی خودش يك وضادیاتی 1 ) ارو «ده «فلستان» هم‌میدما نی که تا چشیشان شود آفتاب 4 هیکرد و با دوی صر‌ذمین اششنه دبگر دست دهمل غان نبعد گذاخت عبن ۰ الساعه ازدهاغ فبل‌سراذیر 4 : برفی هبین خاظر بود م اپن ده دا گذاشنه بودند نکر وف و | نگو لکشان تمیکرد و آمیزبه ها و خیبه شب دا واخته اشند دلشان و اهر شب ببجده دکر وباین امد که سبح از ب محض خاطر وجود ذبجوو پشت کوه دد آورد بر ای خودشاند ماوردند که بکدنمه مقاأمات رس دکه . ای ل ده شکرشان شا دل‌غافل» حه نشسته‌ایم که فردا بسص ن‌حوجه‌های لندوك برو بالی سرها «ز غر د بیداسکنند: سری وق و ور ملاس هم تشتند و گفتنه ام کم یی خودش‌سروسامانی گرفت, مرده خیز برداشتند ذمین ‏ چه کلکی جود کنيم تاساط این بچه های ۲ نطرف کوه‌راهم توی چنك مکتی‌هادا بهم بر‌بزيم و نو کشان کر فتند سدچون این زمین‌هاسا کن راقیجی نیم بالدخره بعدازشور و داشت با کمال دقت و جد بت‌شر و ۶ معورت ببار برای خضودشان شولید تفسو نس لکرد ند تا ] نجا که سد ده کوره* فلستان 6 هم بر ای خو دش عنوآن و اسمی پید باله‌ای سدا کرودند و هفته ه ن! آدم سبل از نا گوش دود فته چندسال د‌ را رواته یکی ازمک‌خرابه‌هائی که قلمز نپا توی آن جمم میگدند و اعد ها را خط خی میکرد ند ارد و آدءپاش هم ۲ نقدر ژیاد ی ۱ ۱ ش که سوزن مدا نداختی بالستن یقت آرد ند وفتی بسکتب خا نه رسید ند آنها جلودفت, بك پادابی بعد سته حاله بجه مکتبی هاهم دم و ز لیس 3 و يك‌با د! بیش گذاشت راصاف کرد ؛ نقی بزمین انداخعت ولزیغ حلحر ه گفت دستگاهی بهم زده سودند و بازی غلم و فرطاس‌هم دبگری پید بر ای خو دش وضم 5 )رده بود ستحویکه عوامالثاس نبز کم کم بفمالیت های بدانید و آگاه ناشب که حکه بجه مه کنی‌ها حوشبین شده‌بودند و حکم است ؛ ازمدنی پیش‌مامیدیدیم اوشات » بکمشت ۳۹ بسبر وپاگی جز < حو بار و ار القلب‌با حاشه مم‌الفاشه > چند حتك حطی دبگرهم بطوردوزانه و ماهانه عالیانه مررتبا یی مردم که هنوز غوره شده خودشان دا ءوبز میدانتند سری عبان سرها در آورده‌اند وحرفهای گنده راز ده بعش میشد و خسلاصه آهالی دها نشان میز تد, مابك چندی‌بر وی حاص اعد وت پایر در گالستیان باهمکادی ۷ ۳ ز رو برت) کهارت سال‌چهار مشماره۱۳۷ یکشنبه۲۴شهر بور ۱۳۳ 1 محل‌اداره خیا بان منو چهری پاساژ لعل ۱ تکشماره ۱۰ ریال اشت شتر الك سالیا نه ۰ ربال چاپ‌صور تلفن۳۵۰۷۵. گر اورسازی خواندنیها محر ی بارك باوددیم ودوای های|ین جوجه‌هازانگل جسمال خودصان خشبدیم و لی‌دبدیم که خیر + مرروه گر روبدهی وی کفنش چما ۵ مغو اند و شمه ادمت و وب سر ثان نمی شود ایلست که زدغره استخاره کرده و اصمیم مد جلوی نضولی حالو شباگشنه‌ها فقط به ار م۷ جفدك با فر همین فلمزدن و دری‌ودی وشتن خنم میشد حرف اشنم و ای چهار روزدیسش حاشه بطی ابن ودق ره‌ها مورب طیفه آی دا باچاوز و چافجور رقم‌زدهاند و ای دیگر ان و شکر خودوس زبادی است میاست و خیلسی وب ۳ ) بالاخر م ت که اژاین که کر اند و سرصان( ۲۱ ویلاك خود فرو شبداد وپهفت ‏ بشت خود فب. حوردند له دیکر حلا و دست بقلم درا بکنند حتی !گر برای مشق خط بأشد: بمد هم آب‌تو به بسرر بختند و عود کرو ند که اگرازابن یمتوی ۳3۶96 به دودوبر ذباد دمق‌شدیم؛ صرماندااز بایان پرداشتیم ؛ آبدا ۷ شود او نهیم و خو مان با خون باشد + بدین ‏ ترئیب آدمکها بزد کواري (ذسر تفصیر بچه مسکاه گذشنه و آنبا هم نی براحه کشبده تکپه یوار نسی۳۵ را دداز کردند و بشت وستص داغ کردند که منیید از ۱ء بایشاند اهم نوی سکیا ۳9 اصلا بباچه که ۷ ۳ ان