Cinema Star (January 1958)

۳ ما9 زر دی ! و مش ۳ ۳ مت [ لب گم که ان فیلم | تام" بمب 1 گر ده + حون یج 8 ۳۱۳ 1 با هو لا از بسئی کی +۳ # پا هی 1 ار ,هت طِ 1 ۳ ]ریا ها له که مو #ّ باشی ؛ ک بااژخودت گرد اما ما3 .به را وعباس مصدق»اسمال ۱ زر قیه ۰ ف زوده «سودی رتاو ار ار ۱ و حه زر کته بو ول بو 9 نا ۳ ارآ ن‌ر و۵ ۱ رو فبا ۰ أ چا ها درد شب | زو به |زهمه جالبتر بود ؛ 2 ۱ رنه ورودسالن میچر حید» یال عصت ۱ 9 َ از[ نجا تیکه این ۳ ۳ حرش راز لف فلاث بر تجپر و ِ رلاح عم تات اراس ۷ هم یل عادت در سه بسی رورت ذنها تخرد 1 بود که روفیا بدون اینکه 4 رش بباوددتا کهان شا نه س‌ لت شا نم فرو میکر دوددمیان ل ! سل |و چن دکنگره بت وی ۷ را زیاد میکرد + من خیال بکردماین هبل ب چا 13 گرد و لی بعد| فهمیدم که خانم 1 1 امو لدعادت کر ده ۳ هر کحا رو ف یدش بکیسوی نامر تبی بیفتد بیاییارشانه‌را برمیدادد و آ نرا ی مبکند ۰ خوشیزه‌تر آزهه بر نت 24 ایتک ونتی بخا نمی که موهایش زرلیده شده بود نزد يك شد وشانه را یزلف ا و کشید یکه-ر تیه تمام (لف غانم بشائه کیر کر ده و ازجا کنده شد بعدل معاوم شد که خانم بر برر کجل مازرژاد بوده وخانم روفیا با کند نکلاه کیس‌وی [ برد بش را درشب ژانوبه پاكر بخته است. ناصر ملث محل ازهم با نمیشد » خیلی خودش را رفته بو . نار فت باخا نمی کر م بگیر دکمر نبه مصرف میشد و دو باره سر چای ۰ *ودش برمیکشت مثل اینکه سایه (الده آتامصطفی را در کنار غود ۰ ۶بد» خیلی‌دمق بنظر میرسید » دفتی موز يك‌سامبا فشای ساان‌دادر ود گرفت فکرمیکردم ناصر خان ۱ اددتر ازهیه دام خود دا اتتضاب حو !هر ت‌ / رب اما یکره مشاهده [ نشب ۳ صر لخت‌شده و در میان +۰ 1 یواست ی مشفول کر دید دق بغل‌دستم علت انسل را سغوال کر دم درجواب کفت -مکه نمیدو نی که ناصر غان ملك مطیمی قبلا( اينکه هثر بیثه ی ما وت نر تسود ءعلم ور رش بوده است و حالنهم بیاو ایام گدحهه یا مدای موز پات مشغول ورزش ضباشد السته میدو که از قدیم کفتن ثر ات عاوت غو ی سر | ۰ اقا 6 مو ز و تاصر ان هم حبفه ال شش کو شه ای مست ۱ ۷ بقل | بستافذه ومر تما پبا له اش ایا له هي اند خت؛ هر چه باو نگاه گر دم ٩‏ ه یلم چه » طلبی تست بت بم یی لد 11 سم تس دستکر م نشف 0+11 ند ششی ۹ ات تا ون ۳ فا فان ط ۳ ای ۳ سس نظ ع ظا بل ان فیس ۳ : سچو كِ_ ک حال و ثتر و مصلسی بدصت باوددم با ۱ حور آ فد یگر ۹ ۶ سم شه زا لس زا ۲