Cinema Star (February 1958)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

4 ۷ موجه ذن هام ابنهارف‌ه۱ که وعی ورزنهآگیم‌حاصل بشود داز بد بختی مهد و د شدهام که يك ماه ۱ انم ؛ آنبم میان ن افرادیم که ۶ ءی‌خور ندو همست 1 ای هایشان نیز سه ۱ شب‌سراغ‌سترم میایند ووتتی " کهمی کردم که‌هم‌ثفی بدا کنم ۱ وچندکلبه باهاش صحبت کلم ؛ ابنطود خر ناس‌می کشد ورو ترش م یکند .. ۱ ۹ آذبزخانه را ت پیدا کردن خوداکی سنجومی کرد ؛نا گجان‌چشمش بهيك چبه کلوچه خشك افتاد , چه داژ بر بفلزدو 8 ار در طول پالکن دور و بر اطان‌مدو ید . ابر شادیو *عف‌دراین نگاه‌ نود و لو وقتی‌غفدا چتمش به كنفی طوطی ؛ که‌در ک ثوشه‌ای از اطاق جای داشت ؛ اقناد ؛ مدنی‌بود سرب عون شدو بااشتیان سلامیمرفلزیبا !امن «و ان تین> دو ختو بعد خنده‌ای کرد 6 دم خی 1 آماخنده‌ای مسخره آمبز وحاکی اژ ناشادی ۰ کلوچه‌ای را که‌در دست‌داشت جلوی‌طوطی کذاشت 4 طی‌دوزژهای آینده‌«وان تین > باطو علی ؛ که اورا«مادام» صدامی‌زد؛ کاملا دوست شد .با او درد دل‌می کرد دوبدیی ومیله رهرتپادم ا ع‌تپاش را می نمود «خ» نیز باین‌ژن علانه‌ ای بیدا کرده و مجدوب زیالی ساده‌اش‌شده ,, د . مدید ه«وان‌تین» درز یس مات حبکیها یس ۲ خور تقدبر دارد وازابن‌ها کدشه توانائی صیرستی در ایند ادارد که , ای رنك آن بشو دودر کارها ب‌جهت نضه لی نکند «وان‌تین» سل هوای کرو ناسالمرا می کرد و اژاخلان بدو خشن دنیس کلابه نمی مود وبا ای که «کیدو: ز» هنگام قمتی بر ایش ایهم یک ومی-اشعوهنگامی که کیدون یش ار حد ذاینش اسلا ود یس فهمینفیمی ‏ جانیش طر نداری می نمود .. <«وان‌تین > برای خودش ضر کرمیهانی فر اه مکرده بود ٩‏ کارهایی که‌دودو برش ودا ام میداد ! « کمه‌های افتاده ان آن دا میدوخدو شبها با دمت» بازی ورنم کرد و نه‌هیر مس که نظر او ند ِ_ ن ریب روزهايش ‌ وی به ید احسمرو جو « یی -سیفن فاید سو ِ : ن‌تابق ب آن‌ناحیه و دسیدو «دان‌ترن» عازم حر که 9 اج جر دنس له هسان لاهن تاهنحارم طوطی دا همبا خووعا وت + و ی خوبدیگر چه‌میشوو کرد ؛ ابنطوراست ٩‏ «رآن‌تین» تا کهان گز ان دو روم ازچه‌قر اراست ؛مندلم یو اعد از ای ن‌جابروم . این چپار هفته بسن خوش گذشت ؛ خوردم و خواببهءو ارادنه ق-م ژدءوشبپا با شا باژی کردم و باطرطی ین»وقم‌صدای سوت «لیمی > بلندشدو «و ان تین > گفت: لیمی مق مسکن اس خواهش کنم کیف مرا ندهد ۱ ماتاورخالیبکهچتهین بر ات دا لای انکشتانش میفعرد ۶ بسوو,اودر از کرد و گفت + این ارابگیر ید : آخربر ای‌چه » مك‌با دستیایکی جوا داد 2 -بتعاطر م که های انتاوه‌ای ‏ که اژ نوبه لباس‌من, ووختید و