Cinema Star (June 1958)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

ی ۱ از. م _ الخاص شیکا لو هر دا ی را که مبخو اهم تعر بف کم کاملا غبر هتر قه و در با مو تعیت # صصت راما یسنان کاده است. روز نجشنه هفتم هر وردین بود. بنج روز یش از آن تهر آن‌وا بوسیله هواپسا ترك کرده و ازشهر بار یس تزخاطره سه‌ش فراموس نشدنی راهمر اه داشتم, ساعت‌هشت و شم ش نود وتاذه ازترن پیاده شده وسوار بك کشتی کو چكامالو کس وزیا شده بووم مسافرت من از بندرشر بورك فراننه تانبویورك بنانود بوسیله کشتی کوین البزابت سرر کنرین کشتی مسافر بری چهپاناتجام کیرد وجون کوین‌البزابت دروسطرریای مانش توقف کرده نود اينك این کشتی کوجك اما لو کس وزیبا ما ر[بوسط دریا میبرد تاتحویل آن هن , درروی عرشه گذتی بادی‌سرد وشدید مبوز بد وسوزوسرما بحدی بود که کسی از مسافرین جرکت تمیکرد سالن بزرك و گرم کشتی‌را ترك کند . هر کسی‌در گوشه ای پیش اتایه و بارو بنه خودایتاده بود , در مبان مافرین قبأنه های مختلقی دیده میشد وازهرملت و صلکتی درایجا نماینده‌ای حاضر بود. روس , آلمان ‏ ایتالیائی ؛ فراند-وی » چینی ۰ ژابونی... و الته|برانی! سدر کنج خلوتی نشسته بودم ودر ضمن اینکه دو چمدان کرچك خودرا مببانیدم قیانه های اطرافیان خودرا تجزیه و تحلیل ! مینمودم. بخو بی میشد حدس زر که | مر بتهسافرر ین بامپاجرینی است ه بتایمیت آمریکا در آهده‌اند و اکنون هبه خانواده‌باتنان بکدیگر خاههرا بدوش گرفته و بسر زمین عوعود: خور رهسار ند . راحتی این اشخای جه فتگل میکنند وچه هدف و آرزدئی در ز ند کی دارنده ]یا مفپوم ذندگی تنها سیر گردن شکم وراشتن یث تخعتعوا‌راحت و گرم‌است... البته در ۱ خن ارو سندی کی نیب ۱ احجد(دران 0۴ هععار عز از مان ۱ ستشا. ۵ لها مد . شد ولی ۱یا کسی دداین باره نمبا ندیشد که در ازای بدست آ وردن خوراك و بوشاك بچه چیز کرانبهالی ازدست میر ود "اصل ونس‌وهیپن همر اه باتمام خونبالی که پدران و ما درجنگها در مبارزات و درا نقلاب‌ها ازرست دادها ند. تمام گذشته برافتخار نك ملت! نتوانستم مش از این تحمل کنم مجمدا نبای خود را کر فتم و از ساان بیرونآمدم . باد شدیدی بصور تم خورد.یقه پألتوخودرابالا بر دم , زیبائی شبانه‌وریا وجراغهای بندرشر پوراك که کم کم فاصله [ نها از کشتی بیشتر ميشد وشکوه وجلال گفتی کو ین الیزابت که در آن‌دود چون گر و نندی آذالماس بر صفحه ای ازمخمل سیاه میدر خشید مرا خبای زود ازدحت این افکارواحساساتی که دراین اواخر بدون علت‌وسببی بذهن من خطور مینمورند نات ی محوتماشا :ودم وبه تنهاً چیزی گه دراین احظه فکر نمبکردم ستاره سینما و بااصولا دنیای سینما ورو. . آسی‌دبگری.بروی عرشه نیست‌اما زمز مه خفیفی که بامدای برخورد امواج یدنه کشتی همراه بوو مرا متوجه حف‌وردو نقر دیگر نیز که در منتهی‌الیه شمال کشتی ؟-رم کفنگو بود ند نبوو , تعچب کردم. واقعاحماقت بود که دراین سود ودراین بادوحشی که جهت وزش آن هر لحظه تغییر هیگرد انسان سالن گرم وخوش آب وهوای « کشتی را تر كت کنّد و ۷ ۳ ۱ ۳۳۶ هما نطو ر نکه و شمار «مخصو ص ار روز و عد هداد ام دو ست‌و م س ! بحاص 6 از اهر 3 ۵ حا لی و <هی در باره اس ور بر هدر قبه پا «ار سونو از » بر ای‌ها فر سعا ی ه که لاش ور نامه جدالانهای قول اده که حداقل ور هر ماه رك‌مقا اه جالب و تازه برای‌خوانند گا. امید و ار (م ای ظعکاری ‏ بقیمت و و ست غر از باید و خوانندگان عر بر بعرانند از او شده‌های پاارزش‌وجالب‌وی ابتدا فکر میکردم که جز من دبداری از ارسون و از و | جله ار سال و ارو مان هححهان ام امه بروی عرشه بیاید. پیش رفتم تسا بینم اینپا بچه سیب این حماقت‌ر| مر تکب شده‌اند. هاکامیکه سدو قدهمی ]نها رسیدم حرفهای ]نها را تقر یبا بوضوح میشنیدما؛کلیسی حرف میژر ند وصحبت ور بارم‌سینما بود ویکی از[ نبا که هیکل‌درشنی داشت ِتب تشر یج میکر و بو کنم, ‏ قطیّمی واالیست: تنسی.. او [ نچه راک می بیند و در نتیجه صد دررصد واقعیت دارد نشان نمی دهد بلکه او همیشه [ نجه را که حس مسکند نشان دهد واین‌الته خیلی احتمال دار که خلاف و اقعیت باشد. باو جود یگه ه "وزفیلمی از فلیتی ۱ ندیده بودم واز سبك او ۱ ازحق نراقت یایب خو ب نر [ مده است . فتکر کردم که این مرو دور شات | زهنر سینه‌اچیزی سرش‌میشوو( . خواستم قیانه اورا بپثر بیلم چون . ۲ ۳ ار مک ر ماورت ورن <ود ی كِ قبافه‌اش خیلی آشنا بور ۳ 5 باخود میگفتم مصاحت حو , بيك نفر شببه بو که در آن احظه یادم نبود. مدتی‌طول ی شناختم . واقسا تمجب[ور بسوو ‏ فك آندکی سس گرفتم تساک پیز باشد در باب لمرفل و ره ان ِ ۳ صوال رام ۳ ۹ چکو همیذور انب سر درارد ضمحیت قگی. / اچ ود 9 2 ۳ 4 2 نطو ر که رثایر ۴ داضت شوم ریش نشار 1 3 0 ۳ 0 دوس ۳ <ور سك 19 کرده بودم برز بان آررم. -هیدٌو | درا ش ر کت کلم ِ مد مج شا واضح بوو مراحم ار ون و از چند. وه کر بارد یگر بدون توجه پصحبت ادامه داد ومصاحت او تحقیر آمیز بمن | کرد رو م۳ ساختگو ید یر 9 بر گام و درخواست مایلیو و ام بسم پاید ‏ اون رلز . پاهمان: و 0 ناف معر تا زوا اب بکه بروی 9 ۱ 1۷۲ ۱ ۳ ما « ۷۷۰8۵ درطرفاه اور حدسش راهم نبیشدزد « ازسون و از > 7ب 9 27 میسن ت رد ند الک 9 ۳ و رد جوو مد ۳ حضورمن ۳ بایتکه ۳3 تک توج» وم