We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
ل (زدیدث با
کات ی نها کوت
رها آنجا جع
4 ی 3
ره خواهد توا 1
۳ و بشدو تحلیل که 0 سای وق 0 انه (جغشت بر جای خشك شد
ح ازقایقی بودکه چند لحظه بیش اذدو ددیده بودو | کنون بآنبا تزديك شدهو وی می توانست انرهای کشتی وکر نت استاد »دا درننرةآن تشخیس بدهد که با تیا دستورمیدادند شنا کنند وخوددا ه
قاین بسا نثد هولز نفس داحثی کید و اعاس اطمینان کرد . «مکیئلی»
ازآدسر باذانمجرن ۱۳۱۵ برد که کاملا میشد بوی اعتداد کرد آذابنبس دیکرلازم نبودکه لك شهالی براینجات جولی اژدست. سکماهی وخطرات دیکر بچنکدود ابموتم دیکر قدرت جولی باتمام دسیده و بهپچوجه قادد بشناکردن
برد بهز اد جان کندن با لاخر هو لمز
درا باخود بقایق برد.قایق کوجك و یادرحقیقت نما قایفیکه توا نت اذآت باز بود. لك طشتی بودکه یش اذینج مترونیم طول نداشت وساختمانسادهایداش ت که نقط بر ای هشت نف ر گنجا بشساخته خدهبود واکنون هیه باذءاتدکان نشنه و آنبا یز که به نوبتدد آب شنا میکرد نددر تقلای
جانقرسای مبارژه باتیستی چفكت
بود ندقیل از فر
کنندمتملق بکاییتان
مركدد او
بیدنه آن ذدهبودند وتعادل خوورا حفظ میک د ند
قَایو
. سشاز آنجه که يك تجات نام داشت كت دام مرك شببه بود
قبل از[ نکه جولی و هولمز بآن برسنه عده سر نشینا نش بستو هفت, تفر بودند که شامل کایتان «دادو > فرما نده کشتی مدوم نیز میشد. کاییتان در قستجلوی کشتی ددحال احتضاردد از کشیده بود و چیرماش ددذیر ان عون[ ره
زخبای ضرش مثل خاکستر پریده
قياقه ای میباد ید اژاومر اقبتمیکردوظاهری بود کر فته بود که ظاهر] جزمحبت ودلوزی در آت دیده نمیشد لیکندد باطن جز بنجات خویش بهیچ چیز نبی|ندیشید .
همچثانکه هولیز در اطراف قایق شنامیکرد چند تن از ددبانوردان ودوغن کاران و نیز چندتن ازمساقر ین کشتید| که در ساعبات غراغت پاآ نان صحبتی کرده بسود شناخت... قیافة مسافرین با این لباسپای نده و که باده که آب از سرورو یشان مرچکیدکاملا با آن 7 کر سنتاستار» متفاوت بو .حتی دواین له پسر ای نیز نگاه کردن سای عبدو نف[ ان بان حالت
اعشب ذر سینماهای درچه اول ابرآنمترویل 2 پلازا
در جرنم
۲ باشتر ال ددفیاار حامصدر-و توا قوراج کاپورا
۱۷
) اٍ ۱ برخرجترین فیلم فارصی 1 ُ
۱۳
رقتباد بر ای هو لمزوسبلهسر گر می بود . نی که با موهای طلائیش لباسی از سأتن بتن داشت و دودی آن يكردیف| ماس که مبلخهنگفتی می از بد ومرد چوانی که هنوژ یالبای شبش تقیافهاش شبیه میهماب نهای يك شب نشیثی بود مملومبود که هنگام غرق کشتی دد حال شب ژ ندهدازی بوده| ند
«مکیئلی» دوی لبه قایق خم شد تابپولیزو جولی خوش مد
ن
دستهایش دا بسویآ نهاوراژ کرد وفزیاد زد : خیلی, از دیدب نتان خوشحالم آقای هوللز.
مماون اول کشتی از درون آب برسید: باد اضافی ددقایق تیست؛
کابیتان شمارا احضار کرده
زود بیائید بالا .
آشبزدو مین کسی بو د که بپیشو از آند و آمدو کفت : کاییتان با شا کاردارد .
هولیز باعصبای تگفت ۰ الات ان این قایق زیادی صمم هستند. آشپزملايم. باستعداد, کایینان امر کرده است
شماو خاتم ووابت» | کنونما احتیاح شدبدی بوی دادیم
اما هو لبز هتوذاصر ادمیکرد اکررماييانيم قایق وا گون میشود آنگاء يك روغن کازسیاهیوست که بانگرائی مراقب نردیك شبن سکناهیها بودکنت : آقایهو لیره من ودادس اسیت» میردیم توی آب وشماده نقر بفرعائید بالا .
دودد یا نورد آمُسته و بدقت از کتی. قیردن ابید له دوفنیس اس (زهرحوحصی بات ۳ ما ونو بررستاد کشتی و اذدسو ار شدن. غاب کنات کند
هنکامیکه درقایق ۰ پرژنه فرتوتینام «نادسن» که مانی, وانده ا یداو و ۳۳ دا ددون بتوغی می یجید هو لس برای اخذ دستور نز دکایتانرفت + بك نظی بقب ما کاییتان کافی . بو که بههو لوز بفهما ند که او احتیاحشدیدی بدار ودادد. و جو لیهم با اپ نکلمات بترص وی افزود : شکستگسی ,دد جیجه و شکستکی ددناحیه باژوی داست وفکر می کنم. که خو فر یزکه داخلی همداشته باشد .
با اضط راب برسید , چکاد از دستمان برم یآید
دختر گفت < هب کادوقی من ۱
حدا کثر کو ششم دا خواه م کرد طولی نکشی دکه کایبتانشر دع بهذبا نگفتن کرد ودرحالیکه اقددد : بشست مینالبد تاکهان عرشدابلند کرد و از آشبز یرسید ۰ بگو بییتم ۰ میتوانی کشتیدا جینی ل ۱ آاك برعت جواب متفی. آعبردا اسلاح کرد: قر بان ك مد خیلی واضم . ددیا 27 است وهیه طرف وا آت فرا گرا منظر کتنی دومقا بل آسان یاس کج