Cinema Star (November 1957)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

20 هه مه فتند ثه هس ( یی ل ۳ ی‌دو 4 وان هستی خندی ودر جوأت ‌ رس ی دشش کات نداشتم ‌ِ خدمتتان عرض کلم تابحال دلید که مطایق نم ناشدبازی نکردهام دراغلب فیلمپا رل اشخاس حالغورده را ایقا نبودهام »مل (چار بنکتن) کهنه فروش ودلال در سال ء عه ده (ذاکو) يك اتناننده خارجی ددفیلم (چه کم ی نر || نجام داد؟) و (وان‌دوهید) يك بازجوی آلبانی دد فبلم (خانه‌اسراد) و بتس) ددفیلم (ذیر پیراهتی آهنی] دمجوب من (مودی) خیاط در فیلم (بالتوی‌سابق‌الذ کر) خلاصه دبا نطور بکه گفتم م یبر(صی دم ساله:) باموهای نثره‌ای و بدفواده دا بازی کردهام قبل اذایتکه اینگونه دلهادا بعهده بگیرم هیکل وشکل و طرز لاس بوشیدن و خلاصه‌شمه »شخصات برسو ناژقبلمراشغصا طر ح‌یکنم من ببشتر از ] نکه‌فادر بنوشتن مشعصات پرسو ناژفبلم باشم میتوانم آترا ترسیم کرده و خوددا باآن تطبیق دهم باید بگو یم که من و پدرو ماددم ددیکی از نواحی پست شهرزند کی ميکردیم وافلب دوستانم دادعوت وتشویق میکردم که سمنزل‌هابابند: وزما نیکه‌مادرم مشذول آماده کردن (دو بر همیشه دل اشخاس غذا برای گرسنکی تغیبر نا پذیر س میشد بارامی دد گوشه‌ای هی و مشفول طرح‌ورنك آمیزیو تصوبر دوستانم باقلم‌موور نك میشدم بنابراین عجبت بنظر نمیرسد که باطرح پرسو ناژ فیقم بر وی کافذ كمك مو : بتعایم دقتی کتاب با ارژشیدامظا لمه میکنیم‌نتها زمانی بی مهادت تویسنده‌میبر یم که خصیتهای داستان دا دد نظر «جم کنپم. واز ۴ ری بکارخودم به استادی و ی ۳0 (ىدینتر تیب, لهای مختلفی مج وج و موجه دبو بد کوسوف که کار ش‌را ۳ وخ ی ی بقدری محجذوب خود میتماید و آن تدازه داستان وافر اد وداسته‌ بان جلوه کر خو اهندش که تمی یی موائيم بن حقیقت وافانه فر قائل شونم من نیز ما تندبك خوانندهزمانی که مشتول مطالمه سناربوی فبلمر میباشم همه حوازس خودرا متوجه داستان وشخصی که بابد رل آودا 2 3 در فنلم عفاق ور رارک ‏ ره باشد و ر یاسور رز زوا عواستنده قشا شماره نوشته خود اوست که 9 1 بر ای .دوستان و علاقتندان منوچهر طیاب 1 شخصیت نواسته شده را در خوو حس کلم باعث میشو دکه‌ من در مدت فیلبردادی ازداستاشی شخصیت خوددا ازبادبرده و ددست رهین از لحاظ روحیه و آخلان‌شبه برصو ناژ داستان بشوم تاحر کات‌و سکناتوطر ژصحبت کردن برسو ناژمر بوطه‌ر | بطو ر کامل درك نکلم‌حاضر با نجام آن نیشوم» لذا چندن آزشر و ع فیلم فیلمر ابر وی کاغذ هفته قبل بردادری برسو ناژ آورده‌و درد جو دش‌دقت کافی‌میکنم بعضی اوقات برای من بسیاز (دبوبد کوسوف)] در صحنه‌ای ازفیلم (عشاق فراری) کارل (زو باث) پدر«اودیل‌درسوا» را بعهده داشت 3 یف ۳ دموزر اس م‌ تواقصر اعع ی مان دست است هکره | اصلی فیلم نبوو 7 ادا ترسیمکروم : دی مك کفع کفش با بان بط لبابی رکه دوه يك‌یقه باله بلند دب رکشته ازین ‏ ۳ اینگو نه نه شخصیت| ۳۳ صی‌مصرف میکنزد. بر ای‌دو ختن بقه به پر دوزی‌داقع ددخیا بان (جسربا ان مر اجمه کردم وژمان ی که بف رسب شدهءرا با انار هر قورت‌دا و نفی زنانکفت , فوق‌العاده‌ای است فکر نم عهده‌دو ختن آن‌برا. ۳ من بالاخره ودلغرار تهیه نمود ۰ دل‌مورد علاقه‌من ۲ تبتوانم برای‌این_ سثوال بعصوص جرا با , البته‌رل ( کاندیشسگی) درلپلم (بك بزغاله برای ددبول غورد این صعادت دابع دادکه ژیردت بکی ازچند کار گردان حقبقی دبا (س دول :13 لبم گرنه رم کنم. همچنین پبسبب ای الا (کاندینسکی) ودست ی فان روحیه پدرمن بود ۱ مهاچرت کر ده ودرمجله زور نف لددن بای اشتفال دافته اس . لذاعلاتمند بودمگه سس دل بمن ی 9 بثوانم‌با موفقیت فا بهتر اذهر [ کنر دیگری ۳ ۳ دوف دومن اصل بسپاردشواد بود۰ . من ابفای آخادل دا