Cinema Star (January 1958)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

رمان باایشکه اتظاد داشتم |ژهر کس برسروسدا ۹ 6 سس لاف ! تتظار کوشه‌ای كت #یستاده ی 1 قأنه ۳1 ۱ | یکلی او را زکا ع 8 ک ی را نطوددد کو چه و"خیابان طظأهر بیوو وقتی‌چراغهای سالن برای امش شد؛ آرمان مدّل بك له ازجا ح کت کرد و و عتی دید رمع بر اد قص بید تسود عر ده ۹ وم وصندلی جلوی‌دستش | روی‌هم ز بت دای شکتن وف برنت] بلندشه و تا کپان بوزيك قطم وهیبه سحال‌تعجت در ای خشك‌شددند» چراغها دو باده وشن کرد ید و لی‌همه مشاهده کر د ند ک [دنان از بتحره فراد کرده و وگ اثری اژاو تیست ؛ بیچاره رمان "7 نشب‌هم‌هنوز از دل خود ول‌دیوا نه پیر ون تیامده نو دا ی و" بدا ویدا از فرط مستی دوی با ندیود و تلوتلو مخودد باور کنید ماد آوردم میخواستم جلو دفته نگ یم بای چر اا نقدر عشر اب غورد یکا اینطور از خود سخود شی ٩‏ تشه مه من فضول رد/ هم هستم » بالاخره سامول ناچپ اک سرو کله‌اش تازه تید[ تزدمن مد وضن احوال ری و اژاوعث مستی و بدا نغا نم‌را دم رس ول لبخندی ژد و گفت: میات ف ۹24 اصلا اهل شود ست ۳ ۳ م ۱ ۹ مد مدرد و بوسصدسالن هسر نت انز يك‌هبتر وا برمتکشت و بادقت حر کت‌مدعو ین شش کرده بود؛ 7وماتددفلم اخیر دا زیر تظر میکرقت» مثلا وقتی وقتی بخود مد لبخندی‌زدو کقت موضو رو سر‌هن‌عتمان کنیدو رای ۱ وی طو نان درشجرمادلیته بامن‌مشغول صحبت بودیکدفمه ازما س‌قر بو ن‌حو آس‌جمع! مین وصت مگر مق وانه دتسری‌دا کید و ی یا خانیمابرت مدقاته (برن عوقی‌شد وحالت .یات دیش بر یشتی نذاشته و مشدی 5 3 تسدی؟ صدد نعه کفتم اول از بشت هبه‌رو رد اورو کر نته راجم‌سافرت خاتم سود چ تر کی ور تا ۱ میگیری ومیبوسی ؛ ! موش وی ستوالاتی‌میکردند بپمه جواب با 1 ۱ 1 نی ۳ 4 صر باله‌میداد وه کی ازاوتقاضای . ۳۰" ,دیزد یز کم 1 خود «شتول بود > ی سامول صرو کله میز تم ندرك است‌دیوو نه بشم کفتم. سامول جان بیخوه حون خودتو کنیف نکن‌وانگهی ام ‌جای شب انو یه بر آعده وجود سامول‌دابادیگران این ‌حرقها لیست» باید خوود و وقص‌شام‌شد نورد اودفتم » خودش ۹ هسما یز متات مرتبا نراقت زقصیدو عش کرد را کناد کشیه کقتم عبته هر ماد و «میزانسن» مجلس بود « بخود تاژه‌سامول‌فهمیده‌بود که‌سالن پراتبا رتصیدید ایرن‌بازهم خنده‌ای. ح مر بور وبا پلاتوی استودیو اشتاه کر ده و بخال‌اتکه در کتاردود سن ایستاده مشهو ل فسلمسر دای است ردو کفت سخسیتوز حصیم اگر با کی عم هسب‌شا روز تاه تویی‌ها این جت‌وراست مسکرد از مك خشم درقیافه اش‌ظاه ی کشتازدیدن 7تعاات حساب کار داکردم» (یرق باقمان حالعصا: نی کفت: 1 نقدر ازرست‌شماها: د لخ رم ۱ این سر و دای ماثرت س‌بایاهچر! بحرف من کوش چ ی" ات سر ۳ من کوش باآمر یکا دو بازه اسم ایرن‌خانمررو سر بونها انداخت آخرخض. بود؛ دانگود بدون اعتناء کار یعدسو تو لمه ای بپپلوی عخلص . ژد که نقسم بتد [مد باالتما ی کفتم, سا تم چر | تلا فی همه ز و سر من درصاری ؟ ی سمتلاشکه باختاه خوو ۴ ً برده ود شالت بشیماتی عذو مس خواهی کرد و گفنتت. , 7 خواهش . دادم که ر اجم بجر یان آعشب جبزی 3 ور موردمن تویسی و الاهر چه‌دینی ‏ آز چشم خو وت. دبدی. ۲ ۹ و زاجم باو و ِ رقص‌میکرء باهمان لخند هسیشکی جواب میداو : -متأسفم بعد ایرن تنها بمیان یست آعد شرو عبر ق صکرداز س‌و یسکی خوزده بود صدای خنده ‌تانه اش سالن‌د! دزخود کرفته بود. وقتی رن از با اینها س ل «تو » یافتن هسبری ژیبا و باب طبم بقصر پر نس الکسانددا( کر سکلی) وازد میشود. مادر الکانددا » بر نس ستر یکس (جسی‌دو یس لندیز) که از آلبرت خوشش | مده است ؛ تصمیم میگیر و دخترخوو دا سقد و (زدواح وی در آودد. درهمین عوقم , مادر آللبرت , ماریا دومتک (| کنس‌مورهد) که بجریان واقف شده باين امررضایت نبیدهد و بر تسااکاندو | که سمیلی بر تس آلبرت راتست شود می سند سختی معذب و تاراحت مشود .4 یتر یکس برای دفم ناراحتی دخترخویش, جوانزیباچهر ای ینام دآجی» (لو لی جوددان) را که در قصر صلطنتی معلم اء ت محلس رقصی باشکوه دعوت میکند. او نمداندکه آجی‌مدتهاست با بر نسس روابط عاشقانه داردا بر تمس حس‌عبکن دکه عشق شدیدی به آجی بیدا کرده و بدون و جود او نستواند لحظه‌ای [ر ام باشد.. در باریان همه‌می فپمتد که بر تسی‌الکاندر| حققتاً مثليك دقو» است و [ نوقت... بابان سیاردل | نکیزوتماشالی فیلم زا درساألن تما با پك ۵ بند. وقوم صورت دنگی وسیناسکوپ بمدت۲ ۱۱ دقیقه (بدون ترجه). درکیانی متر و کلدو ین مابر تریه شده است وستما ابران که بزودی زا پیمرض‌تمایش‌خواهد کذدارد + دو(دوختي به همین ت* یک ستانس ن ترجمه فادسی برای علاتندان وخادچیان مقیم ایسران مایق 4 ۳ ۳ # 4 بر جوش و خر وش ۱ ۱ کت‌و 2 ی سر و صد | میه هو بچه‌ها ه رکدام بکوشه‌ای‌انتاده و شوب رقته بودعده تیا نم جطوو عد ۵ 3 تا گهان نوی ؛ دور و ِ اتری اژمجلی‌جتن بوه ۶ بچه تا ند بدشده ود ند و ‌ 0 چند وس سل تن ره و ۳ ایشطالب که مد وت مر 1