We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
و هط ]اه دا پب هیبای مترو ٩
دل ۰ ی 4 1 ۱ ید | یت
ِِ" 0 3 ۱ 41 مقالات سلعی ۳۳ ن هم زبشواهم از
نون د فا قی نبای رشمنانش د 5*6 ۳ در ین حالطر ج هی مانند[ نچه که ذ کر
و یطرفی > *ی
ین اصول صدا| لت و ی ها
۱ ۳ نحل ل عاعن , منین زپمتها واخبار راست و راسز رز له 5 زاکون » اذ آلام ذنی یات ما له تروبهاش
بلا ووج* بت هاي سر
,ید از آن رقا: است ,سدن بمتان
مس . بدانری د ؛ ر .مدا ه عده گی شده 7بد. این تنم اظپار : نظری است
که دراین مقالات» و سنده رود یه راسا عنوان کند. احازه
پرجورت_سدرهمان روزها :
پراسخ نامه هاتی, که از فرانسه برای ایرن هیرسید . وی بنوشتن نامه تی که دارای مضمون زیر بود اقدام کرد 0 ۳
وو ست 9 [قای د کتر باسخ ان مورح .. , شما عر ض میکام چوندر قلب من مجستد بکری جای گر فته است و بعلاوه هنوز آن اشکالاتی که کردم ما نم کارهایمنست, بایاجیت فرش میکنم کهمتاسفاثه بطور قطح خود را قادر بازدواح باشما نمی ین
ابرنمیکو بد: « پس از چندی؛
د کثر کارسی نامه کی برایم فرستاد که در ل صمعمیت وفدا کاری »
بان مناسبت بین تبريك کفنه و صراحتا نوشته بو وور قبال| بنجر بان بر خور کاملا مسلط شب شا راآرزووارم . ة
من ی عرش واو بش آزپیش در نظرم باشخمیتلوه کر د ور کفتم واقعا مردی است بمعنای کلبه از میک یات
را ۱
بیش از ایشکه این هاجر| لازم است
و موفقیت
.۱ دثباله پرداز یم » در ایلیا خوانندکان عز یز را در
ی بع ۲ نر و ز ۳
رقات ورد وحورو واشختند,/ جمعار ی
و یر مدا را نش با
بر ن سوت سار اه اس ون گر سب بیثه ثاترش بود از وی مات هیر و ؛ علاقه »شتر ك ابرن و آن
میکر و ندو و (تر والا» چون|
موجت شده بو باآن تویسنده هم ور بیفتند» از طرفی جعغری با د ثتر کاوسی ۰ فیلم مر جان اختلاف نظار و دخمعی فوقالماده داشت؛ برسر نامه ابرن نیز د کتر کاوسی باویو آن نو سنده سخعت مخالف شده بود و خلاصه ؛ هر کدام از این افراد که با لطبم دوستالی؟داشتند ودارای دوه تا
که جهافر ع و
دوستالنش
از زمان
روزنامه و محله بو ند درجند<بپه میارزه و ژرو خورو هیکروند. مثلا جعفری از بکطرف با د کذر والا مبارزه عمیکرد و میعواست ععملا نشان وهد که جدا /ی| برنو مجر زاد در کار هایهنر یش چندان ادر ندادن ۰و کش کاوسی نابز زد وخورد میگرد »در حالیکه د لتر کاوسیخود. با ایرن رویسحالت
داضت
بدیهی است نتیجه این اهر ؛ پیدایش بت دوره برهن ج وهر ج (ازلحاظ امور هنری و تثاتری) ؛ لجن مالشدن محنط تناتروانتشار ِ رت سب سای هشن ِ اه ۸ 0 ۳
ی ی
۹ و قست ۳0 اب هیاهو 3 جنجالرا او با کرد
نظر ا بن بوو کهور با باناین یاد داشت ها وشخس مجپول »رامعر فی کنیم تامطالبی که باو نسبتداده ی شود بیش از پیش توجیه کردد ۲ اینامر | کنون باز ما نی مقارنشده که
هتیت نهر بر به ستارهسینماو درراس آن
مدیر و سر د بر مالتسم کر نع جر
ر فع تشنجات ار جنجا لپای فعلی پیش قدم شو ندو بخاطر عتلایهت تشاء ثر و از مبان برداشتن دبوار هالی که طبیعتا ین خا نوادههاو محیط تثاتر
سیئما کش کشردشده مجاهدت نمابند ب بدیسپی است درچنین مسوقعیتی مبر فی وشخص مجهول > ۰ 9 تعالیت و مجاهدت گردانشد.
