Cinema Star (October 1957)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

ابو اده غا او اد ازیو اه وفم و اندوه چیه مین ید. هام خنده» اذ ترس رن انفا!نشادء‌است رکه برای اجرای بر نامه ۷ رتاو بربوث + نو بورك دا ترل کردم. براددم «و بك > دودفیق خوبم وجو کادالرد» د < ود کرارنر» و شش نماینده « ابیت رکوردکیبانی > همراهم بود ند با وائما اوفات خوشی داشتیم » ررنبلا دبا بوستون‌و کلیو لندچندی عاندیم , چبادمین مقصد ما » شهر (بتردیت» بود, دروژشنبه ۸ جمه » روژیکه هیچگاه‌فر اموش نخو اهم کرو من داشتم خودم دا برای امرای بر نامه ای در نلویز یون آناد, گر وم که غفلنا موجه شدم وه عطیمی آژمردمدد خادج بر ای #بل ما اجتماع کروول زد از بالا +جممیت _ ث 9 ال (بن ۸ راد تفر ( و شاید 2 #۱ نطو رکه قبلا بمن گفته 0 مجرز ارو بل دو چین مرائا رد ولعتا: 3 جمیت بجلوی بل هم آورر زر ۱ ) آدایش اب ار ردام 1 آبا مینان تاشت بتو | ند پم جمی مس جدر پم مس چم هه ۲۹۲۲۳ جح ها هه ی هت هه هجو و و3 من داشتم کور میشدم اج یو هجو یج وی یج یب یی ۰ سم حص یج یب ۰ کنور۱ ساله‌ای که تنها با ش کت ور وو نما بعنامه ودهر پار » بینما راه بافت وبابازی در فبلمهای ن ای‌دابل سس ول رال پچه خ هن بای جه احسناس کرد 4۴ج و درا از و پد *د ی یبای #فلیم تحساب‌میاً مد #بلم جوالان ار به لم کنند [ کلمیا) و د بد ۱۰ ۳ ۷ دیده‌الد ام و اند اپی ماج اي با و دما ن ها جرای باور فکرونی را که بر او آ نها آبکه «سال‌هونو » را اخحبرا در د یاو (آ لاب آر ٍ «بر و بز توری» مت اذ خظر جمعیت برایم مایه ۱ فکراینکه تااين اند سردم هستتم ‏ کّ میا نداغت ۰ [ ثر بهتر بن زندکیم مصوب مبشد. هبانشت ؛ ماهبه بپتدل باز کشتبم» خته و وامانده در عوض سخت مفرور و + حالاقدری میتوا نستيم آنکه خواب دفتم. ناک شم. درد یف از خوشعالی خه و درچشان‌خوددارم و کوفته بودم ی بخوایم . اما ی دار در دختضواباز دنده می‌فلطیدم ۰ ا ان بوضم هولناکی از خواب بریدم . چشم ماددم خیلی ذبرك‌بوه » علاوه پر این جهاو ال بیش بز دوی‌چشم عل جراحی انجام داده بودف , دی نگاهی سن‌افکند و پرسید چه حس‌میکنی ؛ البته حالم بد بوو + اما سعی کردم آن‌رل ازنظر ماورم ۰ بان دادم اما مدا نسم‌هبچو قت نمی‌شود کسی تکته‌ای از مادرش. بنبان سازو صبح بعد امأدد پ د کتری ۱ 1 ۱ 1 بخانه‌مان دعوت نمود. من‌دوی, صندلی نشستم ودکتر باوفت چشم مرا مماینه کرد . پیش خود مبگفتم نبایه بترسم» مهم‌یست و بزودی خوب خواهم شد عاتیت الومر کتر که اژسمایته دقبق خلاس شده بوو . بساددم دص کلت -خیلی مناسفم» ون خبر بدی . برای شادادم . دکتر آهسته‌ادامه. داد: چشم‌سال زغم برداشته استء من بایستی هرچه ژودتر او دا به بیمادسان برسانم. من کفتم, خر ا دکتر .هر کاز ی که بکوا خواهم کرد» بشرط ی که بگذاد یدوو خانه مان باشم د کت رکفت: سمن به‌معا لجه شما دراه چندان امیدی ندارم. من‌افز ودم ار یدعم لکتیم| گر بهم نبافثم نوت حاضرم به سماز. یایم . بالدخره بهر نحو یک بو دکتر با دای من‌مواققت کرو چشممدا باند پیچبد و من ک نیو که کتاب تج انم ۰ به‌ تلو نگاه نکلم وا خبره قوی‌چراغ خود دادی ن غقط این بو که دا :