Cinema Star (January 1958)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

نو شت»: آثدر یوساریی _ ازمطه : «فیلمز اد فیلمينك» (سر کارولرید)۰۰ ۰و نیلیلی از کارسینمائی او ژراین فلم تسلط و کنثرلی که وزیت بر کازهثر یشکان ود وازد بکمك بازی ماهز انه‌وطیعی عتر یشکانی مثل < درالفد بجازد سولا». ۰ ومیشل‌مو کان» (دد نقش عتان تیرءخت) و«دنس اددی> و وجك‌ها کیتر > (دررل مامودیبن صح پلیس) روشن تر وم وکدتر گشته‌است. وید دداین‌فیلم باای «بابی‌هتری» ۰ هثر پيشه خردسال قیلم دا طودی بر ودانده است‌هم اذنقطه نظر «بصری» خیال‌انگیز وقایل تسق باشد وهم اذ نظر احاسات ژیاد باغلووزیاده ددی حرضه نشود . «دیده به طبیمت و روحه ممصوم کودكت داستان باچاشنی کدی و مسخرهء‌ای‌میا نز اید وباین وسیله کارا کثری دد فیلم خویش ایجاد مبکنه که اصیل و قایل قبول است ؛ درخبلی فبلمهای ویکر که ماجرایشان بررمحود يك کودك دودمز ند اين نکته رعابت بکشته و تصویر فلط وزشتی اذ به طتل تباشاچی عرشه میشود اما ودید» باروشن یتی‌خاص خویش‌دد «بت سر نکون» اذاین ورطه جهید الیته خوب مبشود ددیافت که چرا الب کار کر د! دان‌علاقه وشوقی خاس به‌عرضه کردن کرد کان در آنادخرو دااند + حر کات پرشتاب ۰ جنب‌و چوشهای نسالدنه و فیر قابل پیش بینی اطفال وله خو بی‌برای کاد کردانانی اس که اذحسر کات «ورپیتی در ]نارشان ژیاد استفاده میکنند و بوسله این حرکات‌ایجاد یجان می‌نمایند . اذاین گذشته و عهستر آنکه نحوه ودید)» و تضاوت ععصومانه کودك « ددبچه نگاء» خوابی بر ای‌تماشاید؛ یای آدم برد کها وچهان نوش و آشلته‌رو ح ] نباست «دید و<گریبام کرین» باردیگر ۱4۹۶ پرای تهیه «مردسرم» «ست الفان پپم دادند .۰ این‌اثر ددین آناد ورید» ناشناخته ترین اد یدشناخته ترین» فیلم‌ری‌مصسوب میشودد ها لی‌مادتیستر > نویسنده داستان‌های سبك «وسترنم برای علاقات دوست قدیمی‌خود. وماری لایم»" به شهر«دین» داردمیشرد ۴۳ ای اد ان ون یاج هی تن دلی پس اذ ودود ددمیتابد که دیق دربك تصارف اتومبیل‌جان حبرده است «ماد تیئ» بر ایو قوف بواقبت قضیه در اطرافت دضع مشکركت «تصادف» شرو عبتعقیق ورسیدکی میکند . یکی اذمامودین تحقبق که تعبدا درداستان کالووی ((2۱۱0۳۸)) نامکذادری خده » باین امربکائی فضول خبرخواهانه میکوی که دست |ذاقدامدداینامر برداده و بکلورخوو باز کر ددو لی «مارئیت» درجتجو و کلف علت امر بافثاری میکند واذ عزم خود «ریده در آلار خوه از +آر کیب » های غیر م«مو ارو زوابای غر اب دوراین فبلم برداری نا زهاد ا-نلاده م ی کند و بدیی فحو اثراث درامالٍ گ شدبدی بو جوه میآورد . این صحنه از ابلم «عرد سوم» موید ۴اته پالاحت . «هرد سوم» ذر ابو ال کان ۱۹۲٩‏ جایزه بهتر یی فیلم سال را اغعذ لمود باژ لیگردد . ( دکالودی» , نام افسر پلیس‌درست پا کله «هاامی بو :> بسنی محر ك»ویاوشحرف