Cinema Star (April 1958)

۱ ۳ ج ید تک 1 ۳ را را که بسا توانق. )سح چا یاون ههس و ل 1 جثل هسب ۱ وا نچستور| هم گشاند + ۷ 6 رالیل ۰ بر , اورا مه جان کرو ند« ازآن مایه ی بخدا ر ان وم بعورآنای بار اون بلاین تاریخ معالف بروه داغل خر نش اش بوو ۳ تِ با فییر دار ولی‌من لازء ماوچه شده‌ام اه مس چه‌ساخثر را با یر دنه : بو | از به این هر« ی س صرساغت پنعم نیم ووا اچستم زمانش راو یی باو داروجرن ۳ ٍِ و . تفا ندش چپری نکفت رهچنابته پله هت نبره بعچله مشفول بسشن جمدان‌ها بش بوده ٩‏ یلاح برود سپله (9 ض رعر ی ابن کی رو روزرغ داده بود میا ند پشیه د نیک بار وان رز ساهت کضا بوره 1 ,۵ او نی وه بو بو اد و اي 0 ً / سبلور باه مدتکس بکارزه. و پس کر مت گنت ال ون» دراطا نکارش دافم ررساغشمان روز نامه غووم هم و ام میخواهه ابنر! بضا نم نت ژای 6 ۳۳ ۳ ‌ دا ری بو رکه نلفن ذالكزد و گوشی را برراشت اوکنی جه ازظبر بسحل أقامت غروواقم درومیدر» رکه و ۶ : ور بلی ۸ بل فا بص از نوشتن بکی وو ناغه منزرل‌را لر کرو« است . لو گری هموارو هار #رری , حالث جطوراست ٩‏ باسم «مپنتون» که هیچ چیز یشوه ازاو چرون کشیة . واگر پارث باشد اوه او ی جیم؛ اوضاعارجه فراراست ۱ هیین «یینتون» بور که قسم اد گرد که او پاش ورساعت فتل «لرزا» : ای یاه و پگ هنینجا هن اگر مپل داری می‌توانی درحام مقذول نو بوره وامشب هم که من ازاوسئوال کردم کف تکه ۶ پا |راخبار جدبد مطح شوعا اربایش ازسامت چهارو تم ممه‌بنزل, باز نگشته 2 7 ‌ اه ك ی آمدم.فملا خداحافظ . گوشی راز مین گذاشت سراغ باشگاه بارنون‌هم رفته‌ای ۱ ند اهطله بمدخو ور پدوسنش کار آ گاه سپلوررسانیه ۰ توسط میتتون» تلللی پاهیه‌جا تماس گر نتم و لی نپچه ای ارت سیلوراما بور که درموافعی که برای حل‌مسائل مستل عاپه شد. اصلا من ازلیانا ابن لو کر بکرم واسحی لا میکرر بسبستم آمر یکالی داخل میلی لممیداوو پاهایش زراطاق وا تچستر مر کی ازجالی نانده‌بور ۷ ۳ زره ووعا بیروراژمی کرد ودروفت وروهآنسی پاطان‌سیگاری یلو راند کی در نله کرو ء و( ۳ ۳ ۳9 هد ۳۹ ‌ِ حلفه ها دودرا بهوامی فرستان . میدالی؛ راستش اپستله بایدربد مفصور نوازمدرک‌چگوه. اب راشث و 7ندی بعش ورود گلت چیزی است. مثلامن سواری بر خورره‌ام که چانی عثلا رکیه اش کمن بارورا بدام انداختی پانه هنوز؛ مثل ابتکه عاوز شبه و پچامانده با گلاهش رافراموش کرده باخوو برد و نظاپسی آ نز مر نب خوب؛ مرنول فعاابشبای عمراني است ولي ابشطا موضوع غیرازابتها بوو. موضوعی که پیش ازهما چیز سیاور با لعنی. | تدبشناك گفت ۱ میا بافوو جلبکررء ابشستگه که هدل وکازموس» محل بسث«و نام لول فور نسکیوو بمدهم بلگانوبسنده پچارهوبلی بوچت . بست وانفان ابن حارئه درآ نجا اهیث ز پاری دارد . بهر حال کی گبر آوردها که شابه بزوری سلوم کت ه که بکبارربکر علیه چان یکی از میهسانانالی لاح سوع فصد شعه باشد مثلا وا است گد ّ ت میهمان ارچندمان میشوه:.. . فرش کن مورا نجستر. حاله بنظر نوچه کسی می‌تواشد این کاد دا حالو ورس تگوشکن , چبانطو رکه کفتم ثاتل توانت بود کرد پاش ده محوی سر نله را بدا نچستر فزری نکند وبازهم اکزپاوت باشه نس اول برابت بگویم که نطو که من حس روهام پنظر نو دا وس ی وبك بر نون» جز ومطو نی پش رکت در قتل نیست ۰ 1۵ ۳۳ ۳ چا کرت ایا باره‌حاو» شگاه. 92 نم نا کنون او بوتر ازهیه و انسته خووش راور ِ اول رای بیا بنشین میخو اهم هوشت راآزمایش کنم, فر یک که ال رتم بر ه کند. حالا مقصووث ازاین سئوال چیس واثرا مبدا فی که «یك‌بار آون گر بهام» علافشد اس + چلین چیز ی راحدس 0 دغری دوست داشتئی اسث. ‏ 8 آندی ورحالبکه سرش‌را ورمیان : الا | بتطوواست ۱ اما[ نچه که بارنون» بثروت سالی‌هم علائه ژپاری د «سالی» ازماورش ببالغ ۸ اررا زباد کرده است۱ ۰ عن چانب ا هرا بچان پکد ٍ #زی بکو ب با دا کرو وی ماه بس ازاین ۳ 0