Cinema Star (January 1958)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

می پیو ندد »و فتی (د خویش کمشده وحیران در انزردای است؛ مونتی‌هم مثل «جیمی> دو رای آشنتکی ها فقط به‌هثرش مین مبورزد وتنبا وقتی براستی وزندگی» میکندکه نقشی‌دا جان بیخشد ابن کوشه کیری و حجب ی‌انداژه...این حساسیت فوق | لماده ابن‌توانانی درا یقای نقشهای‌دشواو که ازيك‌جوان بعید می نماید بين آن «ءرده» و این وذ ندهع را پیو ند مدهدآن «زنده جاوید > داین وزنده درمرك» داپیو ندی‌خونناك وجدالی_ لا پذبر بهم‌می پیو ندد یکی از مامودین استودیو مترو این اراغر که شنید وعو نتی > درحاده آتوعو ببل مجر و ح‌شده بعبر نگادان ت : «آین‌دنعه از بخ و شش در لت من فکر میکردم که این جوان قمبلاگی_مذل وجیزدین» سر خودش پاودد » اما ابندنمه جان بدد بر ۶ این‌اوشاعءشابه وغریب آدم 7 پاین فکر میاندازد که : نکند "«مورتی»هم دارد قدم در چای‌پای ین میکدارو + تدم در چای آرام وبی‌فرار» جو بنده و رطفته .یز | و دردمند. ز هدر مرگ | فسا له بك ز لد ی نالما نی و درد لالشر بوست به‌ تن ندارد ۱ مثل آهلنه باز پخو الم «جود اینس‌ددا ازیك دشته ااز آن جشمان -خنگو و چهره اعد با ین خصوصیات راه‌یرد امااز دکلیفت» هتر بشه خیلی میشود حرف زد « کلیفت > کتوددا مشود دوی‌برده دبد و بیش صحتت کرد از و در دتبای چشمانش سخنها چذبه‌ا ی که مبافر بند غرقه و محو کردید. از کلیفت هثر پیشه خیلی‌ها صحبت مبکنند. از داسبنسر تر یسی> آ کتور توانا ودر مقابل _و«حاضرم یك‌دست‌خودم دا بده مکه بتوانم يك‌سسنه‌رامنل‌این جران باذی تنم > زدالیر ابت تبلود» بشنویم که‌دا ق‌او و دمونتی» خود که و استات قصه‌ ای شنید نی و تاتمام است -وبرای‌هر آ کثر یسی باژی دد مقا بل «مو تتکمر یکلیفت» يك |متیاژ تادر محسوب‌میشود» زینبان» کهرروجتجوی. . و «ازاینجا تاابدیت) دهبر بای وی بود مبآوبد و«از هر ده یسنیادی که چمونتی > دد برداختن و ایجاه یه ای ابر اژمبکرد هشت‌تا یف ومناسب بوده فیکاوی اوه تهبه يك فیلم بسیا گر انبپاوشکرق 1 است و من در اب نکفته خو بش ی ,۰