Cinema Star (January 1958)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

(کر بتوانيم قایق دا طودی انیم که باد از بشت سرمان بخوزد کارا مان فوق‌آلماده اسانتر خواهد شد هه باید بوظیغه‌خود عمل کنند راشتاص‌سکار ه زر اهی جز اتتخاب مرت ندار ند قایق ما تحات دهنده مناستر ین افر اداصت کس» بالهن استهر! آمیز کفت 4 متأستر بن» گردن کلقت ترین! خانم میدلتن بدفاع از دی شتافت ؛ اما صحیح است؛ نیت ۱ يك‌داتشمند فبزیك‌ر! باب نداختید که این میمو نهادا تجات بدهید؛ و بأسر !شا م به حاأشو ان 0 بل ما بشتاعه تو بس و بت خو !تنده ایرآ «رافدا کرد.د که يك سك ترسو را تجات‌رهد. . . و اشکار پود کهاذاین کلمه مقصودش تنها سرهذك بار ینکتون!احت که از سخنان وی از گوده پدر رفته‌و گفت خانم ک‌تر هز خرف یگو ید + شما خودتان از مه بدترید؛ و در هين گفتن این کات از شدت‌فیظ دندانهایش‌دا بهم مپفگرد . فن باخو سردی خوشحاله» ای گفت خودم‌هم میدانم جناب سر‌هنات ! اما همکن اصت یگ ند چرا همیشه اقر ادرذلو بیمایه گردن کلفت هید و افراد فده و دانشتد ضبفتر . آفای کاپیتان خجاع! -خانم عید تن ؛ دستاز گوشه و کنابه (دتتان بردار ید ۱ امادی بپیچوجه حاضر کنار ۱0 _ِ ۱ ۳ ۳ ۳۹ ۰ ۳. ۷ ۴ ۴ 9 ها هت . ۷ و ۳ ك ۰ ۱ ۹ سس وه 9 ای میکنم ۳ 2 ظ 1 1 آوری شجاهستید و من ازاول متوجه این‌شحاعت شده‌بودم شما واقعا بکازخودتان ایمان دار بدو انا صحیح می پندارید. کشتن نیمی ازما بخاطر حفظجان نیمه ای‌دیگر #من‌هم با شا موافعم جولی عصبانیتش عود کرد حتما دلیلش هم ایشستکه خودنان یکی از خوشیختانی صستبه که(ذاین فتل‌عا, و حشیانه جان بسلامت برد بد سر نده ما ندنل شاطر ثبر وی اصت که دارم نه بخاطر . هولیز فرپاد کردبس کنبد #فی است . مید لثن درو به هو امز کرده کفت +فرض کنيم او نتواند باما کار کند ‏ قدرتش دانداشته باشد و در به زاه ازحال برود پا بازهم‌مجور نجأتا و هستم جو که او مش قه کاییتاناست؟! هر از (حساس می کرد که [بتسا جا ی اس که با ید سای جو اب دهد خیلی ساده‌است. آاکر من نتوانم کارمد۱ انجام‌دهم اگر خودم نتواام ازعیده اداده‌ثایق بر آیم ۰ اکر خودم‌هم عءر یض‌شومو فابده‌ای نداشته باشم مانند هر نرد دیگری بدد با خواهمرفت بپیچو جه استننالی مو‌ جود فمبدات.. صداین فار نی همجون صفیر شلاقی محاد له‌ر۱ قطم نمود وهیه دا سا کت کرد هیچکس دیگر بایه ازقایق بآب یافتد هوامز ات وق ی کت ی -وزعا لک بو ی اتعلاب تازه‌ای بمشامش میخو رد سو ال کرد -«چه فر مود ید آقای فار ثم ۲ فار ی از آن‌سرقایق روبروی هولمز قراد کرفت و با قیانه‌ای مشتوم و تبره کفت : لمیتوالئی هی | ترصائی یسنان یو اشم هم تر | سر صا ثم من خاتواده‌دارم‌ماحساسات دارم ؛ احساصات اتسات-ی رن هل بت بشر هه‌مو لی متل شمایك که یخ صرد و منحمد آقای کاستان ؛ من می کو یم که ما ,اید بر کر دیم و کله آ نهایی را که نات اتداختيم برداريم و انهسارا تنیز در نحات خودسپمم کنيم اکرژن و بچه خود من‌دداین قایق بودتد | نوفقت. هو لمز باسردی کشت احساصانتاتر | می‌فومم .۰ بیژاخمت سأکت. بنشنید چپره فار ثی را ایر‌سیاهی از خشمو کننه بوشانده بو د قایق‌دایرگردان و آنپادا تنجات بده ! سخاطر جیم باشید |فای‌ناد نی چنین ؟اری نخواهم کرد و هنوز حرفش د! تمام نکرده‌بود که فاد تی همچون پلنگی وحشی چاقوی بلند وتیزی ازجیب بیرون آورده و مهیای بر تاب آن‌بوی‌هولمز شد طیانچه هو لمز بسرعت برق اذجیبش رون | مدو فار نی‌داد کشد ۱ ی زو ۳ گلو له داشتی که مت ور که جرا و # هولر رای ۲ 7 چه را 2دزهی.. ۰۱ ۰ ۰ ۶۱ له ۱ ۳ ۳ ۳ چ هن ۲" رفن چا در لو | 1 تا حبد ۱ ب ی ۳ ۳ جای) ۳ درد آس‌همه انا بافته وا ۳۰ ۶د هو ای بو د وا عهدم کل و .ان لمضا قرف . اکنوت‌حاضر باتجام ورن و آ با او نم ماد ۳ ۷۱ دیگران 1 ۳ سر د ابهای بیر حم باینا, ۲ یرو طو نان خدیدی که آفاز و همه این‌افکاررا از ۳ بوجود آ ورد که ۳ آ نان نیز نجات‌قطعی تخو اه رازه فردای آن‌روز هنکامیکه هو( با دیگر ملایم شده د آبها ساکت بووی وافراد قایق صاخ وب مختصری که هیچ فاییده‌ای بعال خنت جدعرعا حان نداشته بود باز بارو ددن برداخته بود زد هو لمز خوورا در آستانه اخذد تصمیمی حیا تی مد بذ وسرانجام نیز بایاه‌ای آرام و ملایم احپار کس کلادی رابجا نتیتو جولی چاقودا فورا ازسینهاش‌بیرون کشید و مشفول پا نمان محل زخم شد