Cinema Star (November 1957)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

کشتی مساثر بری ( و کس و تجبلی و کرست‌استاد» درد اه‌او لین سفرش بدودد تیا بايك مین‌سر کردان تصادم کرده ودرظرف مدتی کمتر [زهفت دقیقه براثر| نفجار بقعردریا فر ومیر‌ود و محل| افجاد نیز در قلب اقناتوس اطلس چنوبی و دود از مسیرعادی کشتی‌های سافری است. از کلیه سر تشینان کشتی که تعدادشان بالغ برهز ارو صدو بنجاه‌وشش نقر می شد تنهاچندتن زذنده ماندندکه 7تان‌تیر از زنده ما ندنشان‌چندان ! لاد نبود ند واینت سر گذشتشان: عنکام دمیدن‌سپیده‌عیح: | تگاه که کشتی «کرسنت‌استار»‌هماً غوش پاصدها »سا فراشر اق زادهو تروتمندش بقعردر بای سر نوخت‌رهسپاز شده بود ۰ در میان نطمات ددهم شتکسته کشتی‌هیکای بجشم‌مبخوردگه بختی تقلامار دتاخوددا بروی آب تکاهدادد. و از آن هبه جلال‌دشکوه کشتی ماهمین بجامانده بود مرد شناور. دا لك هولءز» معاوناول آشنی بود که‌ازچهر:تبره وژیبانی. هر اه اژو لند کش مبشد زنیه ج-.! ی یدیسا ل و تیرومندی دا جدس زدکه باوجود آنکه از نیمه‌های نب تاکسون دوی آبو ددحال وتو بازدن سر برده بود هدوز کعلا از پای ,در نيامده بود . درك این»وضوع که پی از آن حادثه‌ده‌شتناكت وی هنوزز نده‌ما نده تاچشش بروذدبگری دوشن شوو پرای اوذیاد, جالب نبود. . تلیش[ کنده آزیاس‌و ناامندی ومی‌دا نم تکه درمیان آنهمه کسد کت تا وجود وعدم یکنفرمی‌توانت بحال او مو تر باشد و آن‌شعس نیز «جولی وایت» دخترك بر ستار کشتی بو د که اوجواب محبتی‌راکه تست باین دختر |زهنکام ترك بندر تبو بورك‌دد قلیش بدید آمده بود درچشان آبی رنکش خوانده بود ومی‌دانست که او نیز وی‌را دوست مبدادد باسقش اذاین بودکه دداین اندك مدتی که قبل‌ازو توع حادثه | تفجار» باهم در کشتی کار مسکر د ند فرصتی دست نداده بود تاباوی از عشقش صحبت کند وماجریداباوی درمبان بگذارد در آن هفت دتبقه شوم لعنتی نیز که کشتی درحال فرودفتن بود ؛ «هو اءز > بقباقهٌ يکايكاطرافبانش دفیق شده بود تا بلت» اودا سا بد ولی افسوس که هر چه بشتر کوشیده بود کمتر موفق شده بودو اکنون دیکرتقر با برایش مسلم پود که از آن پس اودا نغواهد دیدو تخواهد تواشت اودا دد بر بگیردو قلبش با طر بات محکمعشق بطبش‌در آ ید گاء‌یگاه بالهٌ و -شتناك يك سك‌ماهی از آب بدر آهده بود و پرشکنجه فکری او داجم بدخترك افزوده بود . بنظرش خطود .کرد که دخترك نیزا کنون دد کوشه‌ای شنا می‌کند ۰ اینر | فرض کرد ولی فکردندان تبزسگماهی «جالامیدی برای دیدن او باقی نمیگذاشت . و سپس دفءتاً چشمش بقایقی افتاد و برق امیدنو ,نی چشیا نش‌را دوشن ساخت. چهاد پنج‌نفردرروی " ثابق ۱ دستپایش آبدا شکافت تا بسوی قابق بش بر ود از بنج فرسر نشینان‌قایق دب نفر شا ن که مرد بود در گذشته بودو میچی از ز ندگانشان تیز «جولی» و وا بکیشان ذن‌جواتی‌بود. ذن جوانی که مادر بود و مادد مضطربی که فرژ ندش‌دا |ژدست داده بود یکی دیگرمرد تاجری‌بود بنام‌«میدلتن> کهز نش‌را دداین جنجال و اضطر اد کم کر ده بودوسومی بيك|سکانلندی بووکه ظاهر! وضش اذ دیگر ان امید بعش تر بود مردبیر به‌هولمز اطلاع داد که جو لی‌دا در آخرین لحظاتد بده که مشنول س رکثی بوضع جر و حین و آسیب دیدگان بوده و بنابراین باز امیدنجاتی باقی بود دهو لز> بلاا نقطاع بخاطر سلاعتی دجولی> بدر کاه خدا دعا میکرد که درهمین انا اژ دودچشمگان بقایق نجانی افتاد که ازشدت سنکینی در شرف فرودفتن بود و عده زیادی که از تجات یافتکان حادنه بودند دد آت تشته بودند . دیدن‌قایق دد آن وضع خطر تاك لحظه ای ندیه حولیدا اذسر هولمز بدد کرد و میاختباد کفت ۰ «سر نشینان‌این‌قایق خیلی زیادند. > دهولمز» این‌جمله دا بدوث تصدخاصی ادا کرد ولی خودش هم نیدا نست که همین موضوع «اخیلی زبادند» دردسر بزدکی دا برایش ابجاد خواهد کرد و محود املی بدیعتبهپا خو اهدشد . دراین‌هنگام ناکهان با دیدن سرینك" اینان که اذ درون آب بیرون می‌آعد ونرو می‌رفت‌دشته افکار هو لمز اذه م کیت و چشم اذقاین بر کرفت وذیلی جلو تراژ تایق» درمیان آب‌کیبوان زیبای دختری‌د| آشخیس‌داد. آبا امعان داشت که اودجولی» باشد ؛ بدون اینکه تکاهی پشت هنر پیشگان : تیر ون‌باور مای‌ز ترلینك لوید نولان ت حرش بیفگنا ۳ آفکند و سمت: قبلادآ نکه و