کنندی» هم تلفظ است پس‌این»رد را درداستان میتوان یل نبر و گی دانست که دریایان ماجرای‌وهالی مارتینز»رابه <لودادن» و کش تن دوست خویش وامعبدارد متر جم) «مارتیئن» در تفعصات خود با معشوقه دوست‌خویش دو برو میشود والاردراطراف زندگی < هادی لابم» سوالاتی میکند وسیس از نتبجه گفتگو با این زن‌وسا بر دوستان سناره‌ای در لام تا اپدیت)و چود مو نتکمری کلیفت بود . صایر آ کتودها نیز اذاینهمه شوق وعلاقه‌ای پسرذوق میامد ند ومیگوشیدند پابای‌او قدم بر زار ند اپن جوان میتواند کار کردان بزدکی بشود».. و آخربن کلامرااز دهان خودش بشتویم <آدمدقنب» با کار خلاقه ای سر کرم شد برای تفریج وثفتن و کذراندن چند لحظه خوشي فقط کافی‌است که اند کی با خود تنها باشد. هنرمند مثل‌چاهی عمیقاست اکر بخواهد اژعسنوجودخرد بهره بکیرد باید تلاب‌های‌تیزماهیکیری دا ۰ قلابهای(جر دهنده‌دا باصان وجودش بائین فرسند ر سدپا دردو عذاب بالا بکشد . من از تنمالی زنده‌پذوم جان میگیرم هبا نطور که خیلی از مردم مثلا با رفتن دد اجتماع پاتماغای طبیمت درخشان تاذمسمیشود اذهمه اینها گذشنه کر چه من ددا نز دای خودماحساس‌تنوالی غریبی و حتی توجه بخو دکشی میکنم هرکز از مصاحبت با خودم خسته نبشرم > ..افانه «موتکری کليفت» هنوزپایانی لپذیر فته است «مو نتی: با غویشتن ددنیردی‌تار يك‌ومر کپار سر میبرد فر چام‌این پردرانپتوان آذهم! کنون بکمان‌دد یافت این فر چام هر باشد امد است که با اسخته خون‌ونکه پازه‌های اتوعپیل نوام نباشد... مرك يك «چیمزدین» بر ای سیاءبتهه و تروش و ۳۳ تقلبی اشتفال‌وار من دد در ی بل پست و هیر انار ۶ پیشماری اطفا گ ۰ نار ی اطنال مسعه وم | ذمینگیرشده ند اور ان وی 16 «مادتینز دا یه لودادن رک «لایم» برما نکیزد و پا لا ازساعتی جدال ونتیر" وی کنداب‌روهای شم «وین» ور دوست‌سا بق خودر| با کلول ازباووز ۳ ورددد این تکتهدقست خا‌ارن که میتوان (ولی نباید) «مردسري) دا یكاتر جنائی مهیح‌عالی‌وستاز دانست همه شرایط و متلنات ب «ملوددام> دداین اثر کرد آنده است» تجلی و نمایش خیره کنده (۲ []ن)) «قط‌های‌سریع»اسال ‏ سبیل‌خاس کر به» کش‌هادستها ‏ | نکشتان » منظره باسپای خرناك ودازداد <شرردین» بادشم‌برس ‏ وتسق انگیرشان ۰ چاشنی گدی که با دقت برای آسودگی مرت . انشا رهیجان تما شاچبان‌های‌شه و ااز ود گشته است نعرء<(نفیب و فراد»عالی و چالب هد الهداای 1 که دهادیلابم > دادرخردگرله است دمزمه اندوهپار و پاي آوری که ازساز دآ نتوان کاراب بر میضاست (نامابن ساذ دد ۳7 مقاله < 2011118 آمدء‌است ظاهر آلتی شبیه به « سود ٩‏ یا دتانرن» خودمان باپدباشددی ‏ چون این‌ساز باهمه شباهتو 9 به قا ون پاسننود المیتوانت + اذاپندوساز بامد از استسالکل رو خوددادیشه < و فارسی دداینموا مترجم) و بالاخره جبجه بش صف آد ای مدا ولو آشت درمق پل جاک وی