We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
ابر ای<اذسانههای دونمان» ش
پرو لو ند ( عقدمه )
ورصالن ابرای شهر هوعمان توجهش با تیا توت گرمتدماین خاطرات کفشته ۱ تحدید م سجرد اتبامپرده اول به مهما تعا نه و لوتر 4 رهصبار مشود در ]نس داتشجوبان حوان ناو خوشامد میکو بند هو قمان برابشان "صئیف کلیتواک دا میغواند اما از قرار عبلوم دیداد « استلا > زخمهای کذشته دا باز کرده لذ علاقه آنها پشنیدن افنانههای عشقی خود جوبا مشود
هسهاطر اقفاو حلقه»,ر نند واو سفن میپر دازو افسانه المییا
دز بازیس *: هوفمان دا نشجوی ساده و بی تجر بهایعت که بعشق حروسکی بنام ۳ ساژندکان بالدترانی و کوپلیوی ددنظر دادند با ممرفی « الپیا > بمنوان دختر خود از اهوفان پولی بدستآور ند
در جشن »حللی که بر باه ور الییا < آهنتعر وسك را خوانده و پالتی اچرا متکند . هدنگایکه
علتامیانه اسپالا نزانی و کو بلیوی مفشوششده و کو پلیوس بدشمنی با دودسش هر وسلهرا از بین میبرد هوقمان متوچهساد کی و حماقتخود میگردد اقانه ژو لیتا
هوغان جوان نرونمندی است که دیو۱وار عاشق بکزنهوسران «دذیای و د زی شدهاست «ژولیتام کهتجن تاثیر سجروچادوی ودایر توت عبباشد: ۰ شمور ی دا عسختر نموده استا
هوفبان » < علیل > منتون
بقذولیتاد! در بهمبارز
۶ بن کید اطان خغواب بدست میا ودد با عجله موی ژولیتا پرمیگردد لی«ترجه مشود هتراه دای تور او زا
۳۹
هتل رساند, و
مج به را
اثر برجسته سینهای انگلعتان که مشاهده آن بر ایهنر دز ستان 3 اد ویب بو ون خو مهس کب مد ۳
تیه که کاز کر دا سنا
شای؟
مو همست
«دوقرن یشدر کو ثسبرك | لمان مر دیم م تتودور امادوس هوهمان که بیشهاو و کالت 3 5 1 نویند فیوموسیقی نز مهادت کم نظیر ی داش
مرد عجیبو مر موزی بود
9 غعمهینروزی گر بار
ار ژاك(م تیان
» حوشحال , (
خندان ؟همیشه ننهانوده
اری برده سینما
سوت
ثه گر ده
خا
وهی میشو د
ت ا( فرط
او دست میدهد وور له
طرف ۲ تج کید رز باکر
م8 دروحش رم
رت مپگند
4 شموراو
افسانه آ" ! ثتو نیا
دوراژهیاهو ؛ خاموش و فکار وروباهای دور ۱ ح هو فان : هیر مند ودرازیغوطهمیخور دداستانهاش منه کی کنندهر وحه و فا زد ی ۲ یگ ۶ ۳ وان 2 ۲ خوداو بودند همستهافساهر مهرد ۹۳ 5 آنتر یبا "۷ ۱ ی دوستدارد . ماور آ ومرموز ازمیان »ردمرفتءختی اطر افیانش هم وی درآ تتری) ۳ آوداز خوان ؛ ونشدند. امر وز دیدر کی ناد او ثر مرن حنجر, ۳۹ و بددش, کر با
ار * ۰ مش بای فر اموسشده -انخار چنینمر دیدداین<
تزیسته , هنگايکه آرامگاه او نیز
سالب) جد
گزای مردم نآمشرا
۱ ۱ ٩ ۹ ۱ ۱ 1 متو ان ۱ ۱ درعنوان آخرینو بزد کنر ین ار مشاهده میشد میکو بند که وفتباخابرای ح
دایاد مردیساخت به ز
کفت . >
داد ان و و و و و لندنفیلم تقدیم میکند افسانه های هو فما:
۱
و من
ژالد او فنیاح
معتود ماختبار رژبان #وردند.ژزیر ابر ای ژاكث اوقتباخ تام
ساههایهو دمان»
عنام :؛جهان و حیات, دا ع
ات و ی
تما یکل یاو رامیب هون کر
ِ دمالی دهیر اد کستتر روف وده ! تون از غم د دنچ ووری جات 9 مرو نی بیش پپست کرسیل دخترش را غدیدا از خواندن آو اژهسنم نمووه و بفرا یز عم تج نیز دستورداده با کتر میراکل که وج مر مر ۱۳ دخول ندهد فر انز متوجه دستووآو لمیذورو دکتررا با تفاقهو فمان بدا خلهدابت میکند . هوفمان حالت ثبر عادی نو نیا» دا درك میکند وا ار تول میکیرد که آواذ نضواند اماد کتر میرا کل دخترك دا نات میساژد که آوازخواندن برای او خر دی ندارد , ۲ نتو نیا بعو | دن آو ا(میپردازد
۱ َِ ا مروه ۴ 1 1
وسیسدد آ فرش هو فمانداد فا ید ودا عمیکوبد. اپیلوك (نبچه )
ددصحنه ابرا آخرین نست بالت «اسثلا > ی ۹ هوفمان گفته شدها ند و پاکشن آن هو فمان متر جه ذوقشاعر ید93 خود میکردد < استلا» ده طاط
مها فعا » ظاهر میشود و تکاهخو99
بحوی او فیانکند
درا پنمبان ( بنه رو ۴ «فسود حقبقعی امباته ما دادبگ کرده باستقبال و استلا» مره
هردو باتفا از نظر نا ت_