Cinema Star (January 1958)

9 لسکن بر عکس دختر كث رانك تر در [شواش کشد هم نطور که ۱ برلب‌ها وموها و گلوقاو بوسه می‌ژد واشك می‌ر بنخت گفت لو سین! خد احافظ!... درایین لحظات که اشدو بدین وضم غم | نگیز بايك‌دیگر وداع مر دنه ؟ ارنستو دوانْ دوان ازمبان شاخه وی ی تادیکی وشامگاهی که‌هر لحظه قلیط تر میشد؛ عبور کردو بحباط مزرعه که جشن دد آن بر با بود رسد. هنوژتاریکی با ندرجه تبود که همه چیزرا از نظرها ۲ ینهان کند. ار نستو بلبه درخت. کازی رسیده بود. اند کیمکت اد وشانه 3 با این وصف خیلی‌باتانی فدمی رازه اند 1 4 4 ون ؛محشض ایبکه 9 # 1 ۳ به ار نستو افتاد؛ فش قطم شد وندالی از تا دا ۳ ح حیره و ۱ رت ماکان درحالی ۰ که بانگاه #تر ۳ نون را پل کند؛ک بط اب بر سمك: أٍ فاقی اي رز آ یا نج باط یبا 2۵ ورن ی ۲ . ۰ ی ۰ و ۹ 1 و 0 ام , حالا موقعی است که‌او با ند آ ژاد ی زد کی نک لُون با دست جلوی دهان خودش‌را گرفت تافرباد نز ند. آیا اومیداند که .۱ ارنستو تبسم کنان گفت : بله ! اومیداند که... ی مستکرد کته بخو دش اعتماد عجیبی بیدا کر ده.احساس فرورو مباهات میکرد وابائی نداشت کها بن‌حالت از نظر ون مخفی سماند. با لجن قبلی گفت: میخو اهم کارخو بی بکنم. آمدهام خداحافظی سکنم. اودستش‌را بطرف شون دراز کرد. ون بطرف‌اورفت ودرهمان‌موقم ازمیان‌در نیمه باژ آشیز خا نه‌مشاهده ؟ رد که‌ماشین سیاه‌ز تك بلیس و اردحیاط مشود مثل‌فرما ندهی که بز بردستا نش دستور بدهد ؛ به‌ارنستو ۸ -همین‌جا بمان!مو اظب باش که کسی نبیندت : بسرعت از آشپز خا نه خارح شد ودررا محکم بشت سر ش بست. درراه لوئیز اودا دید و پیر | نجلی ۰... هل فر ر ۰۰ یا نکار لو حجان کار ۰ ۰ ۰ ار ستو میشل مور ان ۰ ۰ ۰ لژون ۰ سب یه ی ۳ . : ات ‌ ی ِ 1 دو ۱ ان ۵ ۰ رتست اه ار و روگ ۳4 2 ۱ 7 وا ۳۳ ۳ ۳ سا ۳ > ۳۹ ۲ ۰ ۹ ت ۷1 ِآ سم كُ ۰ 4 بدون‌اینکه حرفی بز ند بطرف خا 4 روان ۱۳ افراد بلیس هنوز کنار ماشینشان استاده بودند. لون معطلی‌را جایز ندید ؛ خودش‌را به لو یز رساند و باژویش دا گرفت و بر سیاله ۳ سیجه خبر است؟ ج هیچ خبر ! معط دو ست نو فا تل از آب دز امده! آیااین موضو عرا میدانستی؟ مقابل شوهرش ایستاد و "یله ! میدانستم 4 او کت . حالاچکار میخواهی بکنی ۱ نقنك‌مرایده و به پلیس‌ها کمك کن که‌اورا دم میس اکفنت. ون راه لو یزراسد کرد وفر بادژ نان ده میدا نم 1 میخو آهی اد یه : ۰ ی جر قسبت و داری؟ ۳ لو یز بدون. اینکه جوای بد‌هل ؟ تاد ۱ کناری( 3 4 ٍٍِِ ۰ ۳ ۱ .او ِ ۴ 1 8 توا 1 ۳۳۰ قصتت نت ۰ 0 مر جح و ۷ 14 تنل ۲ : 2 ۱ ۳ بِ: ۱ : سل ۱ و ور ۱ ۴ ۰ ۱ ۱ ۳ ۱ الا ی ر ِ و ۱ ۱ 1 7 ِ » ث" 1 ۳۳ 2 4ات ۰ ت لا 5 یی ت ی 1 بایك بر ش خودشر اجلو رز آند| «عت و ادامه و او : اوجوان است. وان ۳ 0 از هکوش چم ند ید۵ , 0 09 رایحه خون بزرك شده نا آن 1 این‌جسوان . سر اسرز ند ک چنو نکب دق ی بت مر شذاشته , 9 ۳ 7 ره دید کان لئون‌حر کنی کردادای لو له اش‌هما نطور ,ار ف‌ار استو بود 7 ۹ ون اچشما نیش آ لد ازسر گر فث : تن این بد پخعت از خو شهج / ۱ هم خبر ی ند بده: مر تب‌درهعر شا اب ۳ ی ی شد .۰۰ ِ 0 حالادیگر اه 1 ۲ ۳ ۳ ۱ ٌ 1 1 ۲ ۳ 1 2 ۳ 8 ار ۱ 1 2 ی ۷ اب ۱ .۰ ۳1 ۳۳ سك / فیس . شوب ۳ #۲ ۱۹ ار(۳