5 اس . ...ی ات 9 ۳۳ مت 5 2 3 1 ۳ 1 : بر 8 : < : ۳ تن ود ش نشنسات و سر | ۹ د گر 5 وارد 1 آ 0 یلاب فبطز وق 1 بو ون ستاو اسعت: مب زه وا گز دو لو
بهمیرن جهت نه تنهادر حالحاضر از وش محپول + ۱ سم مسر ام نلی؟4 ٍ مز. هم تمایلخوو و لك و دنسر ی ار
عمط عانی !بر سر او-همته کدووت
تقار و «ووواشته نشف : ژ سر | اس
۹"
اس ۲۹ 1 3 اهر هو چب فیلات له همیشه اش دز
و ۳ نع نز بسما تصش مطالب. محلاتو روزنامهها بجتم شور
۳ ۱3۳۳ است را عاشهميدهیم
حو [ه نا خواههو چت رو ژاختلا فا ی
در قر حال , ی [ تک4 ه_سد.. 6 و کاو سی ما بر ان با کشت غلیر عم دز نو نج ۶ نات سداز با اخثلا فاتشد بدی که جر باتاتهر و ط کشت از ار و با سل ۱ وحیدرعین
باپرن نش آفده بوو ب جشد نفر پادرعبانی کرده تصمیم گر فتند بر فم| ختلافات اقدام کنند. بوین جپت مقدعات ما قات کاوسی ور آن نو پسنده فراهم کشت ویکرو ز,این درو کی امک یگ سلاهات کل وک . در آن جلسه فرهنت فررهی هم حضورداشت.د کتر کاوسی و آن شخص بطوردوستان»ئی باهم رو برو شدند و بس از مدا کرت که صورت گرفت , روی ی را بوسید ند ود کتر کاوسی گفت: من فصدراشتم با ان ژن ازدواح کم ولی درقال جر یانا تی که سش [مدهاست ؛ درخودم |[ نقدر حس گذشت و فداکاری سراغ دارم که بساخیال راحت او را شم و1 گذارم و از تصمم خور صرف اظر کم .. با لطبم سناز| ین۶ذ| کرات ۲ مبایست اختلانات حاصله بلی مر تقم شده باشد ولی اینعاور نشدو جناتکه شاهد بودیم ر نباله
ایشوضوع کشیده شد و بوقایم ویگرق «حجر کشت
ررانعغصوص: آن « تو سنده معرر وف چنین میگوید :
وس از آن چجله ملاقات و مذا کره باد کتر کاوسی؛ من تصور کررم از نظراو موضوع منتقی شده است اماچندی بمد تااگهان مشاهده کردم وی ؛ بدون, جهت وعلت ! دریکی ازمجلات بین حبله کرد "و فحش و ناسزا داد ورحالیکه از علتش یکلی بیخبر بورم ... طما سکوت من موجب میشد ۳ کیان کنند مرعوب شدهام ؛ بیمین حپت»اجبار از خودمعکس المملها ی ظاهر ساختم که مجدد|] تش | ختلاقات را دامن میزد ..> ۱
که ها جی ایعلا فات و مصا اجه با و نو سندهععروف» راتأیدم ند
جر فپای دیگریهم قبی نله ء
نما یش ایلمسازماندین» کلوب! بران و تتی 2 [ ده و ص از!وصوالا تی +کز گقت :من نظر بات قاطع و نر و ید
نا بذیرید ارم که حتی حاضرم | ترا بئویسم و بشما رهم .
[ نگاهءرویکاعذی نوشت ودوستی من و خا نما بر ند رحدوریکال و نیم
طول کشید .درابتد! من میلداشتم
بشانهمر مشو ند ولی بس از باز کشت از <کان» و شنبدنماجر|هایمر بوط باوءسکلی نظرم غیبر یافت وخانم ابرندر نظرم کل يك زنعاریجلوه کرد ۰ کاغذر | تویحسم کذاشتم |ماهنو ز
چندر ققه نگذشته بوو که و کتر کارسی 7مدو باصرار» کاغذراازمن گرفت کت
له , فساا صلا ح ثستا ین مطلب از حان_ من عنو انتود . و باآصراز اون خبط موشته رای کرد
باینطر بق خوانند کأنهن بز متو چه میشو ند که قصمت اعطظم حسلا ی
کهظر فب رو ساله | خیر ببسیاری از قیلمها
و بیسهاشنم, | ز کجاسر چشمه میگر فته و علت اصیلی آنجه بو وهاست..
ماجراهای مر بوط با برن؛ بآو جود که تا زمان حاضر و تبا لهدازد و بكسلسله و تایم بر سر و صدآمنجر کردیدهاست :همین جاخاته یبدا می کند
از و قایم بر سر و صداید بگری
که ور خلال| بن| بام! تقایافتان نقش مر موز شخ مجهولع درا تشار چنه مجله جنجا لی و جر با ناتمر بوط بفخر ی