Cinema Star (September 1957)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

0 جو یاو وس سا کمد ال خهیر عبر گذیخت. 1 که هسته باو قایم نا کو ری بر اء ورختا م است . چپره های نی که میلیو نبا و علاقتد را دوی برده سیثماها حرکت مضحك و مسغره خویش آئد , عاقبت در بخندء واداشته منتهای ذلت و بدبعتی از حپان جقم بر بسته" و فرابوش شده| ند 4 ِ یکی ا[نبا و جان‌بونی >کدین طالم ستماست: اوق طی ۰ در قبلم های بزركت سالهای > ۱کبدی کوتأهی حوود توجه‌قر از تگر فت‌شةل‌خوددا رهاساخت و بدتبال شر کت جست‌وچون معاغل. بهتزی رفقت . وباستر کیتونم و < هارو لد لوید > نیز مسر نسوشت همیشگی کدین های سیتما دچار شدند دکیتوت» همان قپرمان۲ تاردد یاتورد (۲۰ )۱٩۹‏ و کلح (۱۹۲۷) ددفیلم ولایملایت» دل بی اهمتی ایقا کرد و < لوید » برای ایقای يك رل کوج اکثر استودیو های ۴ عالیوود را زبربا گذادد .وچادلی جابلس» و دلودل‌وهاردی» هم‌از ولقك بای خیری ندبدند ؛ متتها وچارلی> اذ محبوییتی که تزدمردم ارو یاک تموده بود استقاده کرد وقعالتپای خودرا دد ۲ تجا ادامه داد چرادود برویم» «رداسکنتن» «بودآ یرت ولو کاستلو» و «میکی دونی > دا بخاطر پیاورید ... «رداسکلتن» بدرش را که دلقك حيرك بود ود عنفوان طقولیت از دست‌داد و خودش مدتها سر کردان بود . سدوقتی سقأمی سید دجاز یمادی روحی کردید وعاقبتالامر یکانه بسرش به بیماریعلاح تا پذیر ی مبتلاشد. «بودآ[ بوت ولو کاستلوم آنتدر دلار بجیب سازتدکان قیلم هایثان ریختد که بالدخر.ه عنرشان‌را خراستند ۰و < میکی و نی> بپتردید باچنین وضمی از بای در فبلم های کیدی تصرف شود وفعلا در آ ناردیگروم شر کت :بر سبتمائی ما عواقت عومی موجه سودها ند دلیل تیشود کمدین‌هاافر اد بخت بر کشته‌ای هستنده من‌صر با بو یم از بای دد فیام‌های کمدی نعی ترسم ندین تر تیب پسرك مخ ها که پنح سال بیشتر از ورودش پایتخت ما تبکذرد خود دادر ردیف کبدین های پزدك آمریکا ترارداد و اعلام کر دکه با تبه خو بیاد امیدوار و خوش بین‌است" یام من از بازی در فیلهای کشک ی ۶ ۱ خودرا نز دخانواده‌اش‌دد و بو کذرانید و [ توقت‌ها ی مدرسه تخیل‌میگرد .. مادرش دد دابرت بی بر ده بود اودا به تتاتر وبالدسی» بو فالو آوددکه بر نامه جالبی‌اجرا تماید. همین‌جریان‌بای «جوزف» کو چولودا بتاشاخانه‌هاباژ کرد و ءالاخر هدر یکی اذشبها برودی سن آمد غقلتا بایش بد کور تصادم‌تود و با مدای مهیپی دوی سن ژمین خورد همین اهر موجب خمده‌شدید حضار و تناشاچیان کردید ولی «جوزذف» اژمیدان دد تر فتو برای تماشاچبان که اورامسخره عیکردند. شتکلك ور آودد ۱ ددسال :۱۹ ۰ یکی ازدوستاأتش اودا به‌دین‌مادتین > آوازخوان يك کلوب‌شبا نه‌معر فی نمود «جوزف» هستم .اما داستی تتبائی‌هم لذ: 2 ی ِ بازماهر» مه 5 ی ۱ و9 باصبیت دست «دین>دافشرد ‏ افز ود کمال خوشوقتی‌شماست که ؛ جوذف لویج» بر9کترین کد ۳ جپان آشنا شدهابده دمادتین» اژوی‌خوشش[ و بکدیگردست دوستی وهمگادی داد تددجوزفهم بناستقاضای‌دوستم ودینم نام‌خوددا به دجری لو ئیس» ۱ تبدیل‌ساخت . همین زمان یکی از کلو بپای‌شبانه <[تلانتيك» حاضر شد[ ندورا باحقوق هفته‌ای ۳۰۰ دلاد چندی. نگذش ت که کارشان رو تق بیدا کرد وحقوقعان ذرتاتر وکوپاکابانا » به و هز اردلدر درهعته‌زسید. « هال والیس > تهیه کننده ۰مروف قراز ۲ دادی با ۲ندو متعقد ساخت که در اذای باژی‌ددهر فیلم جمما . ۲هز[| دلار دریافت دادند ۰ اولین فیلم آنپا تحت نام‌ودوست من ایرمای ‏ مواجه باموفقت کردید و بلاقاصله دد بکری محصولدت مختلف بدین. تر تیب شر کت جستند. دوست ایرما بترب میرود مسخره‌های جبچهابنست بسرمن ملسوان بر حذر باش امید بز ند کی نیست استخدام تمایعد بول داحت سبرك سه حلقه‌ای در سال ۱۹۵۲ ۰ وقنی ومادتینٍ " باتفاق «لویس» < هالیوود یا نیم تنه؛ > دا با رسانید؛قر آردادشان با دهال وا بپایان رسیده بود. «دهن > ش تکمیانی مترو دفتو ببازی درا <ده هزار اطاق خواب» برداخ و «جری» باسرمایه شخصی خو درقیلم دغقات ار »با «مارتا و بکار کردا نی بزدان مك کو یر نبود. خبر نگادی از او پر -ترك «دین. مادتین» ش تاراحت نکرد؛ «جری» با تیافه مضحك خود جوابداد: -چرا؛ حالا حس